ارزیابی چالشهای پیاده سازی سیستم های هوشمند آتوسا آذری، سجاد شکوهیار و دکتر روح الله تولایی-  

عنوان مقاله: ارزیابی چالشهای پیاده سازی سیستم های هوشمند مدیریت کسب و کار در سازمان (مطالعه موردی: شرکت مخابرات)
مولفین: آتوسا آذری، سجاد شکوهیار و دکتر روح الله تولایی
موضوع: مدیریت فناوری اطلاعات
سال انتشار(میلادی): 2016
وضعیت: تمام متن
منبع: دومین کنفرانس بین المللی چالشهای نوین در مدیریت و کسب و کار، اردبیل.
چکیده: بسیاری از سازمانها برای استقرار و پیاده سازی هوش تجاری که در جهت پیشبرد و بهبود تصمیم گیری مورد استفاده قرار میگیرد، هزینه های زیادی را متقبل میشوند. پیاده سازی این سیستم های مدیریتی یک چالش، و سطح بندی و میزان کیفیت استقرار آنها، چالشی دیگر برای مدیریت است. در این مقاله  پس از بررسی و مقایسه معیارها و زیر معیارهای مختلف در راستای پیاده سازی هوش تجاری،  با اتکا بر مطالعات تطبیقی و نظر خبرگان مخابرات ، مدل مناسبی برای سنجش سطح آمادگی پیاده سازی هوش تجاری ارائه شود. این مدل در شش جنبه مختلف شامل " استراتژی و الزام هوش تجاری"،" تکنولوژی اطلاعات"، "حمایت مدیران"، "همسویی کسب و کار و فناوری اطلاعات"، "منابع انسانی" و "تعریف درست نیازمندی ها " مورد بررسی قرار میگیرد. دراین تحقیق سعی شده است پس از بررسی مدلهای ارائه شده ارزیابی زیرساختهای پیاده سازی هوش تجاری وبا در نظر گرفتن اهم چالشهای پیاده سازی BI  و بررسی دلایل شکست این پروژه در سازمانها، مولفه های موثر تفکیک شود. لذا درارزیابی چالشهای مواجه در پیاده سازی سیستم های مدیریت، سازمانها را یاری میکند تا در قدم اول جایگاه خود را قبل از پیاده سازی سیستم های مدیریت هوش تجاری مشخص کرده و میزان آمادگی سازمان برای استقرار سیستمها سنجیده گردد. سپس مقدمات و نیازهای قدم بعدی برای عملیاتی شدن در سازمان را دریابند. این مدل به سازمان در طراحی، خرید و پیاده سازی سیستم ها و نرم افزارها به منظور پشتیبانی تصمیم بهتر در تمامی سطوح و مقابله با چالشهای پیش رو کمک می نماید.    
واژه های کلیدی:  هوش تجاری (BI)، فناوری اطلاعات (IT)، پشتیبانی تصمیم، مدل سنجش.

  


مقدمه
    در بازار متغیر کنونی و همراه با رشد فناوری اطلاعات در سازمان ها،سوق به سوی داشتن زیرساختهای توانمند از جمله سیستم های اطلاعاتی، از چالش های استراتژیک سازمان ها می باشد. به نحوی که در طی دوره های مختلف مدیران با پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی  مختلف در سازمان سعی در کسب اطلاعات مناسب از سیستم های خود داشته اند. سازمانها دریافته‌اند که دیگر تغییرات تدریجی و سطحی راهگشای مشکلات آنان نیست و برای بقای سازمان لازم است تغییراتی اساسی و زیربنایی در سازمان ایجاد شود. هوشمندی کسب و کار یا هوش تجاری نه به عنوان یک ابزار یا یک محصول و یا حتی سیستم، بلکه به عنوان یک رویکرد جدید در معماری سازمانی بر اساس سرعت در تحلیل اطلاعات به منظور اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند کسب و کار در حداقل زمان ممکن به عنوان راهکاری برای سازمان های امروزه مطرح شده است.[1]
   در معماری جدید سازمانی، جایگاه سیستم های هوش کسب و کار بسیار برجسته است، چرا که به مثابه دماسنجی می ماند که اوضاع و احوال سازمان را بر اساس کارکرد واحد های مختلف نشان می دهد. در غیاب این دماسنج، هیچ گونه دیدی، هر چند کلی، از میزان پیشرفت کسب و کار در بازار و نحوه عملکرد واحد های مختلف سازمان به دست نخواهد آمد و همچنین هیچ معیاری برای تصمیم گیری درزمینه راهبرد سازمان در بازار و نحوه اتخاذ تصمیم در شرایط خاص و بحرانی وجود نخواهد داشت.
   بدلیل اینکه تصمیم گیری به روش سنتی باعث به مخاطره افتادن امنیت، بقائ و سود آوری میگردد، هوشمندی کسب و کار به عنوان ابزاری برای جمع آوری،  و تحلیل داده های ساختاری و غیر ساختاری مورد استفاده شرکتها است که آنها را از مزیت های تکنولوژیکی اطلاعات مدرن بهره مند می سازد.
سیستم های هوش تجاری با اصلاح و شفاف سازی جریانهای اطلاعاتی و مدیریت دانش سازمانها را برای موارد ذیل توانمند ساخته و به حل چالشهای ممکن پیش رو ی مدیران کمک می کنند: [9]،[19]
-    استمرار سود دهی از فروش محصولات
-    تحلیل هزینه ها
-    نظارت بر محیط اطراف
-    کشف کلاهبرداری ها و قانون شکنی ها

سیستم های هوشمند کسب و کار و کاربردهای آن در سطوح سازمان
   مسئله بهره وری بیشتر سازمان و کاهش هزینه های سازمان همواره از مهمترین دغدغه های مدیران در سازمانهای مختلف بوده است. ارزش سیستم های هوش تجاری در تجارت به طور عمده بر این واقعیت دلالت دارد که چنین سیستم هایی، اطلاعاتی را ارائه میدهند که ممکن است به عنوان پایه ای برای ایجاد و تغییرات اساسی در یک شرکت خاص بکار روند. از جمله میتوان به برقراری زمینه های جدید برای همکاری، کسب مشتریان جدید، شناسایی بازارهای جدید و ارائه محصولات جدید برای مشتریان اشاره کرد. سیستم های هوش تجاری تصمیم گیری را در تمامی سطوح مدیریت مورد حمایت قرار می دهند.
تعیین گرایش های تجاری سازمان، تحلیل عمق سازمان،پیش بینی وضعیت بازار و بالا بردن توانایی رقابتی سازمان در بازار، بالا بردن میزان سوددهی سازمان، تنضیم قیمت ها به نحو مطلوب، بالا بردن میزان فروش، کاهش هزینه ها، تحلیل سبد خرید، بالا بردن میزان رضایت مشتری، شناسایی مشتریان دائمی و حفظ آنها، تحلیل های مورد نیاز برای تقسیم بندی مشتری، بالا رفتن کارایی سازمان در انجام امور داخلی، قابلیت زمانبندی امور در سازمان بصورت دقیق، توانایی استفاده مناسب از منابع اطلاعاتی موجود در سازمان، توانایی فراهم کردن اطلاعات با کیفیت بالا، ایجاد توانایی اتخاذ تصمیمات سریع در سازمان، نشخیص زود هنگام خطرات و فرصتها، کمک به ردگیری منشا ا صلی فاکتورهای حیاتی کارایی یک سازمان و ... ، اغلب اهداف ذکر شده فوق دارای رویکرد کاربردی می باشند. [17]، [20] هوش تجاری علاوه بر این اهداف کاربردی، برخی اهداف  مهم زیرساختی هم دارد:
-    در سطح راهبردی، سیستم های هوش تجاری، امکان تنظیم دقیق هدف ها و پیگیری  تحقق آنها را فراهم میسازند. ارائه گزارش های مقایسه ای مختلف  مانند نتایج حاصل از بررسی های تاریخی، سودمندی پیشنهادهای خاص، اثربخشی مجاری توزیع اطلاعات همراه با شبیه سازی نتایج مربوط به توسعه و پیش بینی اینده بر پایه برخی پیش فرضها را ممکن می سازد.[9]تصمیمات گرفته شده در این سطح غالبا در حوزه مسائل غیر ساختار یافته قرار دارد و نتایج حاصل از آنها تاثیرات بلند مدت و کلانی در سازمان دارند.
-    در سطح تاکتیکی، سیستم های هوش تجاری، ممکن است پایه ای را برای تصمیم گیری منطبق با مدیریت بازار، مدیریت فروش، مدیریت مالی،مدیریت سرمایه و ..... بوجود آورند.این سیستم ها اجازه میدهند که شرکت نسبت به اقدامات آتی خوشبین بوده و عملکرد تکنولوژیکی، مالی و یا سازمانیش را در جهت تحقق هدف های راهبردی شرکت و اثربخشی بیشتر آن، اصلاح کند. تصمیمات گرفته شده در ایده در این سطح، غالبا در حوزه مسائل ساختار یافته بوده و توسط مدیران میانی گرفته می شوند.
-    در سطح عملیاتی، سیستم های هوش تجاری برای انجام تحلیل های موردی و پاسخ به پرسشهای مرتبط با عملیات مداوم بخشها، برآوردهای مالی به روز شده، فروش و همکاری با فروشندگان، مشتریان و ... مورد استفاده قرار می گیرند. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالبا در حوزه مسائل ساختار یافته می باشد و توسط مدیران عملیاتی گرفته می شوند.
کلیه اهداف مذکور در سازمانها بیشتر مربوط به ایجاد یک بستر، چارچوب و معماری باثبات قابل گسترش، تعامل پذیر و منعطف است که امکان بکارگیری فناوری های نوین تجاری را در سازمان فراهم می کند. [9]، [23]

پیش نیازهای استقرار هوش تجاری در سازمان ها
 آیا همه سازمانها به سیستمهای گزارشگیری هوشمند نیاز دارند ؟ آیا همه آنها توانائی پیاده سازی هوش تجاری را دارند؟ آیا جهت پیاده سازی هوش تجاری باید در سازمان تغییراتی صورت گیرد ؟ آنچه که تحقیقات نشان میدهد اینست که استفاده از هوش تجاری به سرعت در حال رشد است و سازمانهایی که مقیاس متوسط و بزرگ دارند تمایل بیشتری جهت استفاده از اینگونه سیستمها دارند.
پس از اینکه نیاز به وجود سیستم هوش تجاری در سازمان مشخص شد، سوالی که برای مدیران سازمانها مطرح میشود اینست که آیا در سازمان آنها آمادگی طراحی و پیاده سازی هوش تجاری وجود دارد یا خیر؟ چه زیر ساختهایی جهت پیاده سازی هوش تجاری نیاز است و آیا معیارهایی وجود دارد که بر اساس آن بتوان آمادگی سازمان را سنجید؟
هوش تجاری مجموعه توانایی ها، تکنولوژی ها، ابزارها و راهکارهایی است که به درک بهتر مدیران از شرایط کسب و کار کمک می نماید. در چارچوب پیشنهادی پیاده سازی هوش تجاری، به طور موثر از سه مهارت تجارت، سازمان و فناوری اطلاعات برای پیاده سازی هوش تجاری استفاده شده است. به نوبه خود هر یک از این مهارت ها، تاثیر قابل توجهی در فرآیند پیاده سازی هوش تجاری دارند. [8]، [31]
در واقع، هدف از ارائه این چارچوب، معرفی جنبه های درگیر در پیاده سازی هوش تجاری است. زمینه های اساسی این سیستم، به طور کلی از سه قسمت تشکیل شده است(شکل 1):
 
شکل 1: چارچوب پیشنهادی پیاده سازی هوش تجاری
-    مهارت های تجاری: سازمان باید قادر باشد به سرعت تغییرات بازار را برای انطباق فرآیندهایش، با شرایط موجود تحلیل نماید. همچنین با توجه به درخواست متعدد مشتریان، با استفاده از ابزارهای مختلف برای تصمیم گیری، نیازها و انتظارات را اولویت بندی و استراتژی قویی داشته باشد.
مهارت های فناوری اطلاعات : سازمان باید تمام زیرساخت های لازم را در جهت  بروز رسانی با شناسایی، جمع آوری و دریافت
داده ها و ذخیره و حفظ آنها فراهم آورد و قادر به یکپارچه سازی داده های موجود باشد. همچنین با استفاده از فناوری اطلاعات، بر برنامه های هوش تجاری نظارت کند و به این فرآیند به طور موثر کمک نماید.
   از بعد تکنولوژی و فنی، وجود نرم افزارهای عملیاتی و میزان بلوغ تکنولوژی اطلاعاتی در سازمان یکی از فاکتورهای اساسی در استقرار هوش تجاری می باشد. هنگامیکه روند جمع آوری اطلاعات در سازمان بصورت مکانیزه و از طریق نرم افزارهای کاربردی صورت گیرد، استقرار هوش تجاری در سازمان سریعتر و با سهولت بیشتری انجام می پذیرد.
-    مهارت های سازمانی: سازمانها باید کارکنان خود را برای پیاده سازی این سیستم جدید درگیر نمایند، فرهنگ سازمانی مناسب به وجود آورند، تلاش برای پیاده سازی به شکل گام به گام نمایند به دلیل اینکه در این بخش، اگر دقت کافی نشود، کارکنان و پرسنل در برابر تغییرات جدید مقاومت می نمایند. از سوی دیگر، سازمان باید به کاوش و توصیف داده ها بپردازد و در نهایت آنها را با دقت؛ تحلیل و خلاصه نماید. در مهارت های سازمانی از بعد مدیریتی، مواردی مانند: میزان حمایت مدیریت ارشد سازمان از پروژه اهمیت بسزائی دارد. پیاده سازی هوش تجاری در مقیاس سازمانی یکپارچگی در کلیه واحدهای سازمان را منجر میشود که این مسئله نیازمند حمایت همه جانبه بخشهای مختلف و تمایل آنها جهت به اشتراک گذاشتن داده های مربوط به خود میباشد. میزان آشنائی مدیران سازمان با ابزارهای تحلیل اطلاعات معیار دیگری است که بر اساس آن میتوان توانائی سازمان را در اینگونه پروژه ها سنجید.[19]

معیارهای سنجش زیر ساخت استقرار هوش تجاری در سازمان
    استقرار سیستم های هوش تجاری، برای سازمانهایی مناسب است که در آنها فرهنگ کاری و فرآیند های کاری با اطلاعات و فناوری اطلاعات هماهنگی داشته باشد.[12] چند نمونه از مهمترین شاخص های این هماهنگی عبارتند از:
-    وجود تحقیقات و بررسی های مداوم و مستمر درباره نیازهای اطلاعاتی سازمان( نیازهای فعلی و آتی)
-    همکاری و ارتباط مبتنی بر اعتماد میان کاربران فناری اطلاعات سازمان مانند تصمیم گیرندگان و کارکنان عملیاتی سازمان با کارمندان و فعالان فناوری اطلاعات و مراکز دانش در سازمان
-    وجود و نهادینه شدن فرهنگ اشتراک گذاری اطلاعات، دانش و تجربیات در سازمان 
-    درک نیاز، تمایل و توانایی در انجام فراتحلیل ها و استفاده از آنها نزد مدیران سازمان جهت مدیریت بهتر سازمان
-    مشارکت موثر فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان

چالشهای BI 
در راستای ایجاد BI، برخی مشکلات و چالش های مهم سازمان عبارتند از:
• ایجاد BI در سازمان نیاز به همکاری تنگاتنگ بین واحدهای مختلف داخل و خارج سازمان دارد.
• معمولا تعیین و تعریف اهداف مورد نظر سازمان در BI مشکل است.
• اغلب سازمان ها به دلیل نداشتن اطلاعات کافی، راه اندازی BI در یک سازمان را غیرعملی یا بسیار مشکل می دانند.
• جمع آوری و یکپارچه کردن اطلاعات از platform های سخت افزاری و نرم افزاری نامتجانس (heterogeneous).
• مدیریت سیستم های توزیع شده ای که هیچ نقطه مشترک کنترلی ندارند و دارای فعالیت های حساس به زمان می باشند. (time-sensitive operations).
• بهبود دسترسی به داده ها بدون افزایش هزینه ها.
• به هنگام سازی (update) های متوالی داده های سازمان با افزایش سریع ترافیک، بار زیادری را به شبکه های ارتباطی فعلی تحمیل می کند.
• Back up برداشتن، بازیابی اطلاعات (recovery) و بایگانی کردن اطلاعات (archiving).
• استفاده موثر و به کارگیری مفید از فناوری های نوین بدون نیاز به زمان ازکارافتادن زیاد (downtime) سیستم های سازمان و هزینه بالا و آموزش های مجدد حرفه ای برای کارکنان.
• تهیه و به کارگیری سرورهای قابل گسترش (scalable servers) برای اجرای برنامه های کاربردی با اندازه های terabyte.
• تهیه و به کارگیری حافظه های (storage) ذخیره برای حفاظت داده ها به صورتی که قابل گسترش و قابل مدیریت باشند.
• سیستم های فعلی (داخل و خارج سازمان): بسیاری از سازمان ها قبل از استقرار هوش تجاری سال هاست که از سیستم های جامع و بزرگ مختلفی استفاده می کنند. این سیستم ها به قدری در سازمان نفوذ کرده اند که تصمیم به کنار گذاشتن آن ها از فرایندهای تجاری سازمان بنا به دلایل مختلف غیرممکن است. BI به دلیل پیشنهاد framework جدید ممکن است با بسیاری از ساختارهای قبلی ناسازگار باشد. حل مشکل ناسازگاری بین سیستم های موجود و سیستم BI یکی از مهمترین چالش های سازمان است.
• فرایندهای فعلی (داخلی و خارجی): فناوری جدید BI به همراه ساختار جدید و بستر فنی نوینی که به همراه می آورد، برای رسیدن به کارآیی مطلوب و استفاده بهینه از تمامی قابلیت هایش نیازمند تغییر برخی فرایندهای تجاری قدیمی سازمان و سازگار شدن آن ها با فناوری نوین دارد. هزینه بر بودن این تغییر، مقاومت کارکنان و خود سازمان از چالش های مهم استقرار BI در یک سازمان است.
• سیستم های توزیع شده: یکی از مهمترین چشم انداز های BI استقرار یک معماری یکپارچه برای داده ها و اطلاعات سازمانی است. با توجه به عدم وجود چنین رویکردی در سازمان های حال حاضر یکی از چالش های BI مدیریت و پردازش منابع توزیع شده ای از داده و اطلاعات است که در نقاط مختلف سازمان بدون هیچ گونه ارتباطی پخش شده اند.
• برداشت نادرست از مفهوم BI: برداشت های نادرست از BI مانند هر فناوری نوین دیگری ممکن است منجر به افزایش ناگهانی انتظارات مدیران از سیستم و ناتوانی سیستم از پاسخگویی به آنها باشد.
• افزایش ناگهانی هزینه ها در ابتدای به کارگیری: عدم مدیریت صحیح فناوری هایی که در سطح گسترده ای از سازمان مورد استفاده قرار می گیرند ممکن است هزینه بالایی را برای سازمان به وجود آورد. BI به دلیل گستردگی اش در سازمان و نفوذ در بسیاری از فرایندهای سازمانی ممکن است در ابتدای به کارگیری هزینه بسیاری را سربار سازمان کند. قسمتی از این هزینه بالا، طبیعی بوده و در بازگشت سرمایه جبران خواهد شد ولی قسمتی از این هزینه ها ممکن است به دلیل عدم مدیریت صحیح، عدم آموزش کافی کارکنان، عدم بررسی تمام جوانب سیستم و... به وجود آید.
با توجه به موارد فوق مشاهده می شود که تغییر از وضعیت زیرساخت ها و فرایندهای تجاری فعلی سازمان و سازگار کردن آنها با فناوری نوین BI مهمترین چالش سازمان باشد. بهترین راهکار برای این سازگاری استفاده از روش های BPR (Business Process Reengineering) می باشد.
• یکی دیگر از چالش عمده سازمان ها در استقرار هوش تجاری، بحث یکپارچگی و تجمیع داده های سازمان در قالب انبار داده است.معمولا داه ها در یک سازمان توسط نرم افزارها و سیستم های اطلاعاتی مختلفی جمع آوری می شوند و همین موضوع باعث مشکل شدن کار تجمیع داده ها می شود. وقتی انبار داده مورد نظر سازمان به تمام زیر سیستم ها و نرم افزارهای سازمان وابسطه باشد، در صورت بروز مشکل در یک سیستم، کل پروژه دچار شکست خواهد شد.[12] ،[11]، [14]، [10]
رسیدن به هوشمندی واقعی به این معناست که بتوان برای این چالش های مهم بهترین راه حل را پیدا کرد.

اشتباهات رایج شرکت ها در ارزیابی زیرساختهای لازم برای پیاده سازی هوش تجاری و نادیده گرفتن موارد ذیل:
- نبود هیچ همراستایی صریحی بین استراتژی هوش کسب و کار و استراتژی کسب و کار
- ندانستن چگونگی تعریف نیازهای اطلاعاتی
- نداشتن چشم انداز بازاریابی برای اخذ حمایت سازمانی
- عدم وجود موقعیت استراتژیک هوش کسب و کار در کسب و کار سازمان
- عدم وجود منابع کافی و بودجه برای حمایت از تلاش های مورد نیاز برای یک طرح موفق هوش کسب و کار
- استفاده از زیرساخت های فنی که  به اندازه کافی از هوش کسب و کار حمایت نمیکند
- استفاده از طراحی و روش های توسعه سیستم های اطلاعات عملیاتی 
- عدم استفاده از رویکردهای مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار به منظور بهینه سازی استفاده از قابلیت های هوش کسب و کار جدید
- عدم تمایل به ایجاد تغییرات سازمانی مورد نیاز برای به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز برای دستیابی به هوش کسب و کار
- عدم ایجاد مشوق های سازمانی
- عدم بهره برداری از پتانسیل کامل اطلاعات[16]

دلایل شکست پروژه های هوش تجاری درسازمان    
   هوش کسب وکار یک رویکرد و استراتژی بر مبنای معماری مبتنی بر فناوری اطلاعات است. اما پیاده سازی و استقرار هوش تجاری در سازمان نیازمند دیدگاهی همه جانبه است. دلیل 40 تا 60 درصد شکست پروژه های هوش تجاری رویکرد مبتنی بر فناوری اطلاعات محض بوده است.[2]، [4]، [5]
 عواملی که برای شکست یک پروژه هوش تجاری میتوان در نظر گرفت عبارتند از:
1.      فقدان همکاری و درگیری سازمانی
2      فقدان پشتیبانی از سوی  سازمان
.3      فقدان بخش های اجرایی مختص کسب و کار
.4      فقدان کارشناس و آموزش
.5      فقدان برنامه ریزی دقیق
.6      فقدان توسعه تکراری
.7      داده های چند تکه و فاقد استاندارد
.8      عدم کیفیت داده های منبع و طراحی انبار داده ها
منبع: کتاب هوشمندی کسب و کار و داده کاوی

روش تحقیق
    در این تحقیق، در مرحله اول، بررسی ادبیات موضوع در حوزه هوش تجاری انجام گردیده و ویژگی های بیان شده برای هوش تجاری و همچنین معیارهای ارزیابی زیرساختهای پیاده سازی آن از منابع و مراجع مختلف  و توجه به عوامل چالش زا برای BI گردآوری شده و در جدول 1 ارائه شده اند. در مرحله دوم پس از استخراج معیارها و زیر معیارهای مورد نظر،  پرسشنامه مقایسه زوجیAHP فازی  طراحی گردید. آز آنجا که قلمرو مکانی تحقیق شرکت مخابرات میباشد، جامعه آماری این تحقیق شامل خبرگان حوزه هوش تجاری شرکت مخابرات می باشد.در مرحله سوم تحقیق با رویکرد استنتاج فازی، عوامل ساختاری موثر ، استخراج و شناسایی می شوند.و نهایتا مدل ارزیابی زیرساختهای پیاده سازی هوش تجاری با رویکرد استنتاج فازی ارائه میگردد.
به منظور ارزیابی معیار ها و زیر معیار ها به روش AHP فازی، پرسشنامه مقایسه زوجی برای معیارها طراحی گردید. و نظر پاسخ دهندگان در زمینه اهمیت معیار های ارزیابی زیرساختهای پیاده سازی هوش تجاری در سازمان اندازه گیری گردید.مخاطب اصلی نمونه برداری این تحقیق، خبرگان و مدیران ارشد فناوری اطلاعات شرکت مخابرات و متخصصین هوش تجاری در شرکت بوده اند.

مولفه های ارزیابی آمادگی زیرساختهای پیاده سازی هوش تجاری
    پس از بررسی و مطالعه منابع مختلف بالاخص مدلهای ارائه شده برای ارزیابی زیرساختهای لازم برای پیاده سازی هوش تجاری، مولفه های موثر بر سنجش آمادگی زیرساختهای لازم برای پیاده سازی هوش تجاری، شناسایی و استخراج گردید.بعد از شناسایی مولفه ها، در شش بعد و رده اصلی، شامل "استراتژی و الزام BI  "، "تکنولوژی اطلاعات"، "حمایت مدیران"، "همسویی کسب و کار و فناوری"، "تعریف درست نیزمندی ها" و "نیروی انسانی" با عنوان مدل سنجش سطح آمادگی ارائه میگردد.

 ساختارسلسله مراتبی معیارهای ارزیابی زیرساختهای پیاده سازی هوش تجاری
1- استراتژی و الزام BI
1-    رقبا
2-    سیاستها، قوانین و الزامات
3-    فرهنگ سنجش و اندازه گیری (بهبود مستمر)
4-    فرهنگ تصمیم گیری تحلیلی ( مهندسی فرایند تصمیم)
2- تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات)
1-    مدیریت تغییرات و سیستم موروثی
2-    تجمیع اطلاعات
3-    کیفیت دسترسی به اطلاعات
4-    امکانات فنی (سخت افزار، میان نرم افزار، سیستم های مدیریت پایگاه داده)
3-حمایت مدیران
1-    فرهنگ بکار گیری اطلاعات
2-    همسوسازی کارکنان با تغییرات
3-    پشتیبانی مالی
4-    ایجاد نقشه راه هوش تجاری
4-همسویی کسب وکار و فناوری
1-    ادراک مدیران از فناوری اطلاعات
2-    کسب وکار محوری مدیران
3-    نقش فناوری اطلاعات در سطوح استراتژیک سازمان
4-     نقش پرسنل کسب و کار در پروژه های فناوری اطلاعات
5-تعریف درست نیازمندی ها
1-    شناسایی فرصتها در عوامل مالی و فنی
2-    مدیریت ریسک تجاری و فنی
3-    استفاده موثر و قابل تکرار از IT در پروژه ها
4-    ساخت بستر فنی انبار داده و اطلاعات کافی
5-    وجود فرایند های عملیاتی
6-    استفاده از ابزارهای تحلیل و توسعه
6-نیروی انسانی
1-    فرهنگ پذیرش اطلاعات
2-    مشارکت کاربران
3-    مهارت تیمی

وزن¬دهی گزینه¬ها بر اساس روش تحلیل گسترش یافته چانگ 
چانگ در سال 1992 روشی بسیار ساده را برای بسط فرایند تحلیل سلسله مراتبی به فضای فازی ارائه داد. این روش که مبتنی بر میانگین حسابی نظرات خبرگان و روش نرمالایز ساعتی و با استفاده از اعداد مثلثی فازی توسعه داده شده بود، مورد استقبال محققین قرار گرفت. مراحل انجام این روش به قرار زیر می¬باشد:

مرحله1؛ ترسیم درخت سلسله مراتبی: در این مرحله ساختار سلسله مراتب تصمیم را با استفاده از سطوح هدف، معیار و گزینه ترسیم کنید.

مرحله2؛ تشکیل ماتریس مقایسات زوجی: با استفاده از نظر تصمیم گیرنده، ماتریس مقایسات با بهره¬گیری از اعداد فازی مثلثی    را بر اساس نظرات چندین تصمیم‌گیرنده تشکیل دهید.



...


نتیجه گیری
این تحقیق نیاز و ضرورت ارزیابی زیرساختهای پیاده سازی هوش تجاری در سازمان را مطرح نمود و نشان داد سازمانهایی که هدف استقرار هوش تجاری را دارند باید قبل از هر کاری به بررسی زیرساختهای لازم و سنجش میزان آمادگی سازمان بپردازند. همانطور که در مقاله مطرح شده است این عوامل زیرساختی سهم بسیار مهمی از چالشهای احتمالی و  موارد منجر به شکست پروژه های هوش تجاری را به خود اختصاص میدهند و همین امر منجر به لزوم توجه بیش تر به موارد فوق میباشد. سنجش و ارزیابی سازمان اطلاعاتی و کاربران کسب و کار، سطح فعالان هوش تجاری و فرهنگ سازمانی احتمال موفقیت سازمان در استقرار ابتکارات هوش تجاری را افزایش میدهد.
قبل از اینکه سازمان ایجاد انبار داده و ابتکارات هوش تجاری را به عنوان مبدا حرکت قرار دهد میبایست خود ارزیابی را برای سنجش میزان آمادگی اش کامل نماید. آنها باید بطور صادقانه مهارت های موجود، سطوح فعالان هوش تجاری و فرهنگ سازمانی را محاسبه کنند، قبل از هزینه و تعیین مجموع پول و بودجه مورد نیاز متوجه چالش های پیش رو خواهند شد و میتوانند میزان موفقیت را تشخیص بدهند. با توجه به رتبه بندی معیارهای لازم، وجود فریمورک و اهداف استراتژیک برای هوش تجاری در درجه اول اهمیت قرار دارد. در یک پیوستار، سازمان هایی که به هوش تجاری نگرش استراتژیک دارند، و از آن به عنوان یک تسهیلگر برای تغییرات مورد نیاز کسب و کار و تحقق اهداف کلیدی آن بنا میکنند، به بهره سودهای بالایی که از نگاه وسیع تر به کسب و کار حاصل می شود، دست خواهند یافت. اهداف کسب و کار باید خلاقیت و سرمایه گذاری هوش تجاری را راهبری کند. با حمایت مدیران، تکنولوژی کارآمد و تعریف درست نیازمندی ها این همسویی میان کسب و کار و فناوری اطلاعات تامین گشته و نیروی کارآمد هدایت میشود. ارزیابی این مولفه ها در سازمان به منظور آمادگی برای مقابله با چالش های پیش رو و یک پیاده سازی موفق ضروری مینماید.
تعریف پروژه " پیاده سازی هوش تجاری در شرکت مخابرات ایران "انجام شده و این مهم نشان دهنده وجود عزم جدی برای ایجاد انبار داده و یکپارچه سازی اطلاعات در شرکت مخابرت ایران است. با توجه به اینکه شرکت مخابرات ایران، در راستای پاسخ به نیازهای جاری کسب و کار نیازمند بهره مندی از سیستمهای فناوری اطلاعات است، لذا این پروژه  در راستای برنامه های بلند مدت و استراتژیک شرکت مخابرات ایران می باشداز همین رو این شرکت جهت انجام ارزیابی آمادگی مورد انتخاب قرار گرفته است.

منابع:
1-    جمشید نامی و شاهو آقایی، 1391،"ارائه مدل سنجش سطح بلوغ هوش تجاری با رویکرد استنتاج فازی در صنعت بیمه ایران"
2-    سعید روحانی ، احد زارع رواسان، زمستان 91، " مدل ارزیابی سطح هوش تجاری در سیستم های سازمانی"، فصلنامه مطالعات مدیریت فناوری اطلاعات سال اول، شماره 2،
3-    براهویی و همکاران. 1392. هوش تجاری، مفاهیم و اهمیت آن از دید مدیران سازمان. بازیابی ، بانک مقالات بازاریابی ایران.
4-    علیرضا طالب پور،  سید محمود شجاعی کیا سری، زمستان 92"ضرورت ها ، پیش نیازها، چالشها و مراحل استقرار هوش تجاری در سازمانها"
5-     آمنه علاقبندان،1389"هوش تجاری موفق رازهایی برای کاریردی کردن هوش تجاری"، HOWSON, Cindy"  
6-     آرش خسروی، شهریور 92،"ضرورت بکارگیری هوش سازمانی در سازمان ها، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی"
7-    سیما صالحی، شرکت ایزایران ،" مروری بر روشهای ارزیابی هوشمندی کسب و کار"، مرکز معماری سازمانی
8-    محمدرحیم اسفیدانی،  روح الله نوری 1390،" هوش تجاری"
9-    سید محمدطباطبایی نسب، منا رهایی، اسفند1390،"بررسی هوش تجاری و تعیین عوامل موثر برآن"، کنفرانس ملی فناوری اطلاعات و جهاد اقتصادی
10-    آزاده عربی، اسفند1388،"10 چالش مهم برای موفقیت پروژه های هوشمندی تجاری"، Shaku Atre
11-    فرید خوش الحان و معصومه نوروزی، 1384،"بررسی دلایل شکست پروژه های فناوری اطلاعات در سازمانها"، دومین کنفرانس بین المللی مدیریت پروژه
12-    امیر مهرانی، 1388،"هوش تجاری برای مدیران"
13-    سید محمدطباطبایی نسب، منا رهایی، 1390،"بررسی هوش تجاری و تعیین عوامل موثر برآن"، کنفرانس ملی فناوری اطلاعات و جهاد اقتصادی،
14-    وحید رضا سلامت،1390، "سیستم های هوش تجاری" (داده کاوان)
15-    علیرضا سروش ، اردشیر بحرینی نژاد، 1388 ،"هوشمندی کسب و کار و داده کاوی"
16-    Steve Williams,Nancy Williams,2004,”Assessing BI Readiness:A Key to BI ROI,
17-    Steve Williams,Nancy Williams,2007, ”The Profit Impact of Business Intelligence”
18-    Deepak Pareek ,2007,”BUSINESS INTELLIGENCE FOR TELECOMMUNICATIONS”,
19-    Mahdi Bahrami,Mohammad Arabzad, Mazaher Ghorbani,2012,”Innovation In Market Management by Utilizing Business Intelligence: Introducing Proposed Framework”, Social and Behavioral Sciences
20-    Celina M. Olszak and Ewa iemba, 2007، “Approach to Building and Implementing Business Intelligence Systems”, Poland. Interdisciplinary Journal of Information,Knowledge, and Management,
...

 

 

مدیریت فناوری، پیش شرط رقابت پذیری - ماهنامه تدبیر

عنوان مقاله: مدیریت فناوری، پیش شرط رقابت پذیری
مولف/مترجم: گروه مدیریت فناوری سازمان مدیریت صنعتی
موضوع: مدیریت فناوری اطلاعاتIT / مدیریت راهبردی
سال انتشار: میلادی (2004)
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره140

مقدمه: طی سالیان متمادی، فناوری تاثیر بسیار شگرفی بر توسعه روابط انسانی و پیشرفت تمدن بشری گذاشته است. امروزه دیگر فناوری به تمامی ابعاد زندگی بشری وارد شده و تحولات چشمگیری که همه روزه در آن صورت می پذیرد، زندگی انسانها را بیش از پیش تحت تاثیر خود قرار داده است. از این رو، موفقیت دولتها، صنایع مختلف، شرکتهای خصوصی و دولتی و تک تک افراد یک جامعه، به چگونگی بهره برداری و استفاده از فناوری وابسته شده است. از آنجا که فناوری، همواره در خلق ثروت برای کشورها نقش بسزایی ایفا کرده و سطح استاندارد و کیفیت زندگی مردم را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است، لذا سیاستمداران در سطوح عالی کشورها به مدیریت آن به عنوان یک عامل استراتژیک توجه دارند. در سطح صنعت نیز، متولیان و برنامه ریزان صنایع مختلف از این دیدگاه به مدیریت فناوری توجه می کنند که ارتقا سطح فناوری می تواند موجب افزایش کارایی و اثربخشی صنعت مربوطه گردد. لیکن درسطح بنگاههای اقتصادی، فناوری زیربنای کسب و کار و عامل اصلی تولید کالا و خدمات به شمار می آید. از این رو مدیران عالی بنگاههای اقتصادی تمامی تلاش خود را به هدایت صحیح این عامل اساسی مبذول داشته اند.
جدا از اینکه فناوری در چه سطحی به کار گرفته می شود و یا بایستی بشود، دو مقوله رقابت پذیری و تحولات سریع تکنولوژیکی، در شکل دهی و تکامل مدیریت آن نقش مهمی ایفا کرده اند. از این رو، دراین مقاله به بحث پیرامون تحولات سریع تکنولوژیکی در پیدایش مدیریت فناوری و نقش و جایگاه رقابت پذیری پرداخته می شود.

تحولات سریع فناوری
حجم و سرعت تغییرات تکنولوژیکی در سالهای اخیر آنقدرگسترده و وسیع بوده است که تعقیب آن توسط افراد وسازمانها، بسیار دشوار شده است. بخصوص در حوزه هایی نظیر فناوری اطلاعات، تحولات سالهای اخیر قابل مقایسه با مجموع پیشرفتهای صورت گرفته در چند هزار سال گذشته نیست.
وقایع رخ داده در قرن نوزدهم و بیستم، با برقراری ارتباط تنگاتنگ بین علم و فناوری به خوبی نشان داد که علم، در بسیاری از مواقع، زیربنای توسعه فناوری را فراهم آورده و توسعه فناوری نیز به نوبه خود بازارهای جدیدی را خلق کرده است. درواقع گسترش و توسعه علوم مختلف، زمینه های فشار برای توسعه فنــاوری (TECHNOLOGY PUSH) را فراهم می آورد. به گونه ای که ایده های اولیه در برخی از حوزه ها به وجود آمده و ازطریق نوآوری تکنولوژیکی، این ایده ها به محصولات و خدمات جدید تبدیل می شوند و در فرایند تجاری سازی در جهت پاسخگویی عملی به یک نیاز وارد بازار می شوند. اما ازسوی دیگر، تحولات و تغییرات تکنولوژیکی در بسیاری از موارد توسط کشش بازار (MARKET-PULL) تحریک و تقویت می شوند. به این ترتیب که توسعه فناوری در شرکتها معمولاً به منظور پاسخ به نیازهای مشتریان و بازار بالقوه ای که برای یک کالا وجود دارد شکل می گیرد. در مدل کشش بازار&، با طرح شدن یک نیاز از سوی بازار، شرکت به شناسایی و درک نیاز بازار و مشتریان پرداخته و با استفاده از مدلهای مناسب حل مسئله، توسعه فناوری را از طریق انجام تحقیقات پایه، کاربردی و یا توسعه ای انجام می دهد.
از این رو، دو عامل کشش بازار و فشار علم و فناوری به همراه یکدیگر به تغییر و تحولات تکنولوژیکی کمک کرده و درعین حال هرکدام از این دو عامل به توسعه و ارتقا یکدیگر نیز یاری می رسانند و لذا یک حلقه مثبت را در تغییر و تحولات فناوری تشکیل می دهند. (شکل 1)
 

از آنجا که این دو عامل تاثیر انکارناپذیری در فرایند نوآوری تکنولوژیکی و خلق مزیت رقابتی در سطوح مختلف دارند. در سطوح خرد در بنگاههای اقتصادی هزینه های بسیاری را صرف انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه ای می کند تا ضمن دستیابی به فناوریهای موردنیاز آنها را در محصولات و فرایندهای خود به کار گرفته و از این طریق محصولات و کالاهای قابل رقابت در بازارهای مختلف ارائه کنند.
سیاستگذاران کلان ملی نیز هزینه های زیادی در راه تحقیق و توسعه، انجام پژوهشهای بنیادی، افزایش اختراعات و پرورش نیروی انسانی توانمند صرف می کنند تا تمامی این عوامل باعث افزایش تولید محصولات با ارزش افزوده بیشتر شود. واضح است که دستیابی به فناوری، پرورش نیروی انسانی ماهر وانجام نوآوری و... با هزینه های بسیار بالایی صورت می پذیرد و درصورت عدم اعمال مدیریت صحیح بر این منابع ارزشمند، کلیه فعالیتهای صورت گرفته در این راه به هدر خواهد رفت. بنابراین، نقش مدیریت در توسعه، بهبود و حفاظت از این منبع ارزشمند بسیار پررنگ و برجسته است.

باتوجه به ملاحظات فوق بود که مدیریت فناوری از اوایل دهه 80 میلادی در سطح دانشگاهی و در قالبی میان - رشته ای مطرح شد. درواقع، فلسفه به وجودآمدن این رشته دانشگاهی مدیریتی به سالهای دهه 70 و 80 میلادی زمانی برمی گردد که بسیاری از صنایع آمریکا به تدریج موقعیت رقابتی خود را از دست می دادند. و جای خود را عمدتاً به محصولات ژاپنی (و حتی برخی از محصولات کشورهای آسیایی و اروپایی) می سپردند. با کاهش توان رقابتی صنایع آمریکا، مدیران و دست اندرکاران سازمانهایی چون شورای ملی تحقیقات (NATIONAL RESEARCH COUNCIL=NRC) ،آکادمی علمی مهندسی و آکادمی ملی علوم (NATIONAL SCIENCE FUNDATION=NSF) تلاشهایی درجهت توجه به مدیریت فناوری برای کسب مجدد رهبری اقتصادی آمریکا انجام دادند. گزارش شورای ملی تحقیقات در سال 1987، بر لزوم رفع شکاف دانش و عمل در فعالیتهای مهندسی و علوم پایه از یک سو و کسب وکار مدیریتی از سوی دیگر تاکید می ورزید.(1) همچنین تحقیقات بیشتر نشان داد که ارتباط میان خلق فناوری و استفاده تجاری از آن در بسیاری از سازمانهای دولتی و خصوصی ضعیف و ناکافی بـــوده و بنابراین، برنامه های آموزشی دانشکده های مهندسی و مدیریت و... بایستی موردبازنگری قرار گیرد. از این رو، روشهای جدیدی در برنامه ها و محتوای دروس این دانشکـــده ها در دستور کار قرار گرفت که شکل گیری برنامه های خاص و تخصصی در زمینه مدیریت فناوری، یکی از نتایج این فعالیتها است.

مفهوم مدیریت فناوری
تعاریف مختلف و متنوعی از مدیریت فناوری ارائه شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود. بنابر تعریف شورای ملی تحقیقات، مدیریت فناوری رشته های مهندسی، علوم و رشته های مدیریتی را برای برنامه ریزی، توسعه و بکارگیری ظرفیتهای تکنولوژیکی درجهت تدوین و پیاده سازی اهداف استراتژیک و عملیاتی یک سازمان با هم مرتبط می نماید. (2)
 

از سوی دیگر، برخی از محققان به تعریف کارکردهای مدیریت فناوری پرداخته اند و مدیریت فناوری را فرایندی که همه فعالیتهای شناسایی، انتخاب، اکتساب، بهره برداری و حفاظت از فناوریهای یک بنگاه را دربــــــرمی گیرد. (3) و برخی نیز به تعریف سطوح مدیریت فناوری در سطح جهانی، استراتژیک و عملیاتی پرداخته اند. (4)
اما به طور کلی، منظور از مدیریت فناوری (فارغ از اینکه در چه سطحی به کارگرفته یا تعریف می شود)، مدیریت سیستمهایی است که به ایجاد، کسب و استفاده از فناوری کمک می کنند. ازجمله وظایف اصلی مدیریت فناوری، می توان به موارد زیر اشاره کرد. (5)
مدیریت تحقیق و توسعه؛
مدیریت نوآوری؛
برنامه ریزی فناوری؛
مدیریت استراتژیک فناوری.
ازسوی دیگر، از دیدگاه کلان، مدیریت فناوری دانشی است که به تدوین و اجرای سیاستهایی جهت مواجهه با تغییرات تکنولوژیکی و استفاده موثر از آن و تاثیر فناوری بر جامعــه، سازمانها، افراد و طبیعت می پردازد و هدف از آن، هدایت و تشویق نوآوری، افزایش رشد اقتصادی و کمک به استفاده مسئولانه از فناوری درجهت منافع بشریت است.
طارق خلیل رئیس انجمن بین المللی مدیریت فناوری و یکی از بنیانگذاران این رشتــه، مدیریت فناوری را تخصصی میان رشته ای می داند که علوم پایه، مهندسی و مدیریت را با هم پیوند می دهد، وی چارچوب مفهومــی زیر را برای مدیریت فناوری ارائه می دهد:

نقش فناوری دررقابت پذیری
رقابت پذیری، فرایندی است که هر نهادی می کوشد تا از آن طریق بهتر از دیگری عمل کرده و از وی پیشی گیرد (مدیریت تکنولوژی، ص 48). درواقع می توان از آن به عنوان تلاشی یاد کرد که یک بنگاه اقتصادی، صنعت یا کشور برای برتری یافتن نسبت به یک بنگاه اقتصادی، صنعت یا کشور دیگر در عرصه رقابت انجام می دهد. در سطح بین المللی، کشورها به دلیل کمبود منابع مالی، فنی و تخصصــــی لازم، می باید برای رسیدن به ثروت و بهره مند ساختن آحاد جامعه خود از رفاه، با یکدیگر به رقابت بپردازند. از این رو، کسب توانمندیهای رقابتی در جهان امروز به یکی از چالشهای اساسی کشورهای مختلف در سطح بین المللی تبدیل شده است. برای برخورداری از توان رقابتی، عوامل مختلفی باید وجود داشته باشندکه از جمله عوامل و شاخصهای اصلی رقابت پذیری در دو سطح ملــی و بین المللی می توان به عوامل ذیل اشـــاره کرد. (مدیریت تکنولوژی صص 48 و 49)
الف - استاندارد سطح زندگی؛ ب - تجـارت؛ ج - بهره وری؛ د - سرمایه گذاری. ترکیب این عوامل با یکدیگر، تعیین کننده میزان رقــــــابت پذیری یک کشور در بعد بین المللی است. فناوری می تواند درهریک از عوامل مذکور نقش اساسی ایفا کند. به کمک فناوری می توان زیرساختهای لازم برای سرمایه گذاری را فراهم آورد. همچنین فناوری سبب افزایش میزان کارایی تولید و به تبع آن افزایش بهره وری می شود.

ازسوی دیگر، فناوری به ارتقا و تسهیل تجارت کمک قابل توجهی می کند. در سطح بنگاههای اقتصادی، فناوری از عوامل مهم افزایش توان رقابتی پذیری محسوب می شود. زیرا از طریق تبلور در متمایزسازی محصولات، کاهش هزینه ها و ایجاد فرصتهای جدید کسب و کار به بنگاههای اقتصادی در کسب مزیت رقابتی کمک می کند. درواقع فناوری می تواند با کاهش قیمت تمام شده محصولات، بهبود کیفیت کالاها یا خدمات تولیدی و تغییر مشخصات محصولات، عـــــاملی برای رقابت پذیری بنگاههای اقتصادی در عرصه بازارهای جهانی و منطقه ای باشد. در سطح صنعت، چنانچه آن صنعت توانایی بهبود، توسعه و نوآوری تکنولوژیکی را داشته باشد و بتواند با استفاده از سازوکارهای مناسب به انتشار فناوری در بنگاههای اقتصادی زیرمجموعه خود کمک کند، آنگاه با افزایش سطح توانمندیهای مجموعه بنگاههای زیرمجموعه خود، به سوی رقابت پذیری گام برخواهد داشت. اما عامل رقابت پذیری و حضور در بازارهای مختلف، تنها عامل پیدایش و اهمیت یافتن مدیریت فنــــــاوری در عرصه ملی و بین المللی نبوده است. عوامل متعدد دیگری همچون محدود بودن منابع تکنولوژیک، سرمایه گذاریهای هنگفت جهت نوآوری و توسعه فناوری، دشواری دستیابی به فناوریهای توسعه یافته توسط دیگر بنگاهها، پررنگ شدن حمایت ازحقوق مالکیت معنوی و... ضرورت روزافزون مدیریت این منبع حیاتی را در سطوح مختلف آشکار ساخته است.

ضرورت توجه به مدیریت فناوری
قرن بیست و یکم&، قرنی است که در آن تحولات شگرف علمی و تکنولوژیکی به همراه پدیده جهانی شدن موجب شده است تا کشورها و بنگاههای اقتصادی برای باقی ماندن در بازار جهانی به رقابت تنگاتنگی با یکدیگر بپردازند.
درواقع درجهانی که اقتصاد تحت تاثیر مسایل سیاسی و تکنولوژیکی قرار دارد، چالش فراروی مدیران و سیاستگذاران کشورهای درحال توسعه (ازجمله ایران) باتوجه به محدودیت منابع، پویایی محیط، رقابتهای شدید جهانی و عقب افتادگی تکنولوژیکی، برخورد هوشمندانه و آگاهانه تر با موضوع کسب توانمندیهای تکنولوژیکی است. ازسوی دیگر، بررسی پیــــــامدهای اجتماعی تصمیم گیریهای سیاستگذاران ملی در زمینه توسعه فناوری مناسب نیز از دیگر مواردی است که لزوم و اهمیت به کارگیری مدیریت فناوری را در این سطح آشکار می سازد.
در سطح بخش یا یک صنعت خاص نیز، مدیران و تصمیم گیران، اینک با محیطی متفاوت با گذشته مواجه هستند. شرکتهای رقیب درحال ادغام با یکدیگرند و کمک به رشد کارآفرینی در سطح بنگاههای کوچک و متوسط فعال در یک صنعت از مسئولیتهای عمده این بخشها به حساب می آید. ایجاد خوشه های صنعتی، شبکه های انتشار فناوری و توسعه فناوریهای عمومی (GENERIC) که کاربرد بسیاری در سطح صنعت دارند از چالشهای اصلی است که مدیران و سیاستگذاران با آن دست به گریبان هستند. در این سطح، مدیریت فناوری با ارائه راهکارهای مناسب می تواند به این دسته از مدیران اجرایی و میانی در وزارتخانه های مختلف کشور کمک کنند.
مدیریت فناوری در سطح بنگاههای اقتصادی به مدیران این بنگاهها خدمات بسیاری ارائه می کند. اما متاسفانه بسیاری از مدیران ومهندسان در بنگاههای اقتصادی داخلی بر «بهره برداری» از فنــــاوری صرفاً در راه کسب و کار خود تمرکز کرده اند و این موضوع باعث شده است تا آنها تاثیر فعالیتهای تکنولوژیکی کنونی را در آینده شرکت کمتر از حد واقعی برآورد کنند و کمتر به مسایلی چون کوتاه شدن دوره عمر محصولات، نوآوریهای مداوم در محصولات و فرایندها و درنهایت جهانی شدن تولید کالاها و خدمات بپردازند. مطمئناً افزایش توجه و آگاهی مدیران و مهندسان ایرانی از مفهوم مدیریت فناوری به این گروه از مدیران کمک می کند تا ازطریق تدوین و یکپارچه سازی استراتژی کسب و کار و فنــــاوری، شرکتهای خود را برای بهبود بهره وری، افزایش اثربخشی و مستحکم کردن جایگاه رقابتی شان در بازار داخلی و بین المللی یاری کنند.

نتیجه گیری
رقابت، توان رقابتی، توسعه پایدار، و جهانی شدن واژه هایی هستند که امروزه در کلیه محافل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در سطوح ملی، بخشی و بنگاههای اقتصادی به گوش می رسند. به نظر می رسد که در شرایط فعلی دیگر کسی بر سر مقوله خوب یا بد بودن جهانی شدن و یا تدوین استراتژی های رقابتی پایدار بحثی ندارد، زیرا روند جهانی شدن ظاهراً غیرقابل برگشت بوده و کشورها و بنگاههای اقتصادی مختلف را تحت تاثیر خود قرار داده است. اگر بپذیریم که امروزه فناوری نقش بسیار مهمی در فرایند جهانی شدن و اتخاذ استراتژی های رقابتی در سطح جهانی دارد، قطعاً به این موضوع خواهیم رسید که برای مدیریت این منبع گرانبها و ارزشمند، به کسب مهارتهای زیادی نیازمندیم.
امروزه، مدیران ارشد در سطوح مختلف برای کسب موفقیت، برخورد آگاهانه با تحولات دنیای کسب و کار، پرهیز از رویکرد آزمون و خطا و درنهــایت کاهش ریسک تصمیم گیریهای خود، باید آشنایی با اصول مدیریت فناوری را تاحد ممکن افزایش داده و به تدریج، اصـول آن را درعمل پیاده کنند. از این رو مدیریت فنــاوری به عنوان مقوله ای میان رشته ای، سعی در یکپارچه سازی دیدگاه مدیران به تحقیقات، انتقال فناوری، توسعه محصولات و فرایندهای جدید، تجاری سازی فناوری، کسب توان رقابتی ازطریق فناوری و درنهایت یکپارچه سازی تمامی این موارد در استراتژی کلی بنگاههای اقتصادی داشته و در سطح کلان، به مدیران عالی کمک می کند تا به سیاستگذاریهای مناسب، تمامی تلاشهای پراکنده ملی در مسیر توسعه فناوری را هماهنگ و جهت دهی کرده و با فراهم آوردن زیرساختهای لازم و حضور هوشمندانه، موجبات توسعه پایدار و افزایش توان رقابت ملی را فراهم آورند.

منابع و ماخذ
1 - مدیریت تکنولوژی، رمز موفقیت در رقابت و خلق ثروت، طارق، خلیل، ترجمه سیدکامران باقری و ماهور ملت پرست، انتشارات پیام، متن، 1381 ص 48
2 - NATIONAL RESEARCH COUNCIL. (1984), MANAGEMENT OF TECHNOLOGY THE HIDDEN COMPETITIVE ADVANTAGE. NATIONAL ACADEMY PRESS, WASHINGTON. DC. REPORT N9. CEST-CKOSS-6.P: 15
3 - JOHN N. SKILBEK & CRAIG M. CRUICK SHANK, (1997), “INNOVATION IN TECHNOLOGY MANAGEMENT, THE KEY TO GLOBAL LEADERSHIP” PICMET/, P:206
4 - ROUSSEL P, K. SAAD & T.ERICKSON, 1991, THIRD GENERATION R&D HARVARD BUSINESS SCHOOL PRESS ROTHWELL R. (1977), THE CHARACTERISTICS OF SUCCESSFUL INNOVATORS AND TECHNICALLY PROGRESSIVE FIRMS, R&D, MANAGEMENT, VOL, P:191-206

MILLET, SM, (1990), THE STRATEGIC MANAGEMENT OF TECHNOLOGICAL R&D: AN IDEAL PROCESS FOR THE 1990, INT. TECHNOLOGY MANAGEMENT, VOL 10, P:64-66
5 - DREJER A, (1990), FRAMEWORK FOR THE TECHNOLOGY MANAGEMENT OF TECHNOLOGY.

 

 

نقش فناوری اطلاعات در منابع انسانی - امید مهدوی

 

نقش فناوری اطلاعات در منابع انسانی

امید مهدوی

چکیده:

توجه فزاینده سازمانها و دولتها به تجارت الکترونیک، ناشی از اهمیت و میزان تاثیر قابل انتظاری است که هم بر محیط عمومی همه سازمانها (به طورعام) و هم بر فعالیتهای مختلف سازمانها (به طور خاص) می گذارد. در کشورهای پیشرفته و تازه صنعتی شده جهان، استفاده از تجارت الکترونیک به لحاظ مزایای آن روز به روز گسترش می یابد، اما کشورهای درحال توسعه را با مشکلات مختلفی مواجه می سازد. تجارت الکترونیک، تغییراتی بنیادین در معاملات تجاری، قوانین و مقررات بازار، محیط رقابتی بازار و... پدید آورده است. فنآوری اطلاعات زمانی حلال مشکلات خواهد بود که در خدمت توسعه و پرورش انسانها قرار گرفته و قابلیتهای انسانی باهم تلفیق و به توسعه و بهره‌وری منجر گردد . مدیران ارشد سازمان تأثیر قابل توجهی را که فناوری اطلاعات می‌تواند روی موفقیت سازمان داشته باشد، درک کرده‌اند {1و2و3}

مقدمه:

رشد سریع فناوری اطلاعات و گسترش حوزه های اثرگذاری آن در تمام شئونات زندگی انسان، فضای ابهام آمیزی را پیش روی متفکران علوم انسانی قرار داده است. سرعت تحولات به گونه ای بوده است که متفکران غربی نیز متحیرانه به آن می نگرند و سعی در ارزیابی و دیدبانی حدود اثرگذاری آن دارند. تاثیرات این فناوری در حوزه تجارت و اقتصاد، شکوفایی و رونق غیرقابل وصفی به تعاملات شرکتها و معاملات مالی جهانی بخشیده است. فناوری اطلاعات، روش کارکرد افراد، سازمانها و دولتها را دگرگون کرده و امور اقتصادی و اجتماعی را تغییر داده است. در بعد اقتصادی «اهمیت دستیابی سریع به اطلاعات صحیح» کلید پیروزی در عرصه رقابت جهانی محسوب می شود. فناوری اطلاعات به عنوان ابزاری برای ایجاد ارزش درفعالیتهای تجاری نقشهای مهمی به عهده گرفته است{1و2و3}. سازمانها نیاز دارند که به سمت فرایندگرایی حرکت کنند و آنچه که به سازمانها در این راه کمک کرده، آنها را پشتیبانی می‌کند فناوری اطلاعات است{2}.به گفته «بارلی»، « موفقیت در آینده - به احتمال زیاد - وابسته به استفاده از دانش فنی و علمی ، مدیریت اطلاعات و فراهم کردن خدمات بهتر است . آینده ، بیشتر وام گیر مغز است تا ماهیچه.{3}


 

مفهوم فنآوری اطلاعات        
فنآوری اطلاعات قبل از اینکه یک سیستم سخت‌افزاری و مجموعه‌ای از الگوها باشد یک نظام فکری و فرهنگی است و می‌توان آن را فرهنگ تولید اطلاعات نامید.{1}  
 مدیریت منابع انسانی  
هر یک از دیدگاه های مختلف نظری در حوزه مدیریت، تعاریف متفاوتی از مدیریت منابع انسانی ارایه داده اند که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:     
• 
مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، تربیت و پرورش نیروی انسانی سازمان به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کرده اند
• مدیریت منابع انسانی از جمله مسئولیت های اصلی مدیریت در هر سازمان به شمار می رود و همه مدیران سطوح متعدد سازمان به نوعی از این مسئولیت برخوردارند. از اینرو مدیریت منابع انسانی را بهره برداری از سرمایه های انسانی شرکت، برای نیل به اهداف سازمانی می دانند.          
مقصود از مدیریت منابع انسانی، سیاست ها و اقدامات مورد نیاز برای اجرای بخشی از وظیفه مدیریت است که با جنبه هایی از فعالیت کارکنان بستگی دارد، به ویژه برای کارمندیابی، آموزش دادن به کارکنان، ارزیابی عملکرد، دادن پاداش و ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان شرکت.

عملکردها(وظایف)ی مدیریت منابع انسانی   
هر یک از مکاتب مختلف علم مدیریت ممکن است موضوعات متفاوتی را به عنوان عملکردهای مدیریت منابع انسانی تلقی کنند، با اینحال برخی از انواع رایج و مهم آن عبارتند از: تجزیه و تحلیل شغل، برنامه ریزی منابع انسانی، کارمندیابی و فرآیند انتخاب، اجتماعی کردن منابع انسانی، آموزش منابع انسانی، ارزیابی عملکرد، انضباط و حقوق ودستمزد

امروزه فناوری اطلاعات به عنوان یکی از فناوری های نوین بشری، نه تنها خود دستخوش تغییراتی ژرف شده است بلکه در حال تاثیرگذاری بر روی تمام جنبه های مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می باشد. بالطبع از مهمترین قسمت هایی که فناوری اطلاعات با ورود خود به سازمان در آن تاثیر گذار خواهد بود منابع انسانی و عملکردهای مدیریت منابع انسانی می باشد.{1و2و3}

امروزه فناوری و تحولات آن به یکی از مهمترین عناصر محیط استراتژیک سازمان تبدیل شده است. برخی اعتقاد دارند تحولات و تکامل فناوری بیشتر از خود آن، آثار و پیامدهای چشمگیر در سیستم های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی دارند. این مهم به ایجاد و توسعه دانش علمی در حوزه مدیریت فناوری و مدیریت تکنولوژیک شده است. همان طور که هدف در مدیریت فناوری، مدیریت به کارگیری و نهادینه کردن فناوری به عنوان یک منبع استراتژیک در سازمان و ایجاد ارزشهای استراتژیک توسط آن است، در مدیریت تکنولوژیک که مفهومی وسیع تر از مدیریت فناوری است، هدف درک و کنترل آثار به کارگیری فناوری در تمام وظایف مدیریت است (CHANARON ET AL, 2002). باتوجه به سطوح مختلف مدیریت در سازمانهای مختلف، نیاز به بررسی نقش، آثار و پیامدهای فناوری درتمامی تصمیم گیریهای مدیریت درسطوح مختلف و در سازمانهای مختلف (تجاری، آموزشی، دولتی، سیاسی و...) امری واضح و مشهود است.

اثرمتداول اینترنت و فناوری اطلاعات  
بیشترین تاثیر اینترنت و فناوری اطلاعات بر قشر تحصیلکرده ، ‌ماهر و علاقه‌مند به موفقیت بوده است ، به ویژه افرادی از این مجموعه که به طور منظم با فناوری اطلاعات و ارتباطات سرو کار دارند. از آنجائی که ، افراد تحصیلکرده ، ماهر و علاقه مند به موفقیت در موقعیتهای مهم سلسله مراتب سازمانی مشغول به کارند و بنابراین اثر بیشتری را بر موفقیت همه جانبه سازمان دارند ، ما نیز می باید توجه خود را بر اثر اینترنت روی این گروه کارکنان متمرکز کنیم .   
هر فایده نهایی ناشی از به کارگیری اینترنت برای یافتن کارکنان جدید ، یافتن و نگهداری آنها ، وقتی که بدانیم کمبود اساسی بازار کار ، مربوط به افراد بسیار ماهر است ، اهمیت بیشتری پیدا می کند.         

 

استفاده از اینترنت برای کارمندیابی    
تحقیقاتی که در آمریکا ( بر روی 500 وب سایت مربوط به شرکتهای بین المللی که در سال2000 جزء‌ سودآورترین شرکتها بوده اند )‌صورت گرفته ، نشان می دهد که 79 درصد این شرکتها ، به طور گسترده‌ای از اینترنت برای جستجوی کارکنان جدید استفاده می کنند. همچنین مقایسه داده‌های آماری موجودبرای سالهای 1998تا 2000 ، ‌نشان می دهد که در سال 1998، 29 درصد شرکتهای مذکور از اینترنت به منظور کارمندیابی استفاده می کرده اند. مزایای اصلی استفاده از اینترنت در استخدام کارکنان جدید عبارتند از:
_
صرف هزینه کمتر برای استخدام کارکنان جدید ( در مواردی چون : ذخیره کردن درخواست نامه ها ، هزینه های پستی ،‌ هزینه‌های مربوط به پردازش داده ها و ...‌ 
_
تدوین فرایند سریعتر برای استخدام : طبق تحقیقات، این دوره از زمانی که نیاز به کارمند جدید حس می شود تا زمانی که کارمندجدید کارش را در سازمان شروع می‌کند ،‌به کمتر از 12 روز تقلیل می یابد .         
_
امکان جذب بهتر و بیشتر داوطلبان :‌ابتکار انتشار درخواست نامه روی وب سایت ، می‌‌تواند حتی کسانی را که به طور فعال در جستجوی یک استخدام جدید نیستند را به سوی شغل جذب کند.          
در کنار وب سایت شرکتی که درجستجوی کارمند جدید است ، وب‌سایت‌های ثالث نیز مهم هستند . این وب سایت های ثالث، نه فقط به عنوان « مکانی برای تبادل نیروی کار » و مکانی برای ترتیب ملاقاتهای مرتبط باآن عمل می کنند ، بلکه اغلب آنها اخبار‌، شرایط جستجوی کار‌، ‌اطلاعات شخصی جستجوگران کار و ... را منتشر می کنند که به عنوان یک مکانیسم جذب عمل کرده و شرکتها را مطمئن می‌سازد که فراخوان آنها برای یافتن نیروی کار جدید ، مورد مشاهده قرار گرفته است.{3}
اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سازمان     
فناوری اطلاعات و ارتباطات و اینترنت نه فقط متخصصان فناوری اطلاعات و کارکنانی که فناوری اطلاعات را در محیط کارشان به طور منظم استفاده می کنند ، تحت تاثیر قرار داده ، بلکه محیط سازمان‌، خودسازمان و به طور کلی دنیای اجتماعی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. ( Drucker,2002)   
مدیران می بایست از این تغییرات آگاهی یافته و برای درک و سازگاری مناسب با آنها تلاش کنند.          
به ویژه در سطح انگیزش کارکنان ،‌ می‌توان انتظار وقوع تغییرات اساسی را داشت‌. در کنار اینکه ارزیابان اجتماعی ، تغییرات بنیادی و عمیقی را در سطح جامع پیش بینی می کنند، ‌نویسندگان این مقاله معتقدند که اولین و مهم ترین وظیفه مدیران در چنین شرایطی ، حفظ انگیزش کارکنان است. {3}

 

رویکردهای طبقه بندی آثار به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمانهای تجاری: در بررسی ادبیات موضوع محققان مختلف رویکردهای متفاوتی را در بررسی آثار تجارت الکترونیک درنظر داشته اند، ازجمله:

! برخی در سطح کلان به بررسی آثار در کشورهای جهان یا منطقه خاصی پرداخته اند، مانند کشورهای اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECE). این تحقیقات آثار تحقق یافته به کارگیری تجارت الکترونیک را موردبررسی قرار داده اند.

! برخی در سطح خرد آثار فناوری اطلاعات را باتوجه به فعالیتهای موسسه موردتحلیل قرار داده اند، مانند زنجیره ارزش، مدیریت منابع انسانی و... .

! برخی در سطح صنعت یا بخشی خاص از صنعت آثار تجارت الکترونیک را بررسی کرده اند، مانند شرکتهای کوچک یا متوسط یا خرده فروشیها.

به‌وجود آمدن روحیه پژوهشی در کارکنان       
یکی از کیفیتهایی که بیانگر انسان پرورش یافته است، این است که آنان روحیه پژوهشگری داشته باشند. به‌وجود آوردن چنین کیفیتی را با کلاس و آموزش رسمی نمی‌توان ایجاد کرد. ولی از طریق پیاده‌سازی ساختار فنآوری اطلاعات کارکنان به‌راحتی به آن مجهز می‌شوند. اطلاعات خمیرمایه و اساس تحقیقات است و زمانی که فنآوری اطلاعات به‌راحتی اطلاعات را در اختیار کارکنان قرار دهد و یا فنآوری اطلاعات افراد را احاطه کرده باشد، کارکنان به شکل ساختاری و خودجوش به تحقیق روی آورده و روحیه پژوهشگری تقویت می شود. به‌طور کلی فنآوری اطلاعات در ابعاد زیر به تقویت روحیه پژوهشی کمک می‌کند:
-
توانمندی به‌کارگیری اطلاعات در افراد تقویت می شود؛    
-
توانایی انتخاب اطلاعات بالا می رود؛
- قدرت شناخت افراد افزایش می یابد؛ 
-
افراد نسبت به اطلاعات حساس می گردند؛ 
-
پژوهش گروهی شکل می‌گیرد.
شکل گیری تفکر استانداردگرا


یکی از شاخصهای انسان توسعه‌یافته مجهزشدن به تفکر استانداردگرا ست که این امر در گرو وجود فنآوری اطلاعات است. استاندارد فکر و عمل کردن موجب می گردد که نیروی انسانی، توانمندیهای خود را بهتر و بیشتر در راستای هدفهای سازمان قرار دهد و از انحراف اقدامات جلوگیری کند. استاندارد عمل کردن تعیین مشخصات کالاها و خدمات مورد نیاز یا تعیین درجه ویژگیهای کیفی کالا و خدمات و حد مرغوبیت قابل پذیرش و مطلوبیت مورد نظر برای آن از نظر اندازه، شکل، رنگ، خواص فیزیکی و شیمیایی به‌منظور بهبود کیفیت و حصول اطمینان از مصرف یک فرآورده می باشد(8) که زیربنای آن وجود فنآوری اطلاعات پویایی است که به‌صورت دائم اطلاعات موردنیاز را برای استاندارد عمل کردن ارائه و از طریق بازخورد اطلاعاتی سطح استانداردگرایی ارتقا می‌یابد. به‌طور کلی فنآوری اطلاعات در ابعاد زیر به تقویت تفکر استانداردگرایی و توسعه منابع انسانی کمک می‌کند.{1}   
تغییر در سبک رهبری  
استفاده از هر سبک رهبری دیگری غیر از سبک آمرانه ، می تواند یک چالش بزرگ برای تمام مدیران باشد . به این دلیل که مدیر باید بر رهبری بر پایه مهارت و ویژگیهای شخصیتی افراد تکیه کند ( و این سخت است ). ازیک سو ،‌تناقض بین این حقیقت که کار یک مدیر و نتایج حاصله به طور روزافزون به زیر دستانش بستگی دارد و از سوی دیگر میزان بسیار زیاد تعامل درونی کار ( مدیریت پروژه با تیمی که از متخصصان مختلف و ماهر تشکیل شده اند ) و همچنین قدرت امر و نهی و نفود کمتر بر زیردستان به همراه قدرت برخواسته از موقعیت ، می تواند دلسرد کننده باشد. بنابراین، شخصیت مدیر به اهرمی برای برانگیختن کارکنان برای دست یابی به اهداف مشترک سازمانی تبدیل خواهد شد . در ابتدا مدیر مجبور است به نحو شایسته ای کارکنان را برانگیزد ، به طوری که آنها بی نیاز از نظارت ، کارشان را انجام دهند. دوم اینکه او باید شرایط کاری مناسبی را فراهم آورد و حامی متخصصان هر حوزه باشد ،‌چرا که آنها هنوز شایستگی لازم را کسب نکرده اند ( برای مثال : مهارتهای مدیریتی همچون برنامه‌ریزی و سازماندهی.       
بنابراین ، می توان انتظار سلسه مراتب از پایین به بالا را در سازمان داشت . به این معنی که کارکنان با همه تخصص و دانشی که دارند به عنوان یک عامل اساسی موفقیت و مدیران به عنوان حامیان آنها در نظر گرفته می شوند. {3}         
تغییر نقش کارکنان     
آن گروه از کارکنان برای موفقیت شرکت حیاتی هستند که از دانش کافی برخوردار باشند. حتی اگر در نظر بگیریم که تصمیم‌گیریهای واگذار شده به کارکنان به اندازه کافی بادوام نیستند که نتایج خاصی را داشته باشند ، یا تصمیم گیری توسط آنها آنقدر مشکل است که از آن منصرف می شوند،‌ (‌با این حال) در بیش از یک سوم چنین تصمیم گیریهایی ، نتایج مطلوب حاصل می شود . (Drucker,2001)    
همان طور که افراد ظرفیت سازمان مورد علاقه اشان را می سنجند ، به همان نسبت تصمیم گیری درباره کارمندیابی و ارتقای مسیر شغلی می بایست بی عیب باشد       {3}

 

نتیجه گیری     

فناوری اطلاعات یک مکانیسم در اختیار سازمان ها قرار می گیرد و برای به وجود آوردن روحیه پژوهشی در کارکنان مفید است. برای انجام راهبری کارهای زیر باید انجام گیرد:       
-
تهیه چارچوب سازمانی مدیران
- هماهنگی استراتژی فناوری اطلاعات با هدفهای تجاری،
- شناخت ریسکها،

اما اینترنت و فناوری اطلاعات و ارتباطات ، تنها عوامل تاثیر گذار بر بازار کار و مدیریت کارکنان نیستند .
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع:

دکتر ایرج سلطانی،نقش فنآوری اطلاعات در منابع انسانی، ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره138

آیدا حقیقی ،راهبری فناوری اطلاعات در سازمان ،ماهنامه تدبیر-سال نوزدهم-شماره 199

مهدی محمودی،عنوان مقاله: تاثیر فناوری اطلاعات بر منابع انسانی، ماهنامه تدبیر-سال هفدهم -شماره 174
 

 

 

مدیریت فرایند محور - ماهنامه تدبیر - سال هفدهم -شماره 149

​​

 

 

 

 

عنوان مقاله: مدیریت فرایند محور
مولف/مترجم: مرتضی سلطانی، سجاد اسمعیل لو (دانشگاه امام صادق علیه السلام
موضوع: مفاهیم نوین در سازمانها
سال انتشار(میلادی): 2004
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر سال هفدهم -شماره 149
تنظیم: پایگاه مقالات مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com
چکیده:
یکی از ویژگیهای دنیای کسب و کار کنونی تغییر مداوم و نسبتاً سریع در نیازهای مشتریان است. در تجارت پررقابت امروز، سازمانی شانس بقا دارد که سازوکارهای لازم برای آگاهی سریع از این تغییرات را داشته و توانایی پاسخگویی سریع به آنها را نیز دارا باشد، درغیر این صورت شانس چندانی برای باقی ماندن در عرصه رقابت نخواهد داشت. سازمانها به مرور زمان و در اثر تجربه دریافته اند که رویکرد وظیفه ای در کسب و کار، انعطاف و پویایی را از بین می برد. سازمانهای وظیفه مدار به سختی می توانند در برابر تغییرات محیطی از خود انعطاف نشان داده و با محیط سازگار شوند. رویکردی که در مقابل رویکرد وظیفه ای به سازمانها پیشنهاد می شود رویکرد فرایندی است. فرایند عبارتست از یک سری فعالیتهای مرتبط به هم که برای رسیدن به هدفی خاص انجام می شوند. فرایند را می توان یک زنجیره ارزش دانست که هر مرحله (هر دانه زنجیر) ارزشی به مرحله قبل می افزاید. بنابراین، فرایندهای کسب و کار عبارتند از فعالیتهای اساسی در ســازمان که محدود به مرزهای وظیفه ای نیستند و منابع انسانی، مهارتهای مدیریتی و فناوری را به منظور تمرکز سازمان بر استراتژی ایجاد ارزش برای ذینفعان و بخصوص مشتریان به هم مرتبط می کنند. فرایندهای کسب و کار با فرایندهای کاری فرق دارند. فرایندهای کاری فعالیتهایی هستند که کاملاً در کنترل یک بخش خاص هستند و درواقع در مرزهای وظیفه ای محدود شده اند.

 

 

مدیریت فرایند محور (PROCESS-BASED MANAGEMENT) عبارتست از شناخت مدیریت فرایندهای کسب و کاری که هدفشان، برآورده ساختن نیازهای مشتریان است. سیستم مدیریت فرایند محور بر جریان کار در طول سازمان تمرکز می کند. این جریان کار با خواسته های مشتریان شروع و با تامین رضایت مشتری که کالاها یا خدمات با کیفیتی را با قیمت مناسب و به موقع دریافت کرده است به پایان می رسد. درواقع فرایند نشان می دهد که چگونه کار در طول نواحی وظیفه ای داخلی سازمان انجام می شود. مدیریت فرایند محور، روابط تامین کنندگان و مشتریان را با فرایندهای کسب و کار نشان می دهد. در سیستم مدیریت فرایند محور، همواره اشتیاق برای بهبود مستمر در سازمان وجود دارد. در سازمانهای فرایند محور چون کارکنان یک فرایند کامل را انجام می دهند و نه یک جزء کوچک کار را، رضایت مشتری دارند؛ چرا که احساس می کنند کاری را به پایان رسانده اند که در سازمانهایی که زیرساختهای فرایندی لازم را دارند عامل وحدت بخش بوده است.

 

عوامل موفقیت
عوامل حیاتی موفقیت برای گذار از مدیریت وظیفه ای به مدیریت فرایند محور عبارتند از:

 

1 - تغییر فضای ذهنی: یکی از مشکلات فراگیر در سازمانها بخشی نگری است. به این معنا که مدیران و کارکنان هر بخش به جای توجه به منافع کل سازمان، تنها منافع واحد خود را درنظر می گیرند. مثلاً بخش تولید برای پایین آوردن هزینه تولید هر واحد اقدام به تولید حـــداکثر می کند، بدون درنظر گرفتن این مسئله که این اقــدام ممکن است موجب انباشت موجودی کالا شود و سازمان در فروش آن مشکل پیدا کند. ســازمان باید این طرزفکر را ترویج کند که تمامی مدیران و کارکنان اثر کار و تصمیم خود را بر کل سازمان درنظر بگیرند.

 

2 - طراحی نقشه فرایند: فهم فرایند ازطریق طراحی نقشه فرایند تسهیل می شود. طراحی دقیق نقشه فرایند، فرایندها را به فعالیتهای قابل اندازه گیری تبدیل می کند و براساس آنها مسئولیتها تعیین و عملکرد طبق آنها سنجیده می شود.

 

3 - اندازه گیری فرایند: اندازه گیری فرایند، زبانی مشترک ایجاد می کند که سازمان را قادر می سازد اهداف استراتژیک را به کارهایی موثر در سطح عملیاتی ترجمه کند. به بیان دیگر، اهداف واستراتژی ها را به سنجه هایی (METRICS) ملموس تنزل می دهد که طبق آنها افراد و تیم ها می توانند عملکردشان را ارزیابی کنند.

 

4 - به کارگیری روشهای مدیریت فرایند محور: مهمترین این روشها عبارتند از:

 

الف) تخصیص مجدد حق تصمیم گیری. اجرای سیستم مدیریت فرایند محور، مستلزم گذار از ساختار سلسله مراتبی فرمان دهی و کنترل گذشته به رویکرد غیرمتمرکز تقویت کارکنان است. در این رویکرد، اختیارات کارکنان بیشتر و کنترل بر آنان کمتر می شود.

 

ب) ساختار سازمانی متناسب. سازمانها باید نوعی ساختار ایجاد کنند که درعین اینکه مدیریت فرایندی را تسهیل می کند مزایای تخصصهای وظیفه ای را نیز حفظ کند. تشکیل تیم های میـــــان وظیفه ای با دادن حق تصمیم گیری کافی به آنان یکی از بهترین راههای جمع بین این دو رویکرد است.

 

ج) سیستم اندازه گیری عملکرد. هر سازمان باید یک سیستم اندازه گیری عملکرد طراحی کند که کارکنان را برای فعالیت درجهت نیل به اهداف سازمان برانگیزاند. برای ارزیابی کارکنان در شغلهای فعلی شان رویکردی سیستماتیک به اندازه گیری عملکرد موردنیاز است. هدف سیستم اندازه گیری عملکرد ایجاد ارتباط بین مشارکت هریک از کارکنان و موفقیت کلی سازمان است.
درواقع این سیستم باید بتواند سهم هریک ازکارکنان را در موفقیت سازمان محاسبه کند.

 

نگاه سیستمی به فرایندهای کسب و کار
موقعی که چشم انداز سازمانی تعیین شد و همه سازمان از آن آگاه شدند گام بعدی برای اعمال تفکر فرایند محوری، ایجاد درک سیستمی از کل سازمان است. سیستم سازمانی، تشکیل شده است از فرایندهای کسب و کار که بر یک یا چند وظیفه احاطه دارند و درمجموع ایده ها و منابع را به کالاهــا و خدمات تبدیل می کنند و برای اینکه سیستم کاراتر عمل کند بازخور ارائه می دهند.

 

برای بهینه شدن عملکرد کل سیستم، دیدگاهی کل نگرانه (HOLISTIC) نسبت به وابستگیهای متقابل میان اجزای سیستم موردنیاز است. به عنـــــوان مثال، فرایند برنامه ریزی باید با مشتریان، بازارها و سطح تقاضا تلفیق شود.

 

شکل شماره یک، دیدگاه سیستمی نسبت به فرایندهای کسب و کار را نشان می دهد.

 


 
ایجاد ارزش
فرایندها وسیله تبدیل منابع به کالاها و خدمات برای برآورده کردن نیاز مشتریان هستند. فرایندها شامل دوگروهند: فرایندهایی که کالاها و خدمات را به مشتریان می رسانند (فرایندهای صفی) و فرایندهای پشتیبانی مدیریت که پشتیبانی لازم را از فرایندهای زنجیره تامین فراهم و جهت گیری آنان را مشخص می کنند (فرایندهای ستادی). منابع باید به گونه ای مورداستفاده قرار گیرند که برای مشتریان نهایی ارزشی را به ارمغان بیاورند. شکل شماره دو، دو گروه فرایندهای مذکور را در قالب نموداری نشان می دهد.

نقشهای مالکیت فرایند
مالکیت فرایند یک کار واحد نیست بلکه از سه نقش مجـــــزا تشکیل شده است: هماهنگ کننده فرایند، مدیر فرایند و مدیر عامل فرایند. درعین حال باید توجه داشت که به علت تاکید بر نتایج در مدیریت فرایند محور، مهمترین افراد در رابطه با فرایندها مالکان فرایند نیستند بلکه مجریان فرایند - افرادی که عملاً فعالیتهای تشکیل دهنده فرایند را انجام می دهند - مهمترین هستند. اینها افرادی هستند که در فرایند، ایجاد ارزش می کنند.

 

مدیرعامل فرایند بالاترین مقام را در بین مالکان فرایند دارد.

 

مهمترین مسئولیت مدیرعامل فرایند دفاع از فرایند در سازمان است. دیگر مسئولیتهای وی عبارتند از:
تدوین چشم انداز فرایند؛
تدوین اهداف و شاخصهای عملکرد؛
هدایت طراحی فرایند؛
ارزیابی عملکرد فرایند و پیشرفت آن؛
ایجاد سیستم اندازه گیری؛
کسب منابع لازم برای اجرای فرایند؛
تشکیل شورای فرایند برای یکپارچه سازی فرایندها؛
تبلیغ و جاانداختن مفهوم فرایند در سازمان.
فاصله بین خط مشی های تدوین شده توسط مدیرعامل فرایند و استقرار فرایند را مدیرفرایند پر می کند. وظایف ومسئولیتهای مدیر فرایند عبارتند از:

 

بازنگری و تفسیر شاخصهای عملکرد؛
اصلاح فرایند در پاسخ به تغییرات محیطی؛
آموزش و تعلیم؛
حفاظت و مراقبت از طراحی فرایند؛
استقرار اتوماسیون.
وظیفه اصلی هماهنگ کننده فرایند پشتیبانی مجریان فرایند است.
هماهنگ کننده فرایند یک مربی است نه یک مدیر. وظایف هماهنگ کننده فرایند عبارتند از:
کمک به مجریان دررابطه با مشکلات عملیاتی؛
مربیگری و تعلیم در زمینه عملکرد فرایند؛
تشکیل تیم های فرایند؛
استقرار و نظارت بر شاخصهای اندازه گیری عملکرد فرایند؛
هماهنگ کردن جریانهای فرایند؛
تخصیص مجدد منابع در صورت نیاز.

 

تیم فرایند
مدیریت فرایند محور متکی بر تیم های میان وظیفه ای است. یک تیم میان وظیفه ای متشکل است از افرادی از بخشهای وظیفه ای و سطوح مختلف سلسله مراتب سازمان. مدیریت فرایندی نیاز به مدیریت روابط و وابستگی های متقابل در سراسر سازمان دارد. وظایف تیم فرایند عبارتست از:

 

اجرای فرایند؛
هدف گذاری؛
تدوین بودجه / برنامه فرایند؛
نظارت بر عملکرد فرایند و حصول اطمینان از تطابق آن با اهداف؛
استفاده از فرصتهای بهبود فرایند.
یکـــی از نخستین کارهایی که تیم های میان وظیفـــه ای موثر پس از تشکیل، انجام می دهند تدوین یک کد رفتاری برای تیم است. این قوانین می تواند درباره مواردی چون حضور در جلسات، توافق نامه تیم، رفتار تیم، متدولوژی (چگونه تیم وظایفش را انجــــام می دهد)، پاسخگویی، اخلاقیات، تعارض و رویه های تصمیم گیری باشد.

 

نقش مهندسی مجدد
مهندسی مجدد یا بازسازی فرایند عبارتست از طــــراحی دوباره فرایندهای کسب و کار به گونه ای انقلابی برای دستیابی به بهبودچشمگیر، واژه کلیدی در تعریف یادشده، فرایند یعنی مجموعه گامها و فعالیتهایی است که ارزشی مشتری پسند را می آفرینند. سازمانها در گذار از وظیفه محوری به فرایندگرایی به طراحی مجدد فرایندهای کسب و کار خود از دیدگاه مشتریان می پردازند. مهندسی مجدد نوعی ابتکار عمل است که مسئولان تمام واحدها و دوایر سازمانی گردهم می آیند و به صورت همزمان در ساختار، فرهنگ و فناوری اطلاعات تغییــرات اساسی می دهند تا در زمینه هایی چون ارائه خدمت به مشتری، بهبود کیفیت، کاهش هزینه و سرعت بخشیدن به امور اصلاحات لازم را داده و درنتیجه عملکرد سازمان بهبود یابد.

 

ساختار سازمانی: از آنجا که در مهندسی مجدد کارهایی که دارای مرزهای مشترک است موردبررسی قرار می گیرد بنابراین، همیشه این اقدام با نوعی تغییر و تحول در ساختار افقی سازمان همراه است. این تغییر و تحول غالباً درجهت کاهش سطوح مدیریت است.

 

فرهنگ: چون ساختار سازمانی افقی تر و اختیارات بیشتری به مدیران رده پایین تر داده می شود فرهنگ سازمانی تغییر می کند. به کارکنان و مدیران رده پایین تر سازمان اختیاراتی داده می شود تا تصمیماتی بگیرند و مسئولیت بهبود عملکردها را عهده دار شوند. اعتماد متقابل ومصالحه یا گذشت از اشتباهات به صورت ارزشهای اصلی فرهنگی درمی آید.

 

سیستم های اطلاعاتی: درشرکتهایی که به شیوه سنتی سازمان یافته اند سیستم اطلاعاتی بین دوایر وظیفه ای ارتباط برقرار می کند ولی درحالی که جریان کار به سوی فرایندگرایی پیش می رود و تغییراتــــی در این زمینه رخ می دهد، سیستم اطلاعاتی باید از مرزهای درون و بیرون سازمان بگذرد.

 

سازمانهایی که مهندسی مجدد فرایندها را تجربه کرده اند، دریافته اند مهندسی مجدد به تنهایی نمی تواند موفقیت سازمان را در گذار کامل به فرایندگرایی تضمین کند. مکمل مهندسی مجدد برای نیل به این هدف بهبود مداوم فرایندهاست. بهبود پیوسته فرایند برخلاف مهندسی مجدد که انقلابی، شدید و از بالا به پایین است و بــــه تغییرات چشمگیر می انجامد، دارای ماهیتی تکاملی، مداوم و از پایین به بالا است و منجر به بهبودهای رشدیابنده منجر می شود. گفتنی است برخی مدیران نسبت به رویکرد مهندسی مجدد انتقاداتی وارد کرده و آن را برای کارامد ساختن سازمانها مفید نمی دانند.

 

مدل گذار از مدیریت وظیفه ای به مدیریت فرایندی
این مدل توسط تیم راهبری مدیریت فرایند شرکت GTE TELOPS طراحی شده است. اگرچه مدل گذار برپایه چرخه معروف دمینگ تدوین نشده ولی نتایج آن بسیار شبیه نتایج چرخه دمینگ است. (شکل 3)

 


 
از آنجا که توضیح کامل مدل گذار، خود مقاله ای جداگانه را می طلبد، تنها به ذکر اجزای هریک از مراحل مدل اکتفا می کنیم.

 

مرحله اول: ارزیابی: الف) ایجاد زیرساختهای مدیریت فرایند:
تعیین مدیران فرایند، تشکیل پانل های فرایند و تیم های ثابت فرایند؛
تدوین طرح پیشنهادی برای استقرار مدیریت فرایندی؛
تعیین اعضای تیم فرایند؛
ارزیابی سطح کنونی عملکرد فرایند؛
تعیین چشم انداز بلندمدت فرایند؛
ارزیابی تاثیر جهت گیری راهبردی؛
اولویت بندی مهمترین نارساییهای فرایند؛
آموزش اعضای تیم فرایند.
ب) ارزیابی فرایند کنونی:
مستندسازی فرایند در موارد لازم؛
گردآوری شاخصهای ارزیابی کنونی؛
شناسایی / اولویت بندی روندهای عملکرد.
مرحله دوم: توسعه: الف) شناسایی فرصتهای بهبود:
تعیین رویکرد بهبود؛
حل و فصل مسایل مربوط به یکپارچه سازی؛
تعریف شاخصهای ارزیابی عملکرد پیشنهادشده؛
تعیین استانداردهای عملکرد فرایند؛
تعیین روشهای بهبود مختلف.
ب) تدوین برنامه بهبود:
ارزیابی و اولویت بندی روشهای بهبود؛
تدوین یک برنامه بهبود فرایند رسمی؛
هماهنگ بودن برنامه بهبود فرایند با برنامه عملیاتی سازمان؛
تخصیص مجدد منابع به برنامه های تصویب شده؛
تعریف مسئولیتهای مجری فرایند؛
تشکیل تیم استقرار فرایند.
مرحله سوم: اجرا: الف) اعمال بهبودها:
آغازفعالیتهای توسعه (آماده سازی سیستم، آموزش، به کارگیری شاخصهای اندازه گیری، اعمال رویه ها و...)؛

 

آزمایش تغییرات فرایند _(به منظور حصول اطمینان از قابل دستیابی بودن اهداف موردنظر)؛
اجرای وظایف مجری فرایند؛
اجرای تغییرات فرایند.
ب) ارزیابی عملکرد فرایند: گرفتن تاییدیه تطابق اجرای فرایند با آنچه طراحی شده بود؛
شناسایی ناهمگونی های بین عملکرد فرایند و مشخصات آن؛
ارزیابی بازخورهای ارائه شده توسط مشتریان.
مرحله چهارم: تثبیت: بهبود پیوسته فرایند.

 

منابع و مأخذ:
1 - DENNIS C. DALY AND TOM FREEMAN. “THE ROAD TO EXCELLENCE”. BEDFORD TEXAS. CONSORTIUM FOR ADVANCED MANUFACTURING - INTERNATIONAL. 1997.

 

2 - HARALD S HARUNG, DENNIS P HEATON, CHARLES N ALEXANDER. EVOLUTION OF ORGANIZATIONS IN THE NEW MILLENNIUM. LEADERSHIP AND ORGANIZATION DEVELOPMENT JOURNAL. VOLUME 20. NUMBER 4. 1999.

 

3 - ریچارد ال دفت، <تئوری و طراحی سازمان>>، ترجمه علی پارساییان و سیدمحمد اعرابی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ چهارم، جلد اول، 1382.

 

4 - مایکل همر، فراسوی مهندسی دوباره، ترجمه عبدالرضا رضایی نژاد، موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1378.

 

5 - جیمز پی ووماک و دانیل تی جونز، تفکر ناب، ترجمه آزاده رادنژاد، اصفهان، نشر آموزه، 1380.

 

6 - کن بلانچارد و مایکل اونر، مدیریت از راه ارزشها، ترجمه حمیدرضا فرتوک زاده، تهران، نشر فرا، 1380.

 

یاد حافظ - رواق منظر چشم من آشیانه توست

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل

لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست

دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد

که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن

که این مفرح یاقوت در خزانه توست

به تن مقصرم از دولت ملازمتت

ولی خلاصه جان خاک آستانه توست

من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی

در خزانه به مهر تو و نشانه توست

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار

که توسنی چو فلک رام تازیانه توست

چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز

از این حیل که در انبانه بهانه توست

سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد

که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست

ارزیابی اثر ابعاد هوش هیجانی  - شهربانو تاج میری گندایی، روح الله تولایی و محمد تاج میری گندایی

عنوان مقاله: ارزیابی اثر ابعاد هوش هیجانی بر مدیریت رسانه های اجتماعی

مولفین: شهربانو تاج میری گندایی، روح الله تولایی و محمد تاج میری گندایی

موضوع: مدیریت فناوری اطلاعات

سال انتشار (میلادی): 2016

وضعیت : تمام متن

منبع انتشار: دومین همایش بین المللی مدیریت و فرهنگ توسعه، 3 دی 1394.

چکیده: در عصر اطلاعات، همگام با پیشرفت سریع فناوری و نیاز به کسب اطلاعات در دسترس و به هنگام، استفاده از رسانه های اجتماعی امری بدیهی است. ورود انسان ها به انواع رسانه های اجتماعی نظیر شبکه های اجتماعی اینترنتی و عضویت در آن ها، وبلاگ ها، فروم ها و... سبک زندگی انسان را تغییر داده است. عدم تعادل در زندگی حقیقی و فعالیت های روزمره با زندگی مجازی در رسانه های اجتماعی برخی از افراد بویژه جوانان، موجب برهم خوردن توازن زندگی حقیقی شده است. هدف این پژوهش، ارزیابی اثر ابعاد هوش هیجانی بر مدیریت رسانه های اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع هدف کاربردی بوده و از نظر روش اجرا توصیفی-تحلیلی است.همچنین روش گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. بررسی ها نشان می دهد با تقویت ابعاد هوش هیجانی در اشخاص که حدود 80 درصد از موفقیت های انسان را شامل می شود، بر لزوم کنترل و تعادل استفاده از رسانه های اجتماعی می توان موثر بود و از وابستگی بیش از حد به آنها، جلوگیری نمود.با هوش هیجانی بالا، شخص می تواند انگیزه اش را حفظ نماید. در مراودات و شرایط گوناگون، خویش را کنترل نموده و عملکردهای خود و روابط خود با دیگران را مدیریت نماید.

کلمات کلیدی: عصر اطلاعات، هوش هیجانی، رسانه های اجتماعی، شبکه های اینترنتی، تعادل سازی.

 

 

مقدمه

هوش، از جذاب ترین توانایی هایی می باشد که جلوه های آن در موجودات مختلف به مقادیر متفاوت قابل مشاهده و رویت است. بهره ی هوشی یا هوشبهر  مدت ها معیاری برای سنجش هوش فردی محسوب می شد. آزمون بهره ی هوشی تنها شاخص نشان دهنده ی توانایی یادگیری شخص محسوب می شد. نمره های درسی هوشبهر علی رغم اهمیتشان درمیان عموم نمی توانند قاطعانه پیش بینی کنند که چه کسی در زندگی موفق خواهد شد. حال به راستی این سوال مطرح است که مهمترین عوامل موفقیت در زندگی چیست؟ هوش هیجانی  در زندگی اجتماعی و فردی افراد موثر است. اثربخشی رشد اجتماعی گروه های اجتماعی و سازمان ها به طور قوی تحت تأثیر کفایت های هیجانی اعضا بخصوص مدیران آن ها است(Goleman, 1995). هوش هیجانی توانایی تشخیص و تفکیک احساسات خود و دیگران و استفاده از دانش هیجانی در جهت هدایت تفکر و رفتار خود و دیگران است(ودادی و همکاران، 1388). هوش هیجانی، مجموعه مهارت هایی است که برخودآگاهی و درک چگونگی از رفتار تأثیر می گذارد. ریشه ی هوش هیجانی را می توان در ادبیات مربوط به هیجان ردیابی کرد. هیجان شامل یک مولفه ی بیانی یا حرکتی، یک مولفه ی تجربی، یک مولفه ی نظارتی-تنظیمی و یک مولفه ی شناختی یا پردازشی می باشد(منصوری،1380 به نقل از ناظم،1387). ادوارد ثورندایک  روانشناس نامدار در مقاله ای در روزنامه ی هارپر ، اظهار داشت که هوش اجتماعی یعنی توانایی درک دیگران و عمل کردن عاقلانه در ارتباط های بشری که جنبه ای از هوش هیجانی است و به خودی خود جنبه از هوشبهر را تشکیل می دهد. وی معتقد بود که هوش از مولفه ای تشکیل نشده است چرا که نمی توان با یک نوع هوش توانایی های انسان را سنجید. به همین دلیل او سه نوع هوش را مطرح می کند. هوش اجتماعی،هوش عینی و هوش انتزاعی(Goleman, 1995). فضای مجازی شبکه های اجتماعی اینترنتی یکی از مهمترین ابزارها برای نمود یافتن اثرات جهانی شدن است. این فضای مجازی، عرصه ی وسیعی از اطلاعات و نمودهای مختلف معنایی را ایجاد می کند. جوامع مختلف تحت تأثیر تحولات بسیار عظیم علمی-تکنولوژیک به سمت جامعه ی اطلاعاتی یا جامعه ی شبکه ای در حرکت اند. جامعه ی شبکه ای، جامعه ای است که ساختار آن متأثر از فناوری است. در جامعه ی شبکه ای، جوامع با چالش هایی چون نابرابری اجتماعی، هویت های جدید، تمایز پذیری و شالوده شکنی نهادهایی نظیر دولت و فرصت هایی چون نقش اینترنت و شبکه های اجتماعی در پژوهش،خلاقیت،تعامل و همزیستی جهانی و غیره روبرو شده اند. به نظر می رسد به علت وجود این چالش ها، انسجام اجتماعی در جامعه ی اطلاعاتی و به خصوص در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، متزلزل شده است. فرآیند جهانی شدن با گسترش قلمرو روابط، زندگی اجتماعی دنیای اجتماعی افراد را بسیار بزرگتر می کند و احساس کنترل ناپذیر شدن چنین دنیایی را در آن ها بوجود می آورد(معمار و همکاران،1391). با تقویت ابعاد هوش هیجانی در افراد می توان از احساس عدم امنیت در زندگی اجتماعی نوین جلوگیری نمود. افراد با هوش هیجانی بالا، روابط خود با دیگران را مدیریت می کنند و زندگی دوم (زندگی مجازی) این افراد سبب دوری از زندگی حقیقی و عدم پیشرفت و تکامل آن ها نخواهد شد.

اهمیت و ضرورت پژوهش

امروزه شرکت ها در سراسر جهان به طور معمول از زاویه ی هوش هیجانی، کارکنان خود را استخدام کرده، ارتقا و توسعه می دهند(پورتال دنیل گلمن). براساس یک تقسیم بندی نسلی، نسل سوم بیشترین کاربران فضای مجازی در ایران بوده و بیش از نسل های دیگر در معرض آثار ناشی از شبکه های اجتماعی مجازی اند(معمار و همکاران،1391). از این رو کنترل و نظارت بر استفاده و کاربرد از شبکه های اجتماعی لازم است که این مهم نخست از طریق خودآگاهی افراد امکان پذیر است. افرادی که از هوش هیجانی بالا برخوردار هستند، در برابر بحران ها، آشفتگی ها و بی هویت های ناشی از استفاده از عضویت در شبکه های اجتماعی مصون می باشند زیرا هوش هیجانی موجب خودآگاهی ، خودکنترلی ، مدیریت(رابطه) مهارت های اجتماعی  و... خواهد شد.

 

ادبیات نظری پژوهش

هوش هیجانی

هوش هیجانی، توانایی درک، توصیف، دریافت و کنترل هیجان ها است. هر شخص با برخورداری از میزانی از هوش هیجانی در مواجهه با وقایع مثبت یا منفی زندگی به موضع گیری پرداخته و به سازش با آن ها می پردازد. انسان با برخورداری ازهوش هیجانی به زندگی خود نظم و ثبات می بخشد به طوری که، اصولا هوش هیجانی بالا باعث می شود شخص وقایع منفی کمتری را در زندگی تجربه کند(Goleman, 1995). در اوایل سال 1980، محققان به مفهوم سازی نظام مند ایده ی هوش هیجانی دست زدند. مشهورترین آن ها، هوش درون و بین فردی گاردنر (1983) و کار استینر (1984) در زمینه ی "سواد عاطفی" بود که سنگ بنای مفهومی شد که پیتر سالوی  و جان می یر  در سال های 1990- 1989 آن را هوش هیجانی نامیدند. به تعبیر سالوی و می یر، هوش هیجانی شکلی از هوش اجتماعی است که بیانگر توانایی کنترل احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز میان آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت فکر و عمل است. براساس مطالعات قبلی، بارون  و همکارانش در سال 1997، هوش هیجانی را به عنوان "هوش غیرشناختی"چنین توصیف کردند: "مجموعه ای از مهارت های هیجانی و اجتماعی که بر توانایی فرد در مقابله با فشارها و تقاضاهای محیطی تأثیر می گذارد". در سال 1996، دنیل گولمن، با انتشار کتاب مشهور خود، نقش قابل توجهی در عمومیت بخشیدن به این مفهوم ایفا کرد. وی در سال 1998، با توجه به یافته های محققان پیشین، هوش هیجانی را چنین توصیف کرد: " هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است که مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است. به عبارت دیگر، هوش هیجانی بیانگر توانایی اداره ی مطلوب خلق و خو، وضع روانی و کنترل تنش هاست و در واقع عاملی است که به هنگام ناکامی در دست یابی به هدف، در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند" (Ashforth& Humphrey , 1995به نقل از رضائیان و کشته گر، 1387).

ابعاد هوش هیجانی

دکتر می یر،سالوی و کارسو  درسال1990 برای هوش هیجانی چهاربعد تشخیص داده اند که عبارت اند از:

1.    شناسایی هیجان در خود و دیگران : ضروری ترین توانایی مرتبط با هوش هیجانی این است که از هیجانات و احساسات خود آگاه باشید. توانایی خودآگاهی به افراد اجازه می دهد تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و به طور شهودی و از راه درک مستقیم دیگران را تحت تأثیر قرار دهند.

2.    کاربرد هیجان: توانایی استفاده از هیجان ها در کمک به کسب نتایج مطلوب، حل مسائل و استفاده از فرصت هاست و شامل همدلی و بینش سازمانی است. افرادی که از این توانایی برخوردارند، هیجان ها و احساس های دیگران را بیشتر درک می کنند و دقیقا می دانند که گفتار و کردارشان بر دیگران چه تأثیری می گذارد.

3.    توانایی درک و فهم هیجان ها: توانایی درک هیجان های پیچیده و آگاهی از علل آن ها و چگونگی تغییر هیجان ها از یک حالت به حالت دیگر را درک هیجان ها می نامند. افرادی که از این توانایی برخوردارند، به راحتی متوجه می شوند که چه چیزی موجب برانگیختن و یا عدم برانگیختن افراد یا گروه ها می شود و می توانند همکاری بهتری را با دیگران برنامه ریزی کنند.

4.    مدیریت هیجان: توانایی کنترل و اداره کردن هیجان در خود و دیگران است. مدیریت هیجان ها به افراد این امکان را می دهد که بدخلقی و روحیه بد را به محیط کاری وارد نکنند(طبری و قربانی، 1388).

به طور کلی، "توانمندی های هوش هیجانی " مدل گلمن که در جدول شماره ی (1) ارائه شده است، در قالب چهار نوع توانایی عمومی و کلی به شرح زیر بیان می شوند:

1.    خودآگاهی: توانایی درک احساسات و نقاط قوت و ضعف خود

2.    خود مدیریتی: توانایی اداره ی حالات، تنش ها و قابلیت های درونی خود

3.    آگاهی اجتماعی: توانایی درک صحیح افراد و گروه ها

4.    مدیریت روابط: توانایی ایجاد عکس العمل های مطلوب در دیگران

 

 

از نظر گلمن، توانمندی های هیجانی عبارت است از توانایی اکتسابی بر مبنای هوش هیجانی که به عملکرد چشمگیر در کار میدانی منجر می شود. به عبارت دیگر، مقدار هوش هیجانی تعیین کننده ی توانایی بالقوه برای کسب مهارت های کاربردی است. به زعم وی، این مدل می تواند تفاوت های فردی در عملکرد افراد را که در محل کار وجود دارد،تشریح کند( Goleman , 2001 به نقل از رضائیان و کشته گری، 1387).

 

 

رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی انواع گوناگونی دارند و می توان آنها را درهشت گروه دسته بندی نمود:

شبکه ی اجتماعی : یک شبکه ی اجتماعی، زنجیری بهم پیوسته از پروفایل های افراد مختلف و صفحات و گروه های ایجاد شده توسط کاربران است. اگرچه در ابتدا شبکه های اجتماعی تنها امکان برقراری با دوستان و آشنایان، تشکیل و عضویت در گروه، ایجاد صفحات شخصی، به اشتراک گذاری محتوا و نظایر اینها را برای کاربران خود فراهم می کردند اما امروزه برای باقی نگهداشتن کاربران و افزایش تعداد آن ها امکاناتی نظیر برگذاری نظرسنجی، انجام بازی های آن لاین، تماشای فیلم های کمپانی های معتبر و مانند اینها را نیز به ویژگی های خود افزوده اند.

پروژه مشترک –ویکی : در ویکیها کاربران به صورت مشترک بر روی موضوعی خاص فعالیت کرده و در کنار یکدیگر محتوای ویکی را ساماندهی می کنند. امکان تغییر محتوا برای تمام کاربران باز است و مدیرانی که از بین کاربران  انتخاب شده اند، بر روند فعالیت ویکی نظارت می کنند. ویکی فاصله ی مکان-زمان را برای کاربر روی پروژه های مشترک از بین می برد و به کاربران امکان مشارکت در پروژه را از فواصل دور و در بازه های زمانی متفاوت می دهد.

وبلاگ : وبلاگ ساده ترین شکل یک رسانه ی اجتماعی است، رسانه هایی که می توان آن را به رسانه ی شخصی مدیر و صاحب وبلاگ تعبیر کرد. قواعد نوشتن در وبلاگ را مدیر آن تعیین می کند. وبلاگستان هر جامعه، بازتاب منحصر به فردى از ویژگى‏هاى خاص اجتماعی، فرهنگى و سیاسى‏ آن است.

جامعه ی محتوایی : در این سایتها کاربران محتواهای گوناگونی نظیر صوت، ویدئو، عکس و ... را بارگذاری کرده و به اشتراک می گذارند.

فروم : فروم ها امکان تبادل نظر، پرسش و پاسخ و گفتگو پیرامون موضوع و یا موضوعاتی مشخص را فراهم می کنند. هر فروم از زیرمجموعه های موضوعی متفاوتی تشکیل شده است که کاربران بسته به نیاز خود وارد یکی از آنها می شوند. فروم ها، گاه مستقل اند و گاه بخش جانبی یک سایت هستند.

میکروبلاگ : میکروبلاگ ها تلفیقی از شبکه ی اجتماعی و وبلاگ هستند که در آنها طول پیامهای کاربران از تعداد مشخصی کاراکتر پیروی می کند. به جهت کوتاهی متن پیامها، اغلب کاربران این سایتها از تلفن همراه و یا افزونه های ویژه ی مرورگر خود برای ارسال پیام استفاده می کنند بدون اینکه وارد سایت اصلی شوند.

پادکست : نوعی از فایلهای صوتی و تصویری که بر روی اینترنت بارگذاری شده و قابلیت به اشتراک گذاری دارند. علاوه بر پادکستهای شخصی، افراد مشهور و همچنین برخی شبکه های رادیویی و تلویزیونی نیز از پادکست استفاده می‌کنند.

جهان مجازی : جهان مجازی عملکردی شبیه شبکه اجتماعی دارد با این تفاوت که افراد در این محیط همانند دنیای واقعی فعالیت خواهند کرد. نحوه ی کار به این ترتیب است که کاربر ابتدا برای خود یک آواتار ساخته و سپس همانند دنیای واقعی برای خود محل زندگی، کار و تفریح تعیین و همچنین خانواده و گروه دوستان تشکیل خواهد داد(پورتال خبرهای مشرق، 1391).

شبکه های اجتماعی اینترنتی به محلی برای حضور اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان و مکان تبادل آرا و افکار ایشان و تأمین نیازهای متناسب با زندگی اجتماعی جوانان تبدیل شده اند. شبکه های اجتماعی اینترنتی علاوه بر اینکه مرجع تأمین بسیاری از نیازهای فرهنگی و اجتماعی اعضای خود هستند، این امکان را برای اعضا فراهم می کنند که همزمان با انجام سایر فعالیت های اجتماعی از طریق رایانه یا تلفن همراه، فعالیت خود را در این جوامع مجازی نیز پیگیری نمایند. براساس تعریف صدیق بنای، شبکه های اجتماعی واژه ای است که برای نامیدن گروهی از افراد که در میان خود دارای ارتباطات وسیع و مستمر هستند و یک حلقه ی منسجم ارتباطاتی را تشکیل می دهند، به کار می رود(صدیق بنای، 1387 به نقل از بشیر و افراسیابی، 1391).

پیشینه ی پژوهش

هوش هیجانی ریشه در مفهوم "هوش اجتماعی" دارد که برای اولین بار توسط ثورندایک در سال 1920 مطرح شد. به زعم وی، هوش اجتماعی بیانگر توانایی درک و مدیریت افراد در روابط انسانی است(رضائیان و کشته گر، 1387). اصطلاح شبکه های اجتماعی را برای نخستین بار چی ال بارنز  در سال 1954 طرح گردید و از آن پس به سرعت به شیوه ای کلیدی در تحقیقات و مطالعات بدل گشت(معمار و همکاران،1391). تحقیقات بسیاری در زمینه ی هوش اجتماعی انجام گرفته است که برخی از آنها در جدول شماره ی (2) اشاره شده است.

 

...

 

یافته ها

رسانه های اجتماعی محبوب ترین بخش های فضای مجازی برای استفاده ی عموم هستند. از کودکان تا افراد کهنسال، در تلاش برای عضویت و حضور در رسانه های اجتماعی هستند. بزرگسالان به شکل فزاینده در حال ترک دنیای واقعی و تشکیل زندگی دوم در دنیای مجازی هستند چرا که دنیای مجازی به آن ها امکان می دهد خود خیالیشان باشند(پورتال پایدار ملی، 1392). به سخنی دیگر تشکیل یک آوارتارسیم می دهند. هریک نقشی از خود برجای می گذارند که احتمال دارد واقعی نباشد. افراد با اهداف متنوعی عضو شبکه های اجتماعی می شوند که مهمترین آن را سرگرمی دانسته اند. میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و نحوه ی اختصاص وقت به سایر فعالیت های اجتماعی، ارتباط وجود دارد. همچنین میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی با مقوله هایی نظیر نحوه ی ارتباط با جنس مخالف و شیوه ی محاورات اعضاء در محیط بیرونی ارتباط وجود دارد(بشیر و افراسیابی، 1391). برخی از آمار سبک زندگی با اثرپذیری از رسانه های اجتماعی به این شرح است. نوجوانان امروزه به طور متوسط حدود یازده و نیم ساعت را با رسانه‌ها سپری می‌کنند، که این مقدار بیشتر از شش ساعت و نیم، پنج سال پیش است.هرروز بیشتر از 294 میلیارد ایمیل فرستاده می‌شود.هر روز بیش از 2 میلیون پست وبلاگ نوشته می‌شود.اگر فیسبوک کشور بود امروز سومین کشور بزرگ دنیا بود .در هر ثانیه دو کاربر جدید وارد لینکدین می‌شود.هر روز بیش از دو میلیارد لایک در فیسبوک زده می‌شود.هر روز بیش از 340 میلیون توئیت در توئیتر منتشر میشود. بیش از 270 هزار دلار در دقیقه آنلاین هزینه می‌شود.عصر ارتباطات نه تنها جنبه هایی از زندگی انسان و رفتار جمعی او را تغییر داده بلکه حتی بر روی جسم او نیز تاثیر گذاشته است، فراتر از تأثیراتی مانند آرتروز، چاقی، افزایش تحریک پذیری، تضعیف حافظه، پرخاشگری، گوشه نشینی و ... پیچیدگیهای این عصر بر روی عملکرد مغز انسان نیز اثر داشته است(پورتال خبرهای مشرق، 1391). یافته ها نشان می دهد که یک فرد برای موفق بودن و درست عمل کردن در زندگی حرفه ای و شخصی، نیازمند آن است که بیشتر از بهره ی هوشی، توانایی در تصمیم گیری با منشأ هوش هیجانی و اجتماعی را داشته باشد(فرهودیان، 1383). مدل پیشنهادی این پژوهش در شکل شماره ی (1) نشان داده شده است.

 

از نگاه صاحبنظران این حوزه، هوش، قدرت انطباق و سازگاری با محیط است. سازگاری، تأثیرپذیری از محیط و تأثیرگذاری بر محیط است. تأثیرگذاری بر محیط، لجاجت و تأثیرپذیری از محیط سازش نامیده می شود. مجموع این دو، هوش هیجانی را تشکیل می دهند. افرادی که از محیط فعلی خود عدم رضایت دارند و نیازهایشان تأمین نمی شود، به فضای دیگر(مجازی) کوچ می کنند. در صورتی که افراد با هوش هیجانی بالا برقراری تطابق دارند. هوش عمومی(IQ)، در موارد بسیاری به ارتباط فرد با خودش منجر می شود و درون فردی است و در کودکی حائز اهمیت می باشد. زمانی که انسان بالغ شده و وارد اجتماع می شود، هوش هیجانی آن پررنگ می شود زیرا یک آیتم برون فردی است و به ارتباط فرد با انسان های دیگر و جامعه مربوط می شود. اکثر انسان ها معمولا چالش پذیر بوده و متمایل به گریز به محیط های نوین هستند. وابستگی به محیط های جدید می تواند گذرا باشد. انسان هایی که از هوش هیجانی مطلوبی برخوردار هستند، به طور معمول، می توانند کنترل مناسبی بر خود داشته و از رسانه های اجتماعی به عنوان یک تفریح و یا یک ابزار آموزشی استفاده نمایند و سرمایه گذاری زمانی، عاطفی و... را درزندگی حقیقی خود اعمال نمایند. هوش هیجانی، اکتسابی و دستیافتنی است و مهارت های آن قابل یادگیری می باشد. بنابراین افراد دارای هوش هیجانی بالا و مولفه های آن همراه با هوش عمومی متوسط، بسیار موفق تر از افرادی هستند که از هوش هیجانی پایینی برخوردارند.

 

نتیجه گیری و پیشنهادات

با نفوذ و هجمه ی بسیار زیاد و سریع رسانه های اجتماعی بر زندگی اشخاص، فرهنگ سازی استفاده از این فناوری و نظارت والدین و در مراتب بالاتر، ارزیابی والدین از عملکرد خود و سپس کنترل و نظارت بر کودکان و جوانان می تواند تا حد بسیاری آنان را از آسیب های ناشی از استفاده ی نامطلوب از این فناوری دور سازد. لیکن به دلیل استفاده بسیار بالاتر از این فناوری در فضای شخصی نسبت به فضای عمومی، می توان با بالا بردن سطح هوش هیجانی و عاطفی افراد در یک جامعه، آنان را بسوی عملکردی متعادل و خودآگاه و حضور پررنگتر در زندگی حقیقی سوق داد. افرادی که از لحاظ هیجانی باهوش اند، دارای شخصیت ثابتی هستند و می توانند در شرایط متفاوت حقیقی و مجازی و مراودات خود با دیگران رفتاری بهینه داشته باشند و بهترین تصمیم گیری را اخذ نمایند. اما افرادی که هوش هیجانی کمتری دارند، به صورت داوطلبانه و انتخاب گر، زندگی دوم(مجازی) را بر زندگی حقیقی خود ترجیح می دهند. استفاده ی بسیار و ناآگانه از فضای مجازی، بدون وجود بالندگی شخصیت، موجب فردگرایی شخص شده، باورها و جهتگیری های نوینی را در شخص شکل می دهند. از آنجایی که در هر مکانی که انسان وجود دارد، سنجش از سلامت روان وی، اجتناب ناپذیر می باشد و از نگاهی دیگر، تسری فناوری بسیار بالاست، لذا پژوهشگران در تحقیقات آتی می توانند در بخش های فناوری و پژوهش سازمان ها یا در حوزه های مشابه، تحقیقات میدانی مطلوبی انجام داده و ابعاد هوش هیجانی کارکنان این بخش ها و اثر آن بر روی عملکرد کاری آنان را مورد سنجش قرار دهند.

 

 

منابع

[1]. بشیر،حسن و افراسیابی،محمدصادق. (1391). شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان، مطالعه ی موردی بزرگ ترین جامعه ی مجازی ایرانیان. فصلنامه ی تحقیقات فرهنگی, دوره ی پنجم، شماره ی 1.

[2]. تاج میری گندایی،شهربانو،تولایی،روح الله،تاج میری گندایی،محمد. ( 1394). ارزیابی چشم انداز هوش تجاری (BI) در موفقیت مدیریت برند در سازمان ها. نخستین کنفرانس بین المللی مدیریت،اقتصاد و مهندسی صنایع, تهران.

[3]. حافظ نیا،محمدرضا. (1386). مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: انتشارات سمت.

[4]. رضائیان،علی و کشته گر،عبدالعلی. (1387). بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی. پیام مدیریت , شماره ی 27.

[5]. سرمد،زهره،بازرگان،عباس،حجازی،الهه. (1378). روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران: انتشارات آگاه، چاپ دوم.

[6]. صدیق بنای،هلن. (1387). آشنایی با شبکه های اجتماعی. مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای روزنامه ی همشهری. تهران.

[7]. طبری،مجتبیو قربانی،مهرناز. (1388). نقش هوش هیجانی برشیوه تصمیم گیری مدیران. (پژوهشگر) فصلنامه مدیریت, سال ششم، شماره 16.

[8]. فرهودیان،علی. (1383). بررسی سوبستراهای عصبی هوش هیجانی و هوش اجتماعی. تازه های علوم شناختی, سال ششم. شماره ی 3 و 4.

[9]. معمار،ثریا،عدلی پور،صمد،خاکسار،فائزه. (1391). شبکه های اجتماعی مجازی و بحران هویت(با تأکید بر بحران هویتی ایران). فصلنامه ی علمی-پژوهشی مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران, دوره ی اول،شماره ی 4.

[10]. منصوری،ب. (1380). هنجاریابی آزمون هوش هیجانی سیبریاشیرینگ برای دانشجویان کارشناسی ارشد در دانشگاه های دولتی مستقر در شهر تهران،. دانشگاه علامه طبابایی.

[11]. ناظم،فتاح. (1387). هوش هیجانی مدیران دانشگاه آزاد. فصلنامه اندیشههای تازه در علوم تربیتی, سال سوم، شماره دوم.

[12]. ودادی،احمد،صفرزاده،حسین،احمدپور،مهین. (1388). هوش هیجانی و تعهد سازمانی مدیران. مدیریت کسب و کار, دوره ی 1، شماره ی دوم.

 

[13]. Ashforth, B. E., and Humphery, R. H. . (1995). Emotion in the workplace: a Reappraisal . Human Relations , vol. 48 , No. 2. pp. 97-125.

[14].Annamaria Di Fabio, Donald H. Saklofske. (2014). Promoting individual resources: The challenge of trait emotional intelligence. Personality and Individual Differences , Volume 65, Pages 19-23.

[15]. Federica Andrei, Giacomo Mancini, Elvis Mazzoni, P.M. Russo, Bruno Baldaro. (2015). Social status and its link with personality dimensions, trait emotional intelligence, and scholastic achievement in children and early adolescents. Learning and Individual Differences , Volume 42, Pages 97-105.

[16]. Goleman,daniel. (1995). emotional intelligence.why it can matter than iQ. New York: Bantam books .

[17]. Goleman,Daniel. (2001). In Chemiss,C,and Goleman,D. (Eds), The Emotionally Intelligent Workplace :How to select for , Measure, and Improve Emotional Intelligence in Individuals, Groups. and Organizations. san Francisco, CA : Jossey-Bass, pp. 27-44. An EI-Based Theory of Perfomance .

[18]. James D.A. Parker, Laura J. Summerfeldt, Robyn N. Taylor, Patricia H. Kloosterman, Kateryna V. Keefer. (2013). Problem gambling, gaming and Internet use in adolescents: Relationships with emotional intelligence in clinical and special needs samples. Personality and Individual Differences , Volume 55, Issue 3, Pages 288-293.

[19]. Leaila Noorafshan, Bahram Jowkar. (2013). The Effect of Emotional Intelligence and Its Components on Creativity. Procedia - Social and Behavioral Sciences , Volume 84, Pages 791-795.

[20]. M. Khatiri Yanesari, A. Homayouni, K. Gharib. (2010). Can emotional intelligence predicts addiction to internet in university students? European Psychiatry , olume 25, 2010, Page 748.

[21]. Marta Beranuy, Ursula Oberst, Xavier Carbonell, Ander Chamarro. (2009). Problematic Internet and mobile phone use and clinical symptoms in college students: The role of emotional intelligence. Computers in Human Behavior , Volume 25, Issue 5, Pages 1182-1187.

[22]. Michael Glassman, Min Ju Kang. (2012). Intelligence in the internet age: The emergence and evolution of Open Source Intelligence (OSINT). Computers in Human Behavior , Volume 28, Issue 2, Pages 673-682.

[23]. Mohamad Noorman Masrek, Mohd Akmal Faiz Osman, Zaharuddin Ibrahim, Ahmad Nazri Mansor. (2015). Malaysian Computer Professional: Assessment of Emotional Intelligence and Organizational Commitment. Procedia - Social and Behavioral Sciences , Volume 172, Pages 238-245.

[24]. www.danielgoleman.info(Emotional Intelligence)

 [25]. www.mashreghnews.irپورتال خبرهای مشرق، اسفند 1391

[26]. www.paydarmelli.irپورتال پایدار ملی، فروردین 1392

 

استاندارد و استاندارد سازی


پيشگفتار:
پيشينه هاي تاريخي و آثار موجود در موزه هاحكايت از اين واقعيت دارد كه كيفيت مطلوب كالا و انجام صحيح خدمت از زمان آشنايي انسان با كميت و خواص اشياء همراه او بوده است.
زماني كه توليد با استفاده از ابزارهاي سنتي انجام مي گرفت، تعيين كيفيت و تشخيص آن كار چندان مشكلي نبود، پي بردن به كيفيت توليد و خدمت با استفاده از حواس پنج گانه ميسر بود، اما با پيشرفت علوم، فن آوري افزايش جمعيت و بالا رفتن مصرف، ضرورت توليد انبوه و در نتيجه جايگزين شدن ماشين به جاي انسان و ابزار دستي ،ديگر سنجش كيفيت با استفاده از حواس پنج گانه و بدون آزمايشگاه و ابزار و توانايي هاي فني امكانپذير نبود.
توجه به كيفيت كالا و خدمات ضرورت، ايجاد و تاسيس چنين سازماني را اثبات نمود.
استانداردها، اين جزوه هاي كوچك حاوي زبده ترين اصول تكنو لوژي جهاني است كه خود نتيجه و عصاره ي قرنها كوشش و پژوهش و ازمايش و خطاي هزاران دانشمند و محقق و كارشناس در طي قرون متمادي بوده است. در يك استاندارد آنچه به چشم مي خورد، چند پيشنهاد و ساده، دو سه فرمول كلي، يك يا چند جدول و مقداري اعداد و ارقام است كه شايد در مرحله ي اول به نظر چيزي عادي و بي اهميت جلوه كند اما در واقع اين مطالب راهگشاي پيشرفت و ترقي بسياري از مشكلات علمي در صنايع و فنون است.
استاندارد وقانون طبيعت:
طبيعت براي خود قوانيني دارد كه هرگز از آنها سر پيچي نمي كند مثلاً هر فرد به طور طبيعي داراي دو چشم،دو گوش، يك دهان، دو دست و دو پا است. همچنين اندامهاي دروني و بيروني همه ي افراد به يك صورت ساخته شده است و در جزئيات اختلافاتي ديده مي شود. در گياهان مشاهده مي شود كه هر دو درخت داراي نوع خاص ريشه، تنه، ساقه، ريشه، برگ و ميوه است. چنانكه هرگز از درخت گردو خربزه نمي رويد.
استاندارد و تنظيم طبيعت:
به طور كلي طبيعت و تمام مظاهر آن از نظم و هماهنگي شگرفي حكايت مي كند و هنر خلاقه دستگاه آفرينش هرگز دور از نظم و ترتيب نيست. از موجودات ذره بيني گرفته تا حشرات ، خزندگان، پرندگان، پستانداران و نباتات چه آنها كه در خشكي زيست مي كنند و چه آنها كه در اعماق دريا به سر مي برند.
گردش معين و مدار منظم سيارات، طلوع و غروب خورشيد، پديد آمدن روز و شب و ماه و سال با نظم و توالي مخصوص به خود، پيدايش فصول چهارگانه همه اين گفتار را تأييد مي كنند كه نظام طبيعت داراي نظم و ويژگي هاي خاصي مي باشد. وجود الكترونهاي معين و گردش منظم آنها در هر اتم- وجود خواص مشخص در عناصر مختلف و روابط و قوائد فيزيكي  و شيميايي كه بين آنهاست همه حساب شده و معين و خالي از هرج و مرج و ناب ماني است، از آنها كه بشر شناخته و به اسرار و رموز آنها پي برده تا بسياري ديگر كه هنوز در پردة ابهام مانده است همه در تحت  اصول و قوائد منظم و معين قرار دارند.
تفاوت استانداردهاي طبيعت و استاندارد هاي طبيعي:
در اينجا لازم به توضيح است كه تفاوت بين استاندارد هاي طبيعي با استاندارد هاي طبيعت بيان شود.
استانداردهاي طبيعت چنان كه گفته شد عبارتند از قانون ها و قائده هايي كه در جهان هستي وجود دارد و بشر در آنها تاثيري ندارد و بشر ميتواند از اين قانونها به سود خود بهرمند شود. همچنين ميتواند از يكي از نيروهاي طبيعت براي دفع نيرو ي ديگري استفاده كند. لكن نميتواند اين قانونها را از ميان بردارد . اگر استاندارد نمي بود چه مي شد؟
اگر گردش زمين بر هم ميخورد و گرماي شديد در نتيجه طولاني شدن شب و روز ايجاد مي شد چه مي شد ؟ اگر ساختمان بدن انسان درتمام دورانهاي زندگي بشر يكنواخت و يك شكل نبود و هر انساني يا هر قوم و قبيله أي ساختماني نخصوص به خود داشت مثلا از حيث آناتومي دستگاههاي مختلف بدن يا اعمال فيزيولوژيك آنها با هم متفاوت و متغير بود چطور با اين همه تنوع امكان كوچكترين كشف وترقي در علم پزشكي بود.
بدون شك اساس اين همه پيشرفت و كارهاي تازه بر يكنواختي نظم و قواعده ي صحيحي كه در طبيعت حكمفرماست استوار بوده و همين امر موجب ميگردد كه با كشف يك مورد ودرك يك موضوع آن را به سهولت با ساير موارد مشابه و هم شكل منطبق ساخته و راه را براي دريافت و كسب اطلاع و كشف موارد بسيار ديگر هموار ساخت در واقع وجود استاندارد امور طبيعي به جاي آنكه فكر متخصّصين و كاشفان را در پيچ و خم هاي تنوع و ناهماهنگ گرفتار كند،آنها را به سوي پيشرفت و به سامان رسيدن در يك امر رهنمود ساخته و فكر و نيروي آنها را براي مسائل مهم تر و بهتر در مسير پيشرفت آزاد مي گذارد. و انديشيدن به موارد تازه را مسير مي سازد.

 
تاريخچه:
استاندارد كردن پديدة جديدي نيست و از دير زمان در زندگي بشر وجود داشته است. استاندارد كردن نيز مانند بسياري از پديده هاي طبيعي شناخت و برداشتي است كه انسان از محيط پيرامون خود دارد.
اين امر در ابتدا به صورت نا خوداگاه تحقّق يافته است. براي مثال در تاريخ پيدايش سيستم شمارش دهدهي كه هم اكنون نيز مورد استفاده قرار مي گيرد و به گذشته بسيار دور باز ميگردد و در واقع الگويي است از تعداد انگشتان دو دست انسان. همينگونه استاندارد كردن تقويم و تعداد روزهاي ماه در سال رومي كه توسط ژوليوس سزار در سال 46 قبل از ميلاد مسيح انجام شده است.
در ايران در زمان داريوش اول پادشاه هخامنشي و زنه هاي استاندارد شده اي بر اساس واحدي كه ((كرشه)) ناميده مي شد و وزن هر كرشه معادل3/83 گرم بود. وزنه اي كه از آن زمان باقي مانده و هم اكنون در ايران موجود است معادل 120 كرشه مي باشد.
 
 
 
در انگلستان در زمان ((جان)) پادشاه انگليسي استانداردهاي در رابطه با اوزان و مقياسها كه در امر تجارت تعريف شده است. همينطور در زمان ادوارد اول پادشاه انگليسي تعريفي براي اينچ بوده كه جالب توجه است.
(( اينچ عبارت است از 3 دانه جوي خشك شده كه در يك امتداد و سر به سر قرار گرفته باشد)).
در يك بررسي اجمالي مشخص شده كه استاندارد هاي عمده در عهد باستان و قرون گذشته به طور كلي قبل از رنسانس جنبه ي عمومي داشته و نياز به آن بيشتر از موارد ديگر احساس شده است استاندارد هاي اوزان و مقياسها مي باشد اما پس از عصر رنسانس با توجه به تحول بنيادي و طرز تفكر اجتماعي و رشد توليد اختراعات صنعتي» استانداردهاي صنعتي نيز بوجود آمدند.
يكي از قديمي ترين واساسي ترين بحث هاي استاندارد  كه در بحثهاي استانداردهاي قانون به آن توجه شده است و در حال حاضر نيز به عنوان اولين اصل استاندارد كردن مطرح است.
اصل كاهش انواع و در  كنار آن اصل تعويض پذيري است به طوري كه همين اصل موجبات توليد انبوه را فراهم نموده است. در گذشت هر توليد كننده صنعتگري  با توجه به ابزارهاي ابتدايي و ميراث نياكان خود محصولاتي با شكل و طرح مختلفي ساخت اما امروزه با منسجم شدن توليد محصولاتي با ويژگي هاي  يكسان توليد مي گردد.
از پيشگامان اصل كاهش انواع و تعويض پذيري مي توان به يك آمريكايي به نام((الي ويتني)) اشاره كرد . اين شخص در سال    1793 براي نخستين بار تفنگي سرپررا طراحي كرد كه داراي قسمت هايي قابل تعويض بود در واقع پايهء توليد انبوه را ايجاد كرد.
تاريخچه اي از استاندارد در ايران :
فهرست استاندارد هاي ملي ايران اخرين بار در سال 1371منتشرگرديد وحاوي 3238عنوان استاندارد بود كه با گذشت چهار سال تعدادي از انها باطل و برخي ديگر تجديد نظر ويا تجديد چاپ گرديد وبيش از 600استاندارد به ان افزوده شده است
تاريخچه موسسه استاندارد در ايران :
گذشته از پيشينهء تاريخي غير مدون استاندارد ها درايران اولين تشكيلات موسسهءاستاندارد وتحقيقات صنعتي ايران با تصويب قانون اوزان ومقياس ها در سال 1304شمسي مطرح ميشود.
بعد ها درسال 1332به لحاظ ضرورت تعيين ويژگي ها و نظارت در كيفيت كالاهاي صادراتي و وارداتي ايجاد يك تشكيلات رسمي مورد توجه قرار گرفته و هستهء اوليهء تشكيلات سازماني موسسهء استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران به صورت اداره اي در وزارت بازرگاني وقت شكل مي گيرد.در سال 1339با تصويب قانون تاسيس موسسهء استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران به صورت اداره اي در وزارت بازرگاني وقت شكل مي گيرد .
موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران علاوه برعضويت در سازمان بين المللي استاندارد iso سازمان بين المللي اندازه شناسي قانوني oim وانجمن جهاني سازمان هاي تحقيقاتي صنعتي و تكنولوژيكي waitro باسازمان هاي بين المللي زير همكاري دارد:
ieg كمسيون بين المللي الكتروتكنيك .
bipmعهدنامهء مصر راجع به دفتر بين المللي اوزان ومقياس ها .
وظايف و مسئوليتها:
وظايف و مسئوليتهاي موسسة استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران بر اساس قانون مصوبة بهمن ماه 1371 به شرح زير است.
تعيين، تدوين و نشر استانداردهاي بين المللي و ملي به عنوان تنها مرجع رسمي در كشور به استثناي مواد دارويي. انجام تحقيقات كاربردي به منظور تدوين استاندارد و بالا بردن كيفيت كالاهاي داخلي و كمك به بهبود روشهاي توليد و كارآيي صنعتي.

ترويج استانداردهاي ملي:
نظارت بر اجراي استاندارد هاي اجباري:
بررسي و كنترل كالاهاي صادراتي، صادراتي مشمول مقررات استانداردهاي اجباري و جلوگيري از صدور كالاهاي نامرغوب بمنظور فراهم نمودن امكان رقابت با كالاهاي خارجي و حفظ بازارهاي بين المللي  كنترل كيفيت كالاهاي صادراتي مشمول مقررات استانداردهاي اجباري بمنظور حمايت از مصرف كنندگان و توليد كنندگان داخلي و جلوگيري از ورود كالاهاي نامرغوب خارجي. ترويج سيستم بين المللي يكان ها SI به عنوان سيستم رسمي اوزان و مقايسها در كشور و كاليبره كردن وسايل سنجش.  آزمايش و تطبيق نمونه كالاهاي با استاندارد هاي مربوط و اعلام مشخصات و اظهار نظر مقايسهاي براي صدور گواهينامه هاي لازم. استاندارد چيست؟
استاندارد در لغت به معني نظم ، قائده و قانون و مفاهيمي از اين قبيل است. اما معني آن در ارتباط با مؤسسة استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران كه مسئوليت قانوني تهيه و تدوين استانداردهاي ملي را عهده دار مي باشد عبارت است از:
تعين و تدوين ويژگيهاي لازم در توليد يك فرآورده و انجام يك فرصت

اركان و تشكيلات:
اركان مؤسسه به موجب قانون عبارتند از:
شوراي عالي استاندارد.
رئيس مؤسسه.
شوراي عالي استاندارد.
شوراي عالي استاندارد بالاترين مرجع سياست گذاري و تعيين كننده ي خط مشي مؤسسه در زمينه هاي مختلف مي باشد و تركيب آن عبارتند از:
رئيس جمهور كه رياست شوراي عالي را بر عهده دارد.
وزراي صنايع و معادن و فلزات، فرهنگ و آموزش عالي، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، بازرگاني، كشاورزي، مسكن و شهر سازي.  رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران وغيره.  رئيس مؤسسه به عنوان دبير شوراي عالي استاندارد.
دو نفر كارشناس در امور استاندارد كه به پيشنهاد رئيس مؤسسه و با حكم رئيس جمهور براي مدت 3 سال به اين سمت انتخاب مي شوند.

رئيس مؤسسه:
رئيس موسسه كه با حكم رئيس جمهور و براي مدت 3 سال انتخاب مي شود بالا ترين مقام اداري، مالي و فني مؤسسه بوده و مسئوليت كليد امور اداري، اجرايي، تحقيقاتي و آموزش مؤسسه را بر عهده دارد.
پژوهشكده هاي مؤسسه:
به موجب ماده 2 قانون اصلاح قانون و مقررات مؤسسه ي استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران تشكيلات تحقيقاتي مؤسسه داراي 2 پژوهشكده مي باشد:
پژوهشكده شيمي و مهندسي .
پژوهشكده صنايع.
آزمايشگاهاي مؤسسه:
آزمايشگاههاي مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران به عنوان يكي از كارامد ترين شبكه هاي آزمايشگاهي كشور در اشكال زير فعاليت دارد:
آزمايشگاههاي موجود در مركز
آزمايشگاههاي مستقر در واحدهاي استاني.
كنترل انواع:
سازمان بين المللي استاندارد كنترل انواع را به صورت انتخاب تعداد يا انواع محصولات يا فرايندها جهت برآوردن نيازهاي مربوط تعريف مي كند.
طبق اين تعريف كنترل انواع به معني كاستن همه چيز به گونه اي كه هيچ شانسي براي انتخاب مصرف كننده وجود داشته باشد بلكه به طور همزمان با تغيير نيازمندي هاي مصرف كننده بر اساس روشهاي مشخص انواع جديدي افزوده يا از انواع موجود كاسته مي شود.
به طور كلي كنترل انواع صرفه نظراز توليدات صنعتي مي توان بسياري از مقدارهاي مختلف از قبيله انواع خدمات، فرايند
و روشها و امثال آنها را نيز در بر گيرد و با اين تقسيم بندي ساده مي توان روشهاي اصولي كنترل انواع را به صورت زير دسته بندي نمود:
يكي كردن طراحي.
بكار گيري اعداد مرجع.
انتخاب تكنيكها.
به كارگيري سيستم كد كذاري .
كنترل ورودي .
يكي كردن طراحي:
در اين فرايند دو يا چند ويژگي به نوعي با هم تركيب مي شوند كه محصول بدست آمده به لحاظ عملكردي و ابعادي از نظر مصرف داراي قابليت تعويض پذيري باشد در اين زمينه مديران سازمانها بايد خط مشي مشخص را بر اساس حجم مصرف و ميزان صرف هزينه تعيين نموده و رهنمودهاي و تذكرات لازم را براي بخش استانداردها و يا كميته ي انتخاب مواد راجع به تركيب اقلامي كه پر هزينه تر از اقلام جايگزين شده است ارائه نمايند.
در اين روش ممكن است يك يا چند محصول مشابه كه تفاوت قيمت عمده اي با هم ندارند تركيب شده و تنها يك محصول جايگزين آنها شود. لازم به ذكر است كه استاندارد كردن يك فعاليت گروهي بوده و بايد با همكاري و همياري تمامي افراد ذي علاقه يا ذي نفع باشد.
به كار گيري اعداد مرجع:
روشهاي متعددي وجود دارد كه با استفاده از انها مي توان اندازه هاي مشخص از تجهيزات و عملكردها و درجه بندي ها و امثال آنها را انتخاب نمود شايد بتوان گفت به كارگيري اعداد مرجع يكي از راههاي حل مشكلات استاندارد كردن از نظر رياضي است اعداد مرجع در واقع يك سري هندسي هستند كه تحقيقات دو اندازهء متواي در آنها بر اساس يك نسبت معين به صورت در صد مي باشد.
از جمله سري هاي اعداد مرجع مي توان به سري هاي زير اشاره كرد:
سري اعداد:                                                     (10-31/6-98/3-51/2-58/1-1) R5= فوايد كنترل انواع استاندارد:
بطور خلاصه مي توان فوايد كنترل انواع استاندارد را به صورت زير دسته بندي كرد:
رشد اقتصادي در زمينه ي توليد به وسيله ي:
1) تداوم و افزايش سرعت توليد و بالا رفتن ميزان توليد.
2) كاهش زمان فراهم كردن ابزارهاد و تنظيم دستگاهها.
3) مكانيزه كردن و بكار گيري ماشينهاي به خصوص.
4) صرفه جويي كلي در طراحي ابزارالات و مكان انبار داري و امثال آن به طور كلي كاهش بخشهاي مختلف و همچنين فعاليتهاي مربوط به آنها .
سهولت توليد و كنترل انواع –سهولت آموزش افراد براي ساخت و نگه داري – بازرسي ساده وارزانتر – تضمين كيفيت -افزايش كارايي در خريد – كاهش ذخيره سازي – كاهش ضايعات – سهولت خدمت و نگهداري – تمركز فعاليتها و فروش بر دامنه ي محدود تري از محصولات.
اهداف استاندارد:
با توجه به گسترش روزافزون استاندارد و پيشرفتهاي عظيمي كه در اين زمينه طي سالهاي اخير حاصل شده شمردن اهداف استاندارد نياز به بررسي بيشتري دارد.
در اين خصوص كميته ي ثابتي بررسي اصول استاندارد كردن((استاكو))وابسته به شوراي سازمان بين المللي استاندارد اهداف تخصصي استاندارد كردن را چنين شرح نموده است:
صرفه جويي كلي در مصرف نيروي انساني، مواد، انرژي و نيرو.
-حمايت از مصرف كننده.
-حفظ ايمني و بهداشت محيط زيست.
-ايجاد ارتباط بهتر.
حمايت از مصرف كننده:
آمار ارائه شده در قرن بيستم چنين بر مي ايد كه ضايعات صنايع در كشور آمريكا در اثر فقدان استاندارد بين4 تا 9 در صد بوده و از اين رو خسارت قابل ملاحظه اي به توليد كنندگان و مصرف كنندگان وارد آورده است.
اما با افزايش كيفيت كالا در اثر به كارگيري استانداردهاي مختلف در رابطه با ويژگي ها و آزمون ميزان بهره وري تا حد بسياري ارتقاع يافته است به ويژه با تدوين استانداردهاي سريISO9000 در سالهاي اخير در كنار توجه و رعايت استانداردهاي محصول به ايجاد تقويت سيستم هاي مديريت و كيفيت در سازمانها توجه خاصي شده است.
بروز حوادث گوناگون و ضرورت توجه به مسايل بهداشتي كشورها را به رعايت نكات ايمني و بهداشتي در تدوين استانداردهاي مربوطه وادار نموده است.استانداردهايي كه در اين رابطه تدوين مي شوند ممكن است به صورت استاندارد محصول بوده مانند استاندارد ايمني و مواد غذايي وغيره. به دليل اهميت اصول ايمني بسياري از كشورها برخي از اينگونه استانداردها را از نظر اجرا اجباري اعلام كرده اند. ويا تحت شرايط خاص در هنگام رفع قوانين به استانداردهاي مربوط ارجاع داده شده است.
ايجاد ارتباط بهتر:
يكي از وظايف اصلي استاندارد ايجاد ارتباط و تبادل افكار ميان طرفين ذي نفع است. در واقع استاندارد در سطح ملي، بين المللي يا منطقه اي در زمان مشترك جهت بر قراري ارتباط محسوب مي شود. و اين امرمي تواند به طريق مختلف به صورت ارائه يك سري ويژگي ها، كدها، علايم خاص و اصطلاحات و نظاير آن انجام شود.
اصول استاندارد:
استاندارد مفهومي است كه مي تواند نشانگر انجام و انظباط فعاليتهاي فكري، علمي، فرهنگي جامعه باشد. استاندارد در معناي اعم خود مترادف با نظم است و استاندارد كردن مترادف با تنظيم، و به نظم كشيدن اين عمل بر اصول زير استوار است:
اصل اول:
استاندارد كردن عمل ساده سازي است كه در نتيجه تلاش دسته جمعي و آگاهانه ي اعظاي جامعه به وجود آمده و مستلزم كاهش بسياري از موضوعات است. اين فرايند نه تنها موجب رفع پيچيدگي هاي كنوني مي گردد. بلكه از بروز پيچيدگي هاي زايد آينده نيز جلو گيري مي كند. لازم به ذكر است كه استاندارد كردن با همكاري تمامي افراد ذي نفع و ذي علاقه به موفقيت مي انجامد. لذا تهيه اين استاندارد ها بايد مبتني بر همرايي و موفقيت عمومي باشد و همچنين در اجراي آن تمامي افراد متعهد و كوشا باشند.
اصل دوم:
استاندارد كردن فعاليتتي است اجتماعي و اقتصادي و اين فعاليت بايد با همكاري تمامي افراد بر اساس همرايي و توافق عمومي صورت گيرد.
اصل سوم:
شريك استاندارد به خودي خود ارزشي ندارد مگر اينكه به اجرا در بيايد و اين امر نياز به برنامه ريزي هاي مناسب و فداكاري عده اي براي دستيابي به منافع عمومي دارد.
اصل چهارم:
استاندارد كردن از طريق تهيه ي يك استاندارد، انتخاب و سپس تثبيت آنچه انجام شده است صورت مي گيرد.
اصل پنجم:
استاندارد ها بايد در فواصل زماني معين مورد بازنگري و در صورت لزوم مورد تجديد نظر قرار گيرد. فاصله ي بين تجديد نظرها برحسب موارد خاص مي تواند متغيرباشد.اما اين فاصله نبايد خيلي كوتاه باشد زيرا كه در غير اين صورت استاندارد به عنوان يك سند قابل اتكا و تثبيت شده قلمداد نمي گردد. از طرفي استاندارد نمي تواند براي مدت طولاني بدون تغيير باقي بماند . معمولآ اكثر كشورها يك دوره ي پنج ساله را براي بازنگري و تجديد نظر در نظر مي گيرند.

اصل ششم:
هنگامي كه در يك استاندارد كاركرد و يا ويژگيهاي ديگر يك محصول تشكيل مي گردد. بايد جهت تطبيق محصول مورد نظر با ويژگي هاي اشاره شده روشهاي آزمون مربوط نيز در استاندارد تشريح گردد و يا به استانداردهاي ديگري كه اين روشها در آنها موجود است ارجاع داده شود.
اصل هفتم:
لزوم اجباري استانداردهاي ملي بايد به دقت مورد توجه قرار گيرد البته ضرورت اين امر بستگي به درجه ي رشد و قوانين و شرايط اجتماعي و فرهنگي جامعه دارد.
استانداردها ارايه دهنده راه حل ها براي مشكلات بوده و نتيجه ي استاندارد كردن افزايش بهره وري است. كه اين عمل به صورتهاي زير انجام مي گيرد :
- ارائه روشهاي صحيح محاسبات فني.
- تعيين قوائد عمومي و مشخصات و ويژگيهاي محصول .
- يكنواختي و هماهنگ سازي .
- گردش صحيح اطلاعات و جلوگيري از اتلاف سرمايه و زمان .
اگر استاندارد كردن را به عنوان يك سيستم در ارتباط با ساير سيستم هايي كه به نوعي با ما در ارتباط هستند در نظر بگيريم مي توان گفت كه اين سيستم تمامي سيستم هاي ديگر را تحت پوشش قرار مي دهد به دليل اينكه اين سيستم در تمامي سيستم هاي ديگر داخل شده و در مواقع ساختار اساسي و خصوصيات آنها را تآمين مي كند.
تحقيق و توسعه:
استاندارد كردن زماني جنبه ي عملي خواهد داشت كه با تحقيق و توسعه همگام باشد.
شناخت فلسفه ي استاندارد كردن در كنار ارزيابي عوامل ديگري از قبيل ئنوريها و تجربيات، جنبه هاي اجرايي و ترويج امكانات ، روشها و دانش فني موجود، مسايل اقتصادي و نظير آن از جمله نكات مهم در اين زمينه است.
به طور خلاصه برخي از مباحثي كه تحت پوشش فرايند تحقيق و توسعه قرار مي گيريد از:
- اصول اساسي و فلسفه استاندارد كردن.
- اندازه شناسي و كاربردهاي آن.
- توسعه و تكامل روشهاي آزمون و اعداد مرجع استاندارد.
- تعيين و تصحيح داده هاي استاندارد.
- اسلوب و روشهاي اجرايي تدوين استاندارد .
- ارزيابي و تكامل استاندارد هاي موجود و تدوين استاندارد هاي جديد.
- بررسي تحولات اقتصادي و اجتماعي و نظاير آن در اثراستاندارد كردن.
 
تدوين استاندارد:
به طور كلي استاندارد موارد گوناگوني را در بر مي گيرد شايد ذكر اين نكته تعجب انگيز باشد كه هر چيزي در حيطه ي فكر انسان قابل استاندارد كردن است. خواه مصنوعات دست بشر باشد يا مخلوقات فكر او و حتي اعمال و رفتار او …
سطح استاندارد:
استانداردها داراي چهار سطح كلي مي باشند كه مي توان آنها را به صورت زير تقسيم بندي نمود:
الف) استاندارد كارخانه اي:
اينگونه استانداردها توسط كارخانجات و به منظور استفاده در همان واحد تدوين مي شوند- گفتني است كه در تدوين استاندارد كارخانه اي تنها بررسي شرايط داخلي كارخانه كافي نيست. بلكه بايد شرايط و عواملي خارجي از قبيل موترد اوليه و منابع تهيه ي آن نوع و چگونگي تهيه ي تجهيزات و ابزارآلات و بازاريابي و رقابت، نياز مشتري و امثال آن مورد توجه قرار گيرد.
از جمله استانداردهاي كارخانه اي مي توان به استانداردهاي كارخانه اي، توشيبا و ناسيونال در ژاپن، بنز در آلمان، اسكانيا در سوئد، كاترپيلار در آمريكا و نظاير آن اشاره كرد.
ب) استاندارد ملي:
اينگونه استانداردها به وسيله ي موسسه ي استاندارد در يك كشور به عنوان يك مقام ذي صلاح براي اين كار تهيه مي شود. در تدوين استانداردها تمامي افراد ذي علاقه و ذي نفع از قبيل توليد كنندگان، مصرف كنندگان، اعضاي مراكز علمي وقي مراكز تجاري، ادارات دولتي و امثال آن شركت دارند.
استانداردهاي ملي با توجه به شرايط مختلفي نظير شرايط اقتصادي، اجتماعي، علمي وقي و نظاير آن تدوين مي شود. از يك نظر مي توان استانداردهاي ملي را تآمين كننده ي  حداقل نيازهاي يك فراورده يا خدمت دانست.
از جمله سازمانهاي تدوين كننده ي استانداردهاي ملي مي توان به موارد زير اشاره كرد:
مؤسسه ي استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران                                                              ISIRI
مؤسسه ي استاندارد انگلستان                                                                             BSI
مؤسسه ي استاندارد آلمان                                                                                   DIM
استانداردهاي ملي از نظير اجرايي به دو دسته ي استانداردهاي اجباري و استانداردهاي تشويقي تقسيم بندي مي شوند.
استانداردهاي اجباري استانداردي هستند كه در رابطه ي مستقيم با ايمني، بهداشت محيط زيست و تجارب خارجي بوده و از نظر اجرا اجباري اعلام مي شوند.
اساسآ در اجراي احياري يا تشويقي استانداردها سه عامل زير نقش دارد:
خصوصيات خود استاندارد
وضعيت و سياست موسسه ي استاندارد.
الگوي اقتصادي كشور.
ج) استاندارد منطقه اي:
عواملي نظير مو قعيت جغرافيايي، فرهنگي، سياست، شكل توليد و موارد مصرف و امثال آن برخي از كشورها را بر آن داشته است تا مشتركآ مبادرت به تدوين استاندارد منطقه اي نمايد. از جمله سازمانهايي كه در امر تدوين استانداردهاي فعاليت دارند عبارتند از:
1- ARSO
2- ASMO
3- CEM
د) استاندارد بين المللي:
امروزه روند رشد صنعت و تجارت و همچنين تحولات علمي و اجتماعي در جهان بهگونه اي است كه كشورها را بيش از پيش به هم وابسته نموده است.
در راستاي اين رشد به منظور هماهنگي و بر قراري ارتباط مسلمآ مشكلات فني بيشماري نيز مطرح مي گردد. در اين خصوص استانداردهاي بين المللي جهت سهولت ارتباط و رفع مشكلات فني نقش بسيار با اهميتي را ايفا مي كنند. به طور كلي اهداف استاندارد كردن در سطح بين المللي را مي توان به صورتهاي زير تقسيم بندي كرد:
1- حفظ نگه داري پيشرفتها حتي در يك سطح معين در تمام دنيا و در طرح و ارايه ي تكنولوژي هاي پيشرفته در استانداردهاي بين المللي و انتقال آنها به استانداردهاي ملي باتوجه به نياز و موقعيت زماني كشور از نظر تؤسعه ي فني و صنعتي.
2- حفظ و اشاعه ي تجربيات بين المللي و استانداردهاي ملي به منظور رشد و توسعه آنها و تلاش در جهت هم سطح نمودن استانداردهاي ملي با استانداردهاي بين المللي جهت ارتقا كيفيت فراورده ها و خدمات.
3- حفظ تلاشها و مقاطع ملي به واسطه ي پذيرش مستقيم استانداردهاي بين المللي در مورد مسايل پايه ي تكنيكها از قبيل: سيستم متريك، حدود و روا داري، كدها و علايم ،علايم ايمني و غيره
4- ارايه ي مشكلات فني كشورهاي مختلف در اجتماعات مختلف بين المللي به منظور اينكه استانداردهاي بين المللي قادر به انعكاس احتياجات و نيازمندي هاي كشورها بوده و به امر تجارت و توسعه بين المللي آنها كمك نمايد.
5- تغيير مؤسسات استاندارد ملي براي تهيه ي استاندارد هاي بين المللي براي موضوعات، رشته ها يا فراورده هايي كه بيشتر در كشورهاي مربوط مطرح است يا توليد مي شود.
6- انتشار اطلاعات در مورد تجربيات و پيشرفتهاي بين المللي در زمينه ي استاندارد كردن، كنترل كيفيت و صدور گواهي سيستم كيفيت و صنايع ، بخشهاي اقتصادي ، بخش خدمات و آزمايشگاههاي دولتي .
جنبه ي استاندارد:
همانطور كه اشاره گرديد استاندارد كليه فعاليتهاي بشري را در بر مي گيرد .
در راستاي رشد و تكامل بشري جنبه هاي مختلف استاندارد نيز گسترش يافته ومي تواند موضوعات مختلفي را شامل شود .
الف) استاندارد ، اصطلاحات و علايم .
يكي از نياز هاي اساسي در شناخت يك محصول فرايند خدمات و يا حتي يك پديده و موضوع علمي ، آشنايي با واژه ها و اصطلاحات علمي و فني رايج در زمينه ي مورد نظر مي باشد . از اين رو استاندارد كردن واژه ها و اصطلاحات بخش  بسيار مهمي در شناخت موضوع و تبادل اطلاعات بر عهده دارد به ويژه در سطح بين المللي كه اهميت آن بيشتر احساس ميشود .
ب) استاندارد مبنا :
از مهم ترين وظايف استاندارد كردن به ويژه در سطح بين المللي ايجاد يكنواختي است كه استاندارد هاي مبنا در آن نقش اساسي دارند . در حقيقت واژه مبنا حكايت از اين دارد كه اين نوع استانداردها پايه و اساس بسياري از فعاليتهاي محصولات را تشكيل مي دهد . از جمله اين استاندارد ها ميتوان استاندارد يكاي اندازه گيري در سيستم بين المللي يكاها اشاره كرد .
ج) اندازه گيري ويژگيها :
استاندارد ويژگي ها مشخصات استاندارد هايي هستند كه در آن شرح و مختصر يك دسته شرايط كه بايد يك فرآورده و يا يك فعاليت و خدمت داشته باشد آورده شده است .
د) استاندارد آزمون :
استاندارد هاي آزمون استانداردهايي هستند كه نحوه انجام يك آزمون را تشريح مي كنند . براي مثال يكي از آزمايشهاي متداول در تعيين استحكام فلزات آزمون سختي تسهيل امر عرضه و تقاضا و پژوهش و تحقيق بر حسب مبنا ي خاصي به انواع مختلفي طبقه بندي شده است .
ه ) استاندارد درجه بندي  :
استاندارد درجه بندي استانداردي است كه آن ماده يا فراورده براي كيفيت ويژگي هاي آن به دسته هاي مختلفي تقسيم بندي شده است.
ط) استاندارد بسته بندي:
عموماً انگونه استانداردها بخشي از ويژگيهاي يك كالا بوده و در استاندارد مربوط به آنها اشاره مي شود. اما در موردي كه بسته بندي كه و نگهداري شكل مشخص و صنعتي ندارد مي توان جهت حفظ كيفيت در بسته بندي و نگهداري شكل مي توان از استانداردهاي به خصوص استفاده كرد .
ي) استاندارد ايمني:
استانداردي است كه در رابطه با ايمني كار، روشها وا فراد تدوين مي شود .
اجراي استاندارد:
شايد بتوان گفت كه اجراي استاندارد يكي از عمده ترين اجزاي سيستم استاندارد كردن است. همانگونه كه قبلاً اشاره گرديد استاندارد ها به دو صورت اجباري يا تشويقي اجرا مي شوند.
يكي از روشهاي علمي استاندارد به ويژه محصولات اعطاي گواهي كيفيت و پروانه كار بردي علامت استاندارد است. گواهي كيفيت در واقع تا ييد يه است كه بر طبق محصول با استانداردهاي مربوط به ان كه به طرق مختلف و توسط عاملين مختلف مي تواند صادر گردد عاملين در انجام فعاليتهاي گواهيهاي تطابق به سه دسته تقسيم مي شوند.
دسته اول عاملين مشخص هستند يعني خود توليد كننده يا فروشنده مرجع اظهار نظراند در  دسته دوم عاملين عبارتنداز خريدار يا مصرف كننده كه مرجع اظهار نظر مي باشد و نهايتاً در دسته سوم مرجع اظهار نظر عاملين ا ي هستند  كه در اين رابطه ذي نفع نيستند .
بديهي است در حالت اخير مرجع ارزيابي و گواهي تطابق مطاوب تر بوده و بيشتر قابل پذيرش است .در هر حال بسته به چگو نگي مصرف يك محصول به صورت مشخص مصارف عمومي و امور صادرات گواهي تطابق ممكن است ممكن است به صورت هاي زير بيان يا نمايش داده مي شود.

الف) علامت گواهي:
علامت گواهي يا تأييد در واقع ابزار مناسب و قدرتمندي است كه به وسيله ي يك سازمان ثالث و ذي صلاح به يك محصول اختصاص داده مي شود و وجود آن مزيت هاي زير را در بر دارد:
- ايجاد اطمينان براي خريداري از اينكه محصول به طور معقولي با استانداردهاي مشخص و تأييد شده توسط يك مقام ذي صلاح مطابقت دارد.
- حفظ منافع مصرف كننده
- حمايت و تشويق توليد كننده.
ب)كد گذاري:
كد گذاري ابزاري است جهت راهنمايي مصرف كننده يا خريدار به منظور شناخت محصول و همچنين سطح كيفي آن. اين عمل بر اساس يك سري علايم مشخص و پذيرفته شده انجام مي گيرد.عمل كد گذاري مي تواند نه توسط عاملين مختلف انجام شود.
ج) گواهي مستند:
گواهي مستند در واقع تأييديه اي است كه توسط يك مقام ذي صلاح صادر مي گردد. و وجود آن به معني تضميني است براي خريدار به اين معني كه محصول خريداري شده به طور معقولي با استانداردهاي تأييد شده در آن زمينه مطابقت دارد.

د) برچسب اطلاعاتي:
اين برچسب ها راهنمايي است براي اافزايش قدرت انتخاب و خريداري بر حسب سطح كارايي و خواص موارد علاقه كه به وسيله ي روشها و الگوهاي بيان شده مورد تأييد به كار گرفته مي شود.
ه) برچسب هشدار:
اين گونه برچسب ها اساساً براي راهنمايي مصرف كننده به منظور جابجايي صحيح، مصرف و نگه داري اقلام خريداري شده مي باشد. به صورتي كه كيفيت اوليه و همچنين تداوم رضايت بخش عملكرد محفوظ باقي بماند.
و) گواهي شفاهي:
مي توان گفت گواهي شفاهي مي تواند جايگزين هر يك از موارد فوق شود. ممكن است عنوان گواهي شفاهي تعجب آور باشد. اما در انجام هزاران داد و ستدي كه روزانه در جامعه صورت مي گيرد گواهي شفاهي بسيار عملي تر به نظر خواهد آمد. تا آنجا كه به تجارت و بازرگاني و بر ارتباطات آنها در سيستم هاي استاندارد مربوط است گواهي شفاهي تنها از نظر ايدئولوژي و تئوري جالب است و جنبه ي رسمي ندارد.

ترويج استاندارد:
ترويج استاندارد شامل تمامي روشهايي است كه بتوان از طريق آنها آگاهي جامعه را طي برنامه ريزيهايي كه مداوم نسبت به لزوم و فوايد استاندارد كردن افزايش داد. اين برنامه ريزي مي تواند در سطح ساده و عمومي از طريق چاپ مقالات و كتب كنفرانسها و و رسانه هاي ارتباط جمعي و نظاير آن اجراء گردد و در كنار آن در سطح پيشرفته وجود برنامه هاي تخصصي از جمله فعاليتهاي اصولي سيستم استاندارد كردن محسوب و به كارگيري آنها باعث پيشرفتهاي چشمگيري مي شود. از جمله برنامه هاي تخصصي عبارتند از:
الف) آموزش :
شايد بتوان گفت از جمله عوامل مهم دراستاندارد مسئله ي آموزش است اگر چه ممكن است مباحث مربوط به استاندارد به اشكال گوناگون در مؤسسات آموزشي و در بخشهاي مختلف مطرح شده باشد. اما در اغلب كشورها هيچ دوره و برنامه ريزي خاصي مختص مسئله استاندارد در مراكز آموزشي دانشگاهها وجود ندارد. از اين رو در يك سيستم استاندارد ملي ضرورت دارد كه اين امر از دو جنبه مورد بررسي قرار گيرد.
اول: آموزش اصول استاندارد كردن به عنوان بخشي از سيستم استاندارد كردن براي كارشناسي استاندارد.
دوم: فراهم آوردن مقدمات آموزش آن به صورت درسي در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي.
ب) مشاوره:
اهميت مشاوره در حوزه ي استاندارد كردن هنوز به اندازه ي اهميت آن در ساير حوزه ها نظير علوم و تكنولوژي شناخته نشده است. در واقع هدف از مشاوره انتقال مناسب و صحيح متون مرتبط با استاندارد كردن و به كارگيري استانداردها در حالتهاي خاص و مورد نظر است. از فوايد ديگر آن مي توان به انتقال اطلاعات و به كار گيري استاندارد هاي بين المللي يا ملي در جهت استفاده در در سطوح پايين تر مانند استانداردهاي شركتي يا كارخانه اي اشاره كرد.
سازمان بين المللي استاندارد                                                  ISO
هدف از اين قسمت آشنايي با سازمان بين المللي استاندارد و چگونگي تدوين استاندارد بين المللي است. در خصوص استانداردهاي صنعتي قديمي ترين سازماني كه در سطح جهان تشكيل گرديد كميسيون بين المللي الكتروتكنيك مي باشد كه در سال 1906 تاسيس شد.
براي استاندارد كردن در ساير زمينه ها در سال 1926 سازماني به نام اتحاد به وجود آمد كه 20 كشور اروپايي عضويت آن را پذيرفتند. اين اتحاديه تا آغاز جنگ جهاني دوم فعال بود ولي با آغاز جنگ مختل شد.
در سال 1944 كميته اي تحت عنوان كميته ي هماهنگي استانداردهاي ملل متحد به وجود آمد كه در آن مؤسسه ي استانداردهاي ملي از 18 كشور شركت داشتند و اين كميته در حقيقت جايگزين كميته ي سابق بود .
حدف اين كميته هماهنگ ساختن فعاليتهاي صنعتي در كشورهاي عضو بود. دو سال بعد يعني در سال 1946 كنفرانسي در لندن متشكل از نمايندگان كميته ي هماهنگي استانداردهاي ملل متحد و كشورهاي غير عضو در اين كميته تشكيل گرديد. كه نتيجه ي مذاكرات تشكيل سازمان بين المللي استاندارد گرديد. اعضاء بين المللي استاندارد در واقع مؤسسات استاندارد كليه ي كشور هايي هستند كه منشور اين سازمان را پذيرفته اند.
در حال حاضر سازمان بين المللي استاندارد داراي 135 عضو است كه 90 كشور عضو اصلي، 35 كشور به صورت مكاتبه اي و 10 كشور عضو مشترك مي باشند.
زمانهاي رسمي سازمان بين المللي عبارتند از :
انگليسي، روسي و فرانسوي است كه هزينه ي ترجمه ي روسي را مؤسسه ي روسيه مي پردازد.
روش كار اين مؤسسه ي بين المللي مشابه كار مؤسسات ملي كشورهاست.
به اين صورت بنا به تصميم شوراي بين المللي استاندارد يك كميته ي فني به عنوان خواص تشكيل مي گردد. اين كميته ي فني متشكل از اعضايي است كه از طرف هريك از مؤسسات عضو به صورت ارتباط و علاقه به موضوع آن كميته به وجود مي آيد.
هر كميته داراي يك دبير خانه است كه توسط يكي از مؤسسات آن كميه اداره مي شود.
اين مؤسسه خود نيز مانند ساير عضوهاي شركت كننده داراي يك نماينده است كه عهده دار حسن جريان امور كميته ي فني مربوط مي باشد. و موظف است سالانه گزارش حاوي نتيجه ي اقدامات كميته را تسليم دارد. اعضايي كه در كار كميته ي فني تشريك مساعي مي كنند به نام اعضاي فعال خوانده مي شوند و اعضايي كه فقط مايلند در كار كميته ناظر و به امور آن آگاه باشد بدون آن كه حق راءي  داشته باشند بنام اعضاي ناظر ناميده مي شوند.
با انتخاب و پزيرش موضوع كار، پيش نويس مقدماتي تهيه و به منظور بررسي و مطالعه به كميته ي فني ارائه مي شود. پس از بررسي آن از لحاظ علمي و فني و تصويب به وسيله ي كليه ي اعضاي فعال آن كميته پيش نويس آماده شده به صورت پيش نويس استاندارد در مي آيد كه به دبيرخانه ي مركزي داده مي شود تا نسبت به تكثير آن و توزيع بين كشورهاي عضو به منظور بررسي نظر اقدام نمايند.
اين پيش نويس پس از وصول راءي موافق 75 درصد تصويب خواهد شود. در اين موقع دبيرخانه مركزي آن را به صورت استاندارد بين المللي چاپ مي كند و آن را به تمام كشورها ارسال مي نمايد. در هر كميته ي فني بسته به اهميت و توسعه ي فعاليت هاي آن ممكن است تعدادي كميته ي فرعي به عنوان ريز گروههاي كميته ي فني وجود داشته باشد.
هركميته ي فرعي بايد حداقل داراي پنج عضو فعال كه از بين آنها يك مسئوليت اداره ي دبير خانه را به عهده مي گيرد. در هر كميته ي فني يا فرعي مي توان تعدادي گروه كاري وجود داشته باشد. معمولاً اين گروههاي كاري براي مطالعه و بررسي در موضوع مربوط و خاصي تشكيل مي شود و در برابر كميته ي فرعي و كميته ي فني مسئوليت دارد.
همانگونه كه در قسمت استانداردهاي بين المللي اشاره شد سازمانهاي بين المللي ديگري نيز وجود دارد كه در زمينه هاي خاصي مبادرت به تدوين استاندارد مي نمايند.
بخشي از اين استاداردها عبارتند از :
1)   انجمن بين المللي حمل و نقل هوايي:(INTERNATIONAL AIRTRNSPAT ASSOCIATION)IATA
مقر و تعداد اعضاء: كانادا، 201 شركت هواپيمايي.
اهداف:ترويج و ارتقاء حمل و نقل هوايي ايمن و منظم و اقتصادي در جهت منافع عمومي و گسترش تجارت هوايي و بررسي و مطالعات مشكلات مربوط به آن فراهم كردن وسيله همكاري ميان شركتهاي حمل و نقل هوايي و غيره. موضوع استاندارد كردن صرفاً حمل و نقل هوايي و حمل كالاهاي خطرناك، نقل و انتقالات مربوط به آن.
2)   آژانس انرژي اتميNTERNATIONAL ATOMIC ENERGY AGENCY) IAEA                        مقر و تعداداعضاء: اتريش، دولت هاي 121 كشور
اهداف: تشريح و گسترش استفاده از گسترش انرژي اتمي در راه صلح، بهداشت آباداني سراسر جهان حصول از اينكه اطلاعات سازماني و اهداف نظامي به كار برده نمي شود. موضوع استاندارد كردن انرژي هسته اي، ايمني هسته اي، محافظت در برابر راديو اكتيو و غيره.
3)   سازماني بين المللي هوانوردي كشوري(غير نظامي) ICAO
INER NATIONAL CIVIL AVIATION ORGANIZATION.
مقر و تعداد اعضاء: كانادا و دولتي 183 كشور.
اهداف:
تهيه و تصويب اسلوب و فنون هوا نوردي برنامه ريزي و توسعه ي حمل و نقل هوايي ارتقاء فنون طراحي و عملكرد هواپيما جهت اهداف مضاعت آميز ارتقاء و توسعه ي خطوط هوايي و غيره. موضوع استاندارد كردن حمل و تقل هوايي و هوانوردي ايمني، طراحي هواپيما و غيره
4)   دفتر بين المللي اوزان و مقياسها BIPM
INTER NATIONAL BAREAU OF WEIGHT AND MEASURE
مقر و تعداد اعضاء: فرانسه و دولتهاي 48كشور.
اهداف: ايجاد استانداردها و معيارهاي اندازه گيري بين المللي كميته هاي فيزيكي از جمله تعيين زمان اتمي بين المللي از تاريخ 1/1/9188 مميزي استانداردهاي ملي و بسيار دقيق و مقياسهاي اندازه گيري تعيين ثوابت فيزيكي اساسي، توسعه و بهبود سيستم بين المللي يك ها . Si
موضوع = استاندارد كردن يك ها استانداردها و روشهاي اندازه گيري.
5)   سازمان بين المللي اندازه شناسي قانوني OIML
مقر و تعداد اعضاء: فرانسه و101 كشور.
اهداف:
رعايت ارايه اسناد و اطلاعات به بخشهاي مختلف ملي در ارتباط با مميزي و كنترل وسايل اندازه گيري و و زمينه ي اندازه شناسي قانوني.
موضوع: استاندارد كردن روشهاي اندازه گيري يكها وسايل و تجهيزات و اندازه گيري مميزي و كنترل وسايل اندازه گيري.
6) اتحاديه ي بين المللي شيمي محض و كاربردي.                     .IUPAL
INTER NATIONED UNION OFFARE AND APLIED CHEMISTRY.
مقر و تعداد اعضاء: انگلستان و 48 كشور مختلف.
اهداف:
ترويج و توسعه ي همكاري مداوم شيميدانهاي كشورهاي عضو، مطالعه و تحقيق عناوين مهم بين المللي شيمي، شيمي محضر و كاريردي در مواردي كه نياز به تعيين مقررات دارند، همكاري با ساير مؤسسات بين المللي مرتبط در زمينه ي شيمي و غيره.
موضوع: استاندارد كردن واژه ها و اصطلاحات شيمي و علايم شيمي.
7)سازمان ملي و آموزش ملل متحد UNESCO
UNITEDNATIONS CDACATIOND SCIENTIFIC AND CAITURAL ORGANIZATION.
مقر وتعداد اعضاء: فرانسه و 182 كشور.
اهداف: كمك به صلح و امنيت از راه ترويج همكاري ميان ملت ها از طريق آموزش به منظور بالا بردن احترام جهاني. عدالت و حكومت قانون، حقوق بشر و آزادي هاي اساسي كه بر مردم جهان به وسيله ي علاميه ي سازمان ملل متحد تعيين شده است.
8) سازمان بهداشت جهاني             WHO
(WORLD HEALTH ORGANIIZATION)
مقر و تعداد اعضاء: سوئيس، 189 كشور.
بد ست آوردن عا لي ترين سطح ممكن بهداشت به وسيله ي تمامي مردم جهان.
موضوع استاندارد: موضوعات مرتبط با بهداشت شامل مواد دارويي،افزودني هاي غذايي، آفت زداها. فهرست برخي ديگر از سازمانهاي بين المللي عبارتند از:
1)   مركز تحقيقاتي دخانيات (coresta  )
Cooperation Centre For Scienti fic Research Relativity Tobacco
2) فدراسيون بين المللي دندان پزشكي.       FDI
Fdi World Dental Federation
3) فدراسيون بين المللي روشنايي                 Cie
Inter National Commission On Emination.
4) فدراسيون بين المللي لبنيات.                   Idf
Inter National Dairy Federation.
5) فدراسيون بين المللي اسناد و اطلاعات.    Fid
International Federation For Infer Mation And Do camention.
6)igu اتحادية بين المللي گاز:
International Gas Union.
7)iiw مؤسسه ي بين المللي جوشكاري:
International Institute Of Weldings.
8) شوراي جهاني روغن زيتون.                   Iooc
interational oliver oliveoil
9) انجمن بين المللي ابريشم.                  Isa
international silk association.
10) اتحاديه بين المللي راه آهن.  Uic
international Union of railways.
11) سازمان بين المللي هوا شناسي. Wmo
world meteorology or ganization.
12) سازمان بين المللي كار.ilo
international labour or ganization.
شايان ذكراست كه برخي از اين سازمانها بهداشت جهاني، سازمان هواشناسي، سازمان آموزشي علمي  و فرهنگي ملل متحد،هوا نه وردي كشوري و سازمان بين المللي كار از سازمانها و مؤسسات تابع سازمان بين المللي كار مي باشد.
استاندارد كار خانه اي:
هدف از اين بخش تشريح بيشتر استاندارد كار خانه اي است. همان طور كه در مباحث پيشين به ان اشاره كرديم استانداردهاي كار خانه اي مجموعه استاندارد هايي هستند كه در كار خانجات با توجه به فعاليتهاي مختلف به آنها تدوين شده و موارد استفاده قرار مي گيرد.
تهية استاندارد هاي كار خانه اي :
يك برنامه ريزي موفق درزمينة تهية استاندارد هاي كارخانه اي بايد چنان باشد كه تمامي فعاليهاي مختلف در كار خانه را زمينة هاي توليد يا در زمينة خدمات در بر گيرد .
هر چنددر برخي از موارد خط مشي استاندارد كردن واهميت آن ممكن است قسمتهاي خاصي از عمليات كار خانه را در برنامة تدوين استاندارد هاي كار خانه اي قرار گيرد.
تصويب استاندارد:
پيش نويس تهيه شده پيش از تصويب بايد براي نظر خواهي بين تمامي  افرادي كه مسئوليت آنها در كارخانه در اجراي استاندارد نقش دارد به گردش درآيد پيش نويس تهيه شده بايد با يك دفترچه ضمير كه حاوي مطالبي در زمينة اهداف ، منشأ  و لزوم آن است همراه باشد .
پيشنهادات نظرات بايد در يك مدت زمان معين جهت اماده سازي استاندارد ارايه شود. در صورت لزوم مي توان از طريق تشكيل جلسات عمومي اين اختلافات را بررسي وبر طرف كرد . در مواقعي ممكن است پيش نويس استاندارد مورد تصويب اكثريت اعضا ي قرار گيرد در حالي كه اين نتيجه براي آنهايي كه در اقليت قرار گرفته اند رضايت بخش نباشد و اين امر مي توان اجراي استاندارد با مشكل مواجه سازد .
تمامي تلا شها بايد چنان باشد كه بروز چنين موقعيت هايي اجتناب شود.
مرحله ي بعد عبارتست از تصويب استاندارد كه اين امر بايد توسط بالاترين مسئول اجرايي ممكن در كارخانه انجام. طريقه ي تصويب كه بستگي به حجم فعاليتهاي كارخانه دارد بايد كاملاً واضع و روشن باشد به نجوي كه از بروز مشكلات زايد پس هز توافق برروي استاندارد اجتناب شود.
بازنگري:
استانداردها نيز مانند ساير داده هاي فني قابل تغيير مي باشند، اين نكته بدان معني است كه استانداردها بايد طي دوره هاي زماني معين به منظور ارزيابي سودمندي آن مورد بازنگري و تجديد نظر قرار كيرند. عمل بازنگري اين اطمينان را ايجاد مي كند كه استانداردها در بالا ترين سطح از نظر فني حفظ و نگه داري مي شود.
اجراي استاندارد كارخانه اي:
استانداردهاي كارخانه اي به منظور اجراي تدوين مي شوند و در پي اين اجراي استانداردها است كه مي توان دريافت كه آيا كارخانه به اهداف و نتايج مورد نظر دسترسي پيدا كرده است يا خير. از اين رو مي توان گفت سهولت اجراي استانداردها نشانگر مؤثر بودن استانداردهاي تدوين شده است. اجراي موفق هر استاندارد در واقع تشويقي خواهد بود براي تدوين كننده هاي آن براي فعاليتهاي آينده، قابل ذكر است كه فوايد استاندارد كردن معمولاً به سرعت قابل توجه نخواهد بود.
سازماندهي اطلاعات اسناد:
به طور معمول كارخانجات براي فعاليتهاي گوناگون خود داراي اطلاعات و اسنادي هستند كه عموماً چنان تنظيم مي گردد كه نيازهاي پايه و انتظارات گارگنان را در هنگام استفاده بر آورده سازد. اما اين ترتيب ممكن است براي كاركناني كه تازه مي خواهند از انها استفاده كنند چندان رضايت بخش و قابل درك نباشد. لذا جايگزين كردن اين اطلاعات يا اسناد بايك مجموعه مقررات كه به شكل استاندارد تهيه شده باشد ضرورت مي يابد، كه در اين حالت اسناد به طور مشابه و با يك روش يكسان آماده مي شود و درك آن براي تمام استفاده كننده گان ساده است.
مجموعه ي استانداردها يك آئين نامه استانداردهاي كارخانه اي زا به وجود مي آورد كه بايد مطلبق با موازين زير باشد:
1)   تمامي مدارك بايد به تأييد يك مقام ذي صلاح رسيده باشد و داراي مهر و امضا مقامات رده بالاي اجرايي باشد و در صورت امكان تأييد كارشناس ارشد استانداردو رئيس بخش مربوط را نيز دارا باشد.
2)   مدارك بايد صفحه بندي و هر صفحه بايد با وسيله شماره استاندارد و تاريخ صدور مشخص شود چنانكه به سهولت قابل بايگاني و نگه داري باشد.
3)   هدف و دامنه ي كاربرد هر مدرك بايد به طور دقيق مشخص باشد.
4)   مدارك بايد به نحو مناسبي طبقه بندي شوند تا به سهولت قابل بازيافت مجدد باشند و از دوباره كاري آنها اجتناب شود.
اصول كار مؤسسات استاندارد ملي كشور:
هدف از اين بخش آشنايي كلي با اصول كار يك مؤسسه ي استاندارد ملي و نحوه ي فعاليت آن مي باشد. براي انجام فعاليت ملي در امر استاندارد لازم است تا يك مؤسسه تشكيل شود كه مي تواند كاملاً دولتي يا غيره دولتي باشد.
تشكيل اين گونه سازمانها ارتباط مستقيم با شرايط و ويژگي هاي كشور ذي ربط دارد. به طور مثال شرايطي از قبيل: درجه ي رشد صنعتي، حجم تبادلات تجاري، سطيمي، علمي و فني و امثال آن از جمله علل اساسي و زير بنايي در توجيه، تآسيس اينگونه مؤسسات در كشورهاي مختلف مي باشد.
كنترل مديريت:
راهنماها و دستور العملهاي مديريت از جمله ابرازهاي با ارزش است كه بوسيله ي مديريت قادر به كنترل عملياتهاي مختلف در يك كارخانه خواهد بود.
برخي از دستور العملهاي صادر شده از جانب مديريت اجباري بوده و ماهيت آن به گونه اب است كه جايگزين روشهاي اجرايي مفصل استاندارد كردن مي گردد. كاهش فعاليتهاي اداري از طريق بهبود ارتباط و برقراري معيارهايي جهت وصول اطمينان مناسب بودن روش كاهش هزينه هاي انبار داري از طريق كنترل اموال.
تهيه ي استانداردهاي كارخانه اي بر اساس تجربيات كذشته در زمينه ي كاهش اطلاعات فني و مشاوره در مورداستانداردهاي ملي و بين المللي كنترل ويژكي هاي كليه ي مواد خريداري شده مي تواند منجر به صرفه جويي هاي قابل ملاحظه اي در بخش كنترل شود. به طور كلي فوايد داشتن استاندارد براي مواد را مي توان به صورت زير بيان كرد:
الف) قابليت دسترسي:به طور كلي معمولاً يك قطعه ي استاندارد شده در اثر مصرف مداوم بيشتر قابل دسترسي خواهد بود.
ب) تضمين كيفيت:
به كارگيري اجزاء استاندارد شده خود به خود به تدوين ساده ي يك سابقه از كيفيت و قابلين اطمينان كمك مي نمايد اين بدان معني است روشهاي بازرسي مي تواند با كنترل كيفيت عرضه كننده هماهنگ شود.
استاندارد فوايد متعددي از جمله بهبود قابليت دسترسي قيمت پايين تر، افزايش قابليت و اطمينان و داده هايي كه خود منجر به دستيابي به نتايج با ارزش در كاهش تعداد القام ذخيره شده ، كنترل موجودي ذخيره مازاد در كنار هزينه ي ذخيره سازي خواهد شد.
ج) استفاده از منابع:
در بسياري از حالات به خوبي مشخص شده است %80 قيمت اقلام خريداري شده ذخيره شده.
د) خريد:
در برخي از كارخانجات مسئوليت تدوين ويژكيهاي خريد به روشني مشخص نمي شود.
يك مامور خريد غالباً از يك نام تجارتي يا يك عرضه كننده ي متعدد در امر خريد استفاده مي كند. از اين رو محدوديت خريد از يك منبع متعدد مي تواند كيفيت يا قيمت را تحت تاثير قرار دهد. در اين رابطه كارشناسان واجد الشرايط قادرند در تهيه داده هاي مربوط مساعدت نمايند. همچنين بخش استاندارد نيز مي تواند بر طرق زير در اين امر مشاركت نمايد.
1)   حفظ و نگه داري يك كاتالوك از اجزاء يا مواد مورد مصرف.
2)   تشريح شرايط و ويژگي هاي خريد به صورت مكتوب.
3)   در صورت امكان مقايسه با استانداردهاي ملي يا بين المللي.
4)   مشخص كردن روشهاي كنترل كيفيت.
5)   ارايه ي راهنماييهاي طراحي در مورد اجزاء مرجع.
6)   كنترل انواع.
بواسطه ي وجود يك سيستم فهرست بندي مناسب براي تمامي خريدها و مشخصات به صورت دقيق و واضع بدست مي آيد و نتايج زير قابل دستيابي خواهد بود:
1)   كاهش كميت سفارشات خريد.
2)   صرفه جويي در سرمايه به دليل حذف ذخيره سازي غير ضروري.
3)   ارتقاء كيفيت خريد.
4)   كاهش هزينه هاي مر بوط به ذخيره سازي و بازرسي به دليل كاهش گوناگوني اقلام انبار كردن.
5)   به طور كلي فعاليتهاي مربوط به بخش خريد مي تواند به وسيله ي يك دستور العمل استاندارد شود. درباره ي خريد كه در پي فعاليتهاي كارشناسي از ساير قسمتهاي كارخانه بدست آمده است جهت داده شد. از فوايد چنين دستور العمل استاندارد شده اي مي توان به موارد زير اشاره كرد:
1)   مامور خريد به سادگي مي تواند سفارش خريد را مورد ارزيابي قرار دهد.
2)   تغييرات مي تواند برروي محدوده هاي مشابه بدون دوباره نويسي سفارشات براي هر قلم صورت گيرد.در كنار اين فوايد وجود يك سيستم غير استاندارد نيز مي تواند زيانهاي زير را در بر داشته باشد:
1)   عدم آشنايي مامور خريد با ويژگي هاي مهندسي.
2)   تغيير در محدوده ي قطعات و اجزاء ممكن است منجر به تجديد نظر كامل شرح مشخصاتن خريد گردد.
ساخت:
استفاده از سيستم استاندارد كارخانه اي در زمينه ي ساخت فوايد بي شماري رو در بر دارد. مزيت اين استانداردها در امر توليد مي تواند به صورت عواملي از قبيل تداوم توليد، بهبود وضع توليد به وسيله ي قابليت تعويض پذيري قطعات يدكي بهبود كنترل كيفيت اندازه گيري شود. معمولاً براي تضمين اينكه كنترل كيفيت، آزمون بازرسي به صورت رضايت بخش برنامه ريزي و اجرا مي شود بر خورداري يك سيستم گواهي كيفيت مانند آنچه در مؤسسات ثالث وجود دارد و اجراي مي شوند مي تواند مفيد واقع شود. يك دستور العمل، كنترل كيفيت اطلاعات را در مورد زير ارائه مي كند:
1)   سازماندهي.
2)   اقلام خريداري شده.
3)   اقلام ساخته شده.
4)   مواد.
5)   فرايندها.
6)   محصولات
7)   روشهاي اجرايي مميزي.
8)   تجهيزات آزمون و بازرسي.
9)   تجهيزات توليد.
عوامل لازم در برنامه ريزي موفق استانداردهاي كارخانه اي:
عوامل مهم و متعددي مي تواند در برنامه ريزي موفق استانداردهاي كارخانه اي نقش داشته باشد كه برخي از آنها عبارتند از:
حمايت مديريت:
برنامه ي استاندارد كارخانه اي مانند ساير فعاليتهاي كارخانه  بدون حمايت كافي و مداوم مديريت نمي تواند موفق باشد. كيفيت اين برنامه ها و نحوه ي حمايت بايد چنان باشد كه كارشناسان استاندارد از توانايي و قدرت كافي در انجام مسئوليتهاي خويش برخوردار باشد. مديريت بايد اين مطلب را بپذيرد كه استانداردها به عنوان يك عامل توسعه براي ساير روشهاي اجرايي و خط مشي هاي كارخانه محسوب مي شوند و از اين رو تمامي افراد بايد آنها را به كارگيرند و به اجرا در آورند.
استاندارد و تضمين كيفيت:
استاندارد كردن و تضمين كيفيت فعاليتهايي واسطه به يكديگرند و در واقع به كارگيري يكي از آنها بدون ديگري امكان پذير نيست.
فعاليت تهيه ي استاندارد معمولاً مرتبط با ويژگي ها و آزمونهايي است كه در آن تعريف مي شود و نيز مرتبط باروشهاي بازرسي و ارزيابي است كه براي تأييد انطباق.
براي بدست آوردن گواهي لازم است. در استانداردهاي بين المللي فعاليتهايي از قبيل استاندارد كردن، تضمين كيفيت، كنترل كيفيت و امثال آن تعريف شده است.
استاندارد و كيفيت:
استانداردها در تضمين كيفيت داراي سه نقش اصلي مي باشند:
الف) از آنجا كه تضمين با يك طراحي خوب آغاز مي گردد. استانداردها مي توانند مشخصات و ويژگي هاي طراحي را تهيه كنند.
ب) استانداردها آزمونهايي را كه اساس كنترل كيفيت و صدور گواهي است را مشخص مي كنند.
ج) استانداردها مي توانند الگو و راهنمايي هايي را براي چگونگي طرح ريزي اجرا و همچنين ارزيابي تضمين فراهم كنند.
گونه هاي مختلف استاندارد:
از آنجا كه استاندارد در مملكت ما بيشتر يك پديده ي اجتماعي است در بسياري موارد ممكن است ضوابط مندرج در استانداردهاي خارجي در برخورد با مسايل ملي تغيير شكل داده و به صورتي در آيد كه در مملكت ما قابل لمس و پذيرش باشد و اين فرم در بعضي موارد امكان دارد كه با فرم استانداردهاي نوشته شده در ساير كشورهامتفاوت باشد. در اين فهرست زير گونه هاي مختلف استانداردها ذكر شده است:
1)   استاندارد ويژگي ها.
2)   مواردي كند استاندارد مي تواند درجه بندي باشد.
3)   استاندارد روش يا روش هاي آزمون.
4)   استاندارد آئين كار.
5)   استاندارد واژه ها و اصطلاحات.
6)   استاندارد روش بسته بندي.
7)   استاندارد درجه بندي.
8)   استاندارد روش بسته بندي نگه داري و حمل و نقل.
البته اين مسايل كه مورد استاندارد به طور كلي نيز صادق است في المثل استاندارد و مسايل مصرفي برق را ممكن است نتوان و يا درجه بندي نمود ولي درجه بندي كفش و لباس و يا وسايل پلاستيكي، مسئله اي در بر نخواهد داشت مشروطه به اينكه همانطور كه گفته شد در مورد فاكتورهايي كه احتمال خطرات يا صدماتي براي مصرف كننده وارد توجه كافي بشود.
استاندارد روش يا روشهاي آزمون:
اين گروه از استانداردها تقريباً باروال استانداردهايي بين المللي يكسان بوده و فقط در مورد بسيار محدودي ممكن است روش آزمون ويژه اي بر حسب نيازمملكتي نوشته شود.

استانداردهاي آئين كار:
اين استاندارد نوع خاصي از استاندارد بوده و بر حسب اينكه درباره ي گروه خاصي از مسايل صنعتي و يا سنتي نوشته شود، نحوه ي نگارش آن فرق مي كند اصولاً آئين كار براي گروهي از كالاها نوشته مي شود كه براي رسيدن آنها به كيفيت استاندارد و رعايت شرايط.
استاندارد ويژگي ها:
اين دو دسته از استانداردها مهمترين نوع استانداردبوده و تدوين آنها چنانچه با توجه به نيازهاي كشور نوشته شود از اهميت خاص بر خوردار است و در اين استاندارد چنانچه از توجه به يك دسته از مشخصات غفلت شود، استاندارد اهميت كاربردي خود را از دست خواهد داد. اما چون كشور ايران از نظر صنعتي نسبت به كشورهاي پيشرفته ي صنعتي در آغاز راه مي باشد و طبيعي است كه در بسياري از موارد نخواهد توانست پابه پاي كشورهاي صنعتي حركت كند و به همين لحاظ ممكن است گاهي به علت عدم امكان و ياعدم ضرورت زماني لز برخي مسايل كه در استانداردهاي خارجي به علت پيشرفت تكنولوژي به آنها توجه شده.
مواردي كه استاندارد مي تواند درجه بندي باشد:
در مواردي كه با توجه به رشد توليد و نوع مصرف كالا مي توان استاندارد را به صورت درجه بندي نوشت مي توان بقيه ي ويژگي ها را در صورت لزوم درجه بندي كرد.
خاص لازم است از راههاي صنعتي و تكنو لوژيكي قابل استحصال نيست بنابراين آيين كار مجموعاً شامل يك سري قوانين و مقرراتي است كه كليه ي عوامل مؤثر در توليد يك كالاي استاندارد را در بر مي گيرد و اين عوامل شامل محيط، دستگاها و مقررات ويژه و احتمالاً افراد مسئول در توليد آن كالا نيز مي شود.
استانداردهاي بسته بندي، نگهداري و حمل و نقل:
اصولاً اين استانداردها قسمتي از ويژگي هاي يك كالا مي باشند كه بايد الزاماً همراه با ويژگي هاي اصلي كالا باشند زيرا بسته بندي قسمتي از مشخصات كالا است كه بايد نمونه برداري بر اساس آن صورت گرفته و نشانه گذاري و بسته بندي از ويژگي هايي است كه بايد در آزمون مورد توجه قرار گيرد.
بسته بندي و نشانه گذاري معمولاً به صورت تعريف كوتاهي در پايان ويژگي هاي كالا داده مي شود.
و اين به ويژه در مورد كالاهايي كه داراي بسته بندي متحدالشكل مي باشد صادق است.
 

بازارسازی و مدیریت بازاریابی -محمد فیض

عنوان مقاله: بازارسازی و مدیریت بازاریابی
مولف: محمد فیض (مدرس دانشگاههای آزاد اسلامی استان گیلان Mohammad_feiz@yahoo.com)
موضوع: بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری
سال انتشار: (میلادی( 2015
وضعیت : تمام متن
چکیده: بازار دارای مفهوم اساسی در اقتصاد است و فعالیت های اقتصادی از طریق عملکرد بازار شکل می گیرند. منظور از بازار مکان و یا جایگاه خاصی نیست بلکه مفهوم آن شکل گیری عرضه و تقاضاکنندگان بر اساس روابط مشخص است. منظور از مبادله میان روابط بازار آنست که عوامل موجود در آن بر اساس اختیار و مبتنی بر اطلاعاتی چون قیمت و کیفیت به مبادله می پردازند. بر اساس مفاهیم اقتصادی اگر نقض عملکرد بازاری اثبات نشده باشد چنانچه بازار مذکور رقابت کامل باشد کارایی به طور مطلوب حاصل می شود یعنی کالاها با حداقل قیمت مبادله شده، سود اقتصادی در حد معقولی حفظ گردیده و منابع به بهترین وجه اختصاص می یابند. از مشخصات بازار رقابت کامل وجود عرضه و تقاضا کنندگان زیاد، کالاهای همگن (دارای مشخصات یکسان و قابل تمییز از نظر کیفیت و کارایی) و دسترسی اطلاعات به طور مساوی است.

مقدمه:

اقتصاد را از یک منظر می توان به سه دسته تقسیم کرد:
1) موج سازان:
منظور شرکت هایی هستند که همواره نوآور بوده و استراتژی آن ها این است که اگر قرار است موجی بیاید ما باید سازنده آن باشیم. بدیهی است که این شرکت ها از قدرت تحمل شکست بالایی برخوردارند و ضمن بهره مندی از نیروهای خلاق و مدیران جسور به صورت دایم در جست وجوی پاسخ به نیازهای بشر با ارائه محصولات جدید هستند.هر چند آمارها نشان می دهند که قسمت اعظم محصولات نو تا به حال در دنیا شکست خورده اند اما باز هم موج سازان به علت بهره مندی از محصولات موفق شان ریسک شکست را هم می پذیرند.
2) موج سواران:
اینها استراتژی چریکی دارند و با هوشیاری موج سازان را تعقیب می کنند و نمی گذارند فاصله شان با موج سازان زیاد شود. موج سواران تخصص بالایی در الگوبرداری آگاهانه دارند. لازم است برای تقلید کورکورانه و الگوبرداری آگاهانه تفکیک قایل شویم. اتفاقا این شیوه عمل برای بسیاری از شرکت های ایران توصیه می شود و ضمن حضور در بازار جهانی از ریسک موج ساز بودن هم می کاهد.
3) اسیران موج:
اینها شرکت هایی هستند که تحولات محیط را نمی بینند و همواره به صورت سنتی عمل می کنند. در حقیقت این موج تغییر و تحولات بازار است که برای این دسته تعیین تکلیف می کند و بدیهی است این بنگاه ه ا همچون زورقی بی اختیار در دست موج اسیر بوده و چه بسا موج آن ها را به صخره بکوبد. حتما هم از این دسته شرکت ها زیاد سراغ دارید که قبلا وجود داشته اند اما امروز اثری از آن ها نیست. در دنیای رقابتی پرچالش عصر جدید یا باید موج ساز باشید و یا موج سوار، در غیر این صورت اسیر موج می شوید. شرکت های موج ساز و موج سوار با بهره گیری از وجوه تمایز نسبت به بازارسازی اقدام می کنند. منظور از بازارسازی این است که چگونه یک محصول را در بازار جا بیندازیم و برای آن بازار سازیم.

تعریف بازاریابی
بازاریابی شامل شناخت نظام بازار و نیازها و خواسته هاورفع آنها ازطریق مبادلات مطلوب است .  سه بعد بازاریابی : بازارشناسی ، بازارسازی و بازارداری
1 – بازارشناسی چیست :یعنی انجام تحقیقات بازاریابی برای شناخت نظام بازار و نظام صادرات قبل از هرگونه انجام عملیات صادراتی .
مدل 4C برای بازار شناسی وجود دارد :
الف : شناخت خودمان ( شرکت  (Company
ب : شناخت مشتری یا مخاطب     Costumer
ج : شناخت رقبا                   Competitor
د : شناخت محیط و عوامل محیطی Change Factor
 2 – بازارسازی چیست: یعنی استفاده از کلیه عوامل تکنیک ها و استراتژی ها جهت ایجاد و افزایش سهم بازار
 مدل  4P برای بازار سازی وجود دارد :
الف : محصول خوب  Product
ب : قیمت مناسب  price
ج : توزیع بموقع Place
د : تبلیغ بجا Promotion
بایستی این چهار عامل را طوری ترکیب کنیم که مورد قبل مشتری قرار گیرد .
 
3 – بازار داری چیست: یعنی روشها و تکنیک ها و ابزارهایی را بکار برد  تا سهم بازار و مشتریان حفظ شوند و روابطی بلندمدت و توأم با وفاداری برای ایجاد صادرات پایدار بوجود آورد

عوامل تعیین کننده بازارسازی
آولونیتیس و گوناریس (1999) در یک مطالعه تجربی به بررسی عوامل تعیین کننده بازاریابی گرایی پرداخته اند. با وجود اینکه ارتباط بین توسعه بازاریابی گرایی و عملکرد بنگاه مورد بررسی قرار گرفته است، درک بازاریابی گرایی همچنان در حالت ابهام مانده و برخی مطالعات ماهیت فلسفی برای بازاریابی گرایی پیشنهاد نموده و برخی دیگر بازاریابی گرایی را به عنوان مفهومی رفتاری مد نظر قرار می دهند. با این حال مطالعات انجام شده از بررسی عوامل تعیین کننده میزان توسعه بازاریابی گرایی غافل مانده اند. عوامل تعیین کننده بازاریابی گرایی شامل عواملی است که بر نگرش‌ها و اقدامات دربرگیرنده مفهوم بازاریابی گرایی تأثیر می‌گذارد. بر اساس این مطالعه بایستی بازاریابی گرایی بصورت ترکیبی یکپارچه از فرهنگ معین و رفتار ویژه نگریسته شود. این مطالعه به بررسی عمقی عوامل اصلی تعیین کننده توسعه بازاریابی گرایی می پردازد. یافته های توصیفی این مطالعه نشان می دهند که توسعه بازاریابی گرایی بر مبنای عوامل ویژه بنگاه و عوامل ویژه بازار تعیین می شود، بطوریکه اولی اثر تسهیل کننده  و دومی اثر وادارنده دارد.
عوامل ویژه بنگاه یا ویژگی های محیط داخلی شامل (آولونیتیس و گوناریس، 1999):
•    تاکید مدیران بر بازاریابی گرایی
•    نگرش مدیریت نسبت به ریسک
•    خصوصیات ساختاری بنگاه (درجه تمرکز و رسمیت)
•    منحصربفرد بودن محصول
•    مزیت قیمتی
•    نیروی فروش ماهر
عوامل ویژه بازار شامل  (آولونیتیس و گوناریس، 1999):
•    شدت رقابتی موجود در بازار
•    مشکلات یا سهولت ورود و خروج رقبای جدید
•    توزیع قدرت بین خریداران و تولیدکنندگان از یک طرف و بین تولیدکنندگان و تامین کنندگان از طرف دیگر
•    درجه تغییرات تکنولوژیکی
•    نرخ رشد بازار شرکت در زمان گذشته و آینده
•    تمرکز بر بازار (اعتماد مشتری و تصویر بنگاه در بازار)
•    شبکه سازی توزیع (سرعت توزیع، روابط قوی با اعضای کانال توزیع)

نتیجه گیری
بازاریابی و بازارسازی از جمله عوامل مهمی است که میتواند به فروش یک کالا و محصول و یا فروش خدمات مختلف کمک کند. برندها و تجارتها از بازاریابی برای فروش محصولات خود استفاده میکنند. در واقع میتوان گفت یکی از مهمترین بخش های یک تجارت بازاریابی است و موفقیت در آن میتواند تمامی جنبه های مختلف یک کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد قطعا فروش بیشتر به درآمد زایی بیشتر کمک خواهد کرد.


منابع
1)    فاطمه اشکزری، مرکز اطلاع رسانی صنایع و معادن ایران، 1391
2)    پرویز درکی، روزنامه سرمایه
 3) www.marketingmanagement.persianblog.ir
 4)  ww.asemankafinet.ir
5) www.banki.ir

 

تجزيه تحليل، پيچيدگيهاي صنعتِ تجارت الكترونيك

((تجزيه تحليل، پيچيدگيهاي صنعتِ تجارت الكترونيك))

 مقدمه:

قبلا مشاهده كرديم كه چگونه تكنولوژيهاي تجارت الكترونيك، اساس اقتصادي برخي تجارتها را تغيير مي‌دهد. در اين فصل جزئيات بيشتري را در مورد اينكه چگونه اين پيچيدگيهاي صنعتي، ساختارهاي اقتصادي صنعت را تغيير مي‌دهد بيان خواهيم كرد.

در ابتدا، دو اثري را كه گهگاهي با تكنولوژيهاي اطلاعاتي قبلي مورد ملاحضه قرار گرفته، بررسي مي‌كنيم: تغيير توازن قدرت در يك صنعت و هماهنگي بهتر فعاليتها، درون و مابين شركتها. سپس، سه اثر ديگري كه مستقيماً روي حلقه‌هاي ارزش (value chins) صنعت كه برتري زيادي به عنوان نتيجة تغييرات مهم در علم اقتصادِ تجارتي كه بوسيلة اينترنت آورده شده است، دارد را بررسي مي‌كنيم.

اين سه اثر عبارتند از: عدم مداخله، عدم يكپارچگي و تقارب ديجيتال حلقه‌هاي ارزش. گرچه اين اثرات قبلاً مشاهده شد، اما آنها به عنوان نتيجة فوائد ويژه‌اي كه بوسيلة شبكة جهاني به ارمغان آورده شده، پر اهميت‌تر شده‌اند.


تغيير قدرت صنعت

يكي از بهترين چهارچوب‌هاي شناخته شده براي تجزيه تحليل صنعت، 5 مدل مؤثر porter مي‌باشد. پورتر 5 ابزار كليدي كه قابليت سودآوري در يك صنعت را تعيين مي‌كند، مشخص نمود. (شكل 1-6)

تهديد وارد شوندگان جديد در عرضة بازار

تهديد محصول يا خدمت جانشين

قدرت معامله خريداران

قدرت معامله عرضه كنندگان

مسابقة رقابتي مابين شركتهاي موجود در صنعت.

                            

تهديد داوطلبان ورود جديد:

تهديد داوطلبان ورود جديد شرح مي‌دهد كه چگونه يك شركت جديد يا يك شركت با صنعتي متفاوت مي‌تواند به سادگي در يك صنعت خاص وارد وارد شود. موانع ورود به يك بازار خاص عبارتند از: احتياج به سرمايه، دانش و مهارت. براي مثال در صنعت خودروسازي، موانع ورود عبارتند از: لزوم طراحي و بهبود مدل جديد، ساختن كارخانه مونتاژ خودرو، بستن تعداد زيادي قرارداد با تأمين كنندگان قطعات و ايجاد شبكة فروش. صنعت ورود به صنعت نرم افزار بر خلاف صنعت قبلي كه بدان اشاره گرديد سهولت آن است، هم چنانكه اين احتياج  كمتري به سرمايه‌گذاري در جهت توسعه محصول يا تجهيزات توليدي در مقياس بالا دارد.

سيستمهاي IT هم چنين مي‌توانند مانعي براي ورود ايجاد كنند.

براي مثال، برخي از خطوط هوائي در گذشته با سرمايه‌گذاري‌هاي قابل توجهي كه در سيستمهاي رِزِرو كامپيوتري انجام دادند، موانع مهمي در ورود به سرمايه‌گذاري، براي واردشوندگان جديد مي‌تواند بسيار مشكل باشد. با اين وجود يكي از خصوصيات اينترنت آن است كه به داوطلبان جديد براي ورود به بازارهاي موجود اجازة ورود مي‌دهد، بدون آنكه احتياج باشد با سرمايه‌گذاري عظيم سازماني افراد حاضر در آنجا برابري يا رقابت كنند. بنابراين احتمالاً رقابت تازه واردين جديد در بسياري صنايع افزايش مي‌يابد. براي مثال اينترنت به فروشندگان اينترنتي كتاب نظير Amazon.com اجازه مي‌دهد كه با كتابفروشيهاي سنتي رقابت كند، بدن آنكه احتياج به سرمايه‌گذاري در يك سري كتابفروشي در خيابانهاي بزرگ باشد.

 تهديد جانشيني:

در برخي قسمتها، تجارت الكترونيك ماهيت مرغوبيت محصول را تغيير داده كه اين به عنوان يك محصول جانشين طبقه‌بندي مي‌شود. جانشيني در جائي به عنوان تهديد براي افراد حاضر در آن بازار مطرح مي‌شود كه محصول جديدي به بازار عرضه مي‌شود. با خصوصياتي عيناً همانند سرويس يا محصول موجود. مثال كلاسيك اين مورد مي‌تواند، جانشين كالسكه‌هاي اسبي با ماشينهاي موتوردار يا جاي‌گزيني قسمتهاي مكانيكي ماشينها با كامپيوتر باشد. براي رهائي از اين مشكل، دست‌اندركاران موجود مي‌بايست محصولات توليدي خود را به روز نگه داشته يا اينكه خود دست‌اندركار اصلي در تأمين محصولات جاي‌گزين شوند.

همان طوري كه در فصل قبل ملاحضه گرديد، بسياري از محصولات يا خدمات جديد به وجود آمده‌اند تا بتوانند تا قسمتي، اگر نه به طور كامل، جايگزين چيزهاي موجود شوند، براي مثال موسيقي آن‌لاين يا پست الكترونيك.

 

قدرت معاملة خريداران:

سومين عامل مهم كه احتياج به توجه دارد، قدرت خريداران مي‌باشد. جائي كه مقدار عرضه، نسبت به تقاضا زيادتر است يا جائي كه خريداران نسبت به عرضه كنندگان كمترند، خريداران ممكن است در موقعيت معاملة قويتري نسبت به فروشندگان باشند. قدرت معامله خريداران، همچنان كه اينترنت انتخاب عرضه كنندگان بالقوه را افزايش مي‌دهد و اطلاعات بيشتري را در اختيار آنها قرار مي‌دهد، ممكن است افزايش يابد. به بيان ديگر، اينترنت هم چنين مي‌تواند به شركتهاي صنعتي اجازه دهد خريدارن با پتانسيل بيشتر را شناسائي كرده و به موجب آن، قدرت خريداران را كاهش دهد. نتيجه به اينكه كدام عامل قويتر است بستگي خواهد داشت.

 

معاملة قدرت عرضه كنندگان:    

عرضه كنندگان، در صنعت در همان موقعيتي نسبت به كارخانجات هستند كه كارخانجات نسبت به خريدارانشان دارند. بنابراين اينترنت مي‌تواند تأثيرات مشابهي همانند آنچه در بالا شرح داده شد داشته باشد با وجود اين افزايش يا كاهش قدرت ايشان، به چگونگي بكارگيري از تكنولوژي بستگي دارد.

مسابقة رقابتي مابين دست‌اندركاران موجود:

آخرين نيرو يا عامل، رقابت مابين دست‌اندركاران موجود در بازار مي‌باشد. اين عامل احتمالاً رو به افزايش است همچنان كه تجارت الكترونيك به طور عموم، كارائي خود را در صنعت زياد، توليد را كم، هزينه‌معامله را كاهش داده و كارائي و زنجيرة عرضه را افزايش مي‌دهد.

افزايش قدرت مشتريان:

انگليسي‌ها معمولاً تمايلي كه از خدمات نامطلوب شكايت كنند، اما اين ممكن است بوسيلة پايگاههاي اينترنتي جديدي كه به مردم اين امكان را مي‌دهد. در مورد سرويسهائي كه از شركتها يا ديگر سازمانها دريافت نموده‌اند شكايت كنند، تغيير كند. براي مثال يك شركت آلماني به نام  Dooyoo.deيك نسخة UK از پايگاههاي آنها (شركتها و سازمانها) تهيه كرد، كه به افراد اجازه مي‌دهد در خانة خود، امتيازِ خدمات و محصولات آنها را مورد بازبيني قرار داده و براي اين مشاركت خود جايزه بگيرند. منتقدين در Dooyoo.uk بازاي نوشتن هر عقيده‌اي 250 dooyoo miles مي‌گيرند، در صورتي كه شخص ديگري نظر شما را بخواند 50  mile  و 10 mile زماني كه شما نظرات ديگران را مورد ارزيابي قرار دهيد به شما تعلق قرار خواهد گرفت. هر 1000 dooyoo mile ارزشي به اندازة 1 پوند دارد كه قابليت تبديل به پول نقد يا اسناد يا اهدا كردن به يك مؤسسه‌ي خيريه را دارد. منتقدين تراز اول با قرار داده شدن در يك Hall of Fame  (مكاني كه شهرت شخص افزايش مي‌يابد) مورد تشويق قرار مي گيرند.

 

تجزيه تحليل سيستم ارزش:

دومين مدل از مدلهاي پورتر  كه به طور گسترده براي تجزيه تحليل صنايع استفاده مي‌شود، زنجيرة ارزش است. مدل پورتر، ماهيتاً با كاهش هزينه و افزودن ارزش افزودة فعاليتهاي دروني شركتها سر و كار دارد. تجارت الكترونيك مي‌تواند در اين هدف، در تمام فعاليتهاي زنجيرة ارزش كمك رسان باشد.

 

سه فعاليت اصلي يك فرايند توليد عبارتند از:

تداركات دروني: دريافت اقلام، انبار كردن و در اختيار قرار دادن آنها براي فرايند عمليات به مقدار مورد نياز.

اقدام عملي: فرايند توليد

تداركات بيروني: تحويل محصولات نهائي كارخانه، انبار كردن و توزيع آنها بين مشتريان

پورتر به اين فعاليتهاي پاية اصلي، دو فعاليت اصلي ديگر را نيز اضافه كرده است:

بازاريابي و فروش: پيدا كردن احتياجاتِ مشتريان بالقوه و آگاه كردن آنها از محصولات و خدماتي كه مي‌توان به آنها ارائه داد.

سرويس (يا خدمات بهد از فروش): هر گونه نيازي براي نصب يا توصيه‌هاي قبل از تحويل محصول و خدمات پس از فروش، و خدمات بعد از آن كه معامله صورت گرفت.

براي پشتيباني اين عوامل اصلي، مي‌بايست شركتي پايه گذاري كرد كه تعدادي از فعاليتهاي پشتيباني را انجام دهد. پورتر اين فعاليتها را به قرار زير طبقه‌بندي كرده است:

 

تداركات:  اقدام جهت يافتن عرضه كنندگان مواد مورد نياز عملياتي كه وارد سازمان مي‌شوند. تداركات در مواردي مانند گفتگو در مورد كيفيت كالاهاي عرضه شده با قيمتي قابل قبول و هم چنين تحويل با اطمينان كالا، مسؤل مي‌باشد.

 

توسعة تكنولوژي: سازمان نيازمند آن است كه فرايندهاي توليدي خود را ارتقاء دهد، كارمندان را آموزش داده و با مديريت نوآوريها اين اطمينان را بدست آورد كه محصولاتش و رتبة كل كالاها و خدماتش، قابل رقابت باقي مي‌مانند.

 

مديريت منابع انساني:  استخدام، آموزش و مديريت پرسنلي افرادي كه براي سازمان كار مي‌كنن.

 

زيربناي شركت:   مديريت كلي شركت، شامل طرح ريزي و حسابداري.

همان طوري كه در فصل قبل مشاهده شد، تجارت الكترونيك مي‌تواند كارائي تمام مراحل زنجيرة ارزش را بهبود بخشد. براي مثال در تداركات، لُجستيك، عمليات و غيره. بنابراين اين حتي مي‌تواند تأثيرات مهم خارجي بيشتري روي زنجيرة ارزش داشته باشد. زنجيرة ارزش در يك شركت، در يك ًسيستم ارزشً  مي‌تواند زنجيره‌هاي ارزش شركتهاي ديگر را نيز بسط دهد. مزيت كلي رقابت يك سازمان، تنها به كارائي سازمان و كيفيت محصولاتش بستگي ندارد بلكه به تأمين كنندگان و شركايش، فروشندگان عمده و خريداران نيز وابسته است. تجارت الكترونيك مي‌تواند روي ارتباطاتي كه ممكن است شركت با اين سازمانها داشته باشد نظير پيوستن به شبكة اطلاعات به اشتراك گذاشته شده، تأثير بگذارد و هم چنين تأثيري مستقيم روي زنجيره‌هاي ارزش اين سازمانها دارد.

 


مدل 3D:

تجارت الكترونيك، سه اثر مهم روي سيستم ارزش مي‌گذارد كه براي راحتي مي‌توان آنها را به نام 3D به خاطر سپرد.

اولاً، همان گونه كه از فصل 3 نشان داده شد، در بسياري بازارها، واسطه‌ها يا دلالان حذف شدند يا به اصطلاح واسطه‌زدائي شد. دوم آنكه شركتها در بسياري صنايع به دنبال ادغام در يكديگرند، يا اساساً تجمع زدائي صورت گيرد.

و آخر اينكه، همان گونه كه در فصل 1 مطرح شد، تقارب يا نزديكي ديجيتال، موانع بين بسياري از صنايعي را كه در حال پايه ريزي تجارت الكترونيك بودند. شكست، از آن جمله مي‌توان به ارتباطات تلفني، كامپيوتري و الكترونيكي اشاره كرد.

واسطه زدائي / واسطه‌ گري مجدد:

اولين اثر روي سيستم ارزش، از تغييرات در اقتصاد زنجيرة عرضه ناشي مي‌شود. در بسياري از صنايع، اين مسئله بسيار عادي است كه توليدكنندگان و عرضه‌كنندگان كالاهاي خود را بين واسطه‌ها يا دلالان توزيع كنند. دلايل بسياري براي گرايش به سمت دلالان وجود دارد ولي معمولي‌ترين دلايل عبارتند از:

كمبود منابع مالي براي در دست گرفتن مستقيم بازار.

فروش ناكافي كه باعث مي‌شود فروشنده به سمت راههاي مفيدتر سوق داده شود.

اطلاعات و تماسهائي كه دلالان ايجاد مي‌كنند.وتجاربي كه دلالان دارند 

در فصل قبل نشان داده شد چگونه تجارت الكترونيك مي‌تواند با كم كردن توزيع يا پخش، هزينه‌هاي معامله را كاهش دهد. اگر اين چنين شود، ممكن است برخي نيازها به دلالان كاهش يابد. همان گونه كه در فصل قبل مطرح شد، تجارت الكترونيك مي‌تواند به طور جدي هزينه‌هاي پخش محصولات را در بيساري صنايع كاهش دهد. خصوصاً در مواردي كه محصولات ماهيت اطلاعاتي داشته باشند (مانند نرم‌افزار) . اين محصولات مانند نرم‌افزار و خدمات خريد، به طريق ديجيتال، كمك اينترنت و با كمترين هزينه توزيع مي‌شوند.سازندگان نرم‌افزار و اطلاعات هم اكنون محصولات به روز شدة خود را از طريق اينترنت كه اين امر نه تنها هزينه‌هاي توليد مجدد و پست  را كاهش مي‌دهد بلكه تمايل كمي براي رفتن پيش يك فروشندة نرم‌افزار براي به روز كردن disketts يا رفتن با يك آژانس خبري جهت دريافت آخرين اخبار وجود دارد زيرا مي‌توان به طور مستقيم توسط اينترنت هزينه آنها را ًدان‌لودً (downloaded) نمود. حذف واسطه‌گري ممكن است درديگر تجارتها نيز صورت گيرد. تجارتهايي كه فروشندة اطلاعات نيستند ولي قوياً بر اطلاعاتي مانند خدمات مالي و نمايندگان سيار، تأكيد مي‌كنند. براي مثال،Mckinseg  تخمين زده است كه هزينه‌هاي توزيع يك بليط رفت و برگشت هوايي 500 دلاري، به كمك اينترنت 20 تا 30 دلار است در حالي كه اگر تحويل بليط توسط نمايندگان آژانس صورت گيرد، هزينه‌اي برابر 70$ خواهد داشت. تهديد رفت و آمد سنتي كارمندان واضح است، مگر آينه آنها  بتوانند با ترجيح اين 40 تا 50 دلار اضافه، ارزش افزوده‌اي براي آژانس هوايي و يا مشتريان ايجاد كنند، به علاوه با اين سرويسهاي سنتي و قديمي، دانستن اينكه كدام خط هوايي جا دارد براي مشتريان ملال آور خواهد بود.

 

ايالتjANE BROOK :

ايالت جان بروك در luscious swan River valley واقع شده است، مكان بيش از 30  توليد كنندة شراب، 20 كيلو متري شمال شرقي perth در غرب استراليا . تاكهاي انگور براي اولين بار در سال 1931 در جان بروك كاشته شدند و شهرت و اعتبار منطقه در طول ساليان براي توليد شراب قرمز عالي، زياد شد.

درسال 1972،David و BEVERLY ATKINSON، املاك آن منطقه را خريداري كرده و با تغيير در توليد، به توليد شراب به ميزان زياد و با كيفيتي بالاتر كرد. تاكستانها دوباره با انگورهاي متنوع و خوب كاشته شدند، آزمايشگاهي براي تجزيه تحليل انگور و شراب تأسيس گرديد و تجهيزات توليد شراب با تانكهاي ضد زنگ دوباره سازي شد، سردخانه و انبار جديدي با چوب بلوط نيز ساخته شد.

ايالات جان بروك به طور سنتي شرابهاي خود را به توزيع كنندگان در شرق و غرب استراليا و واردكنندگان شراب در ژاپن، سنگاپور، مالزي، انگلستان و ايالات متحده مي‌فروخت. اما با ظهور تكنولوژي جديد و راههاي بازاريابي، در ژوئن 1995 ، جان بروك اولين توليد كنندة استراليائي شراب شد كه سايتي در شبكة جهاني اينترنت دارد و هم اكنون به طور منظم، سفارشات ًآن لاينً خود را از مشتريانش در سر تا سر استراليا به طور مستقيم دريافت مي‌كند. اما به علت قوانين مربوط به واردات، اخيراً نمي‌توان به كشورهاي خارجي صادر كرد و مشتريان بايد مستقيماً با يكي از توزيع كنندگان در همان كشور مراجعه كنند. بنابراين در 1999 جان بروك يك شعبه از jane Brook Estate wine  را در لندن تأسيس كرد، بنابراين ممكن است در آينده اجازه بيابد به طور مستقيم در اروپا نيز فروش كند.

گر چه هدف براي واسطه زدائي در زمينة كالاهاي اطلاعاتي بيشتر است اما اين ممكن است در زمينة عرضة محصولات فيزيكي نيز اتفاق بيفتد.در اين حالت عرضه كننده ممكن است همچنان هزينة زيادي چون هزينه‌هاي حمل و نقل را داشته باشد، بنابراين احتياج دارد كه به دنبال صرفه‌جوئي در هزينه، در جاي ديگري باشد. براي مثال شركت DELL در مديريت انجام چنين كار بوسيلة اينترنت موفق بود، بدين صورت كه با نوآوري در زنجيرة عرضه‌شان، سفارشات را به صورت ًآن لاينً دريافت مي‌كرد تا اين امر هزينه‌هاي نگهداري كامپيوترهاي شخصي مونتاژ شده را كاهش مي‌داد.

 

نظرية هزينة معامله:

نظرية هزينة معامله در فصل قبل مشاهده شد و بحث بر سر واسطه زدائي، اغلب بر پاية هزينه‌هاي معامله صورت گرفت. همان گونه كه بحث شد، براي كاهش هزينه‌هاي معامله از يك ارتباط الكترونيكي مستقيم استفاده مي‌شود، يعني كه بازاريابي مستقيم در مقابل معامله از طريق دلال بيشتر مورد تأييد قرار مي‌گيرد.(شكل 6-6)

نظرية واسطه‌زدائي بر دو فرض كليدي استوار است:

فرضيه 1: تجارت الكترونيك، هزينه‌هاي معامله را تا صفر كاهش مي‌دهد.

فرضيه 2: معامله‌ها مانند اتم هستند

 (يعني اينكه يكپارچه‌اند و به اجزاي كوچكتر تقسيم نمي‌شوند)

فرضية 1 كه مي‌گويد تمام هزينه‌هاي معامله به صفر ميل خواهند كرد، سؤال برانگيز است، اول از همه از نقطه نظر عملي. اينكه هنوز هم هزينه‌ها معامله باعث سفارش كالا به صورت ًآن لاينً مي‌گردد، گرچه در بسياري از حالتها از ًآف لاينً هم كم هزينه‌تر است. دوم اينكه، اگر توليد كننده يك سازمان شبكه‌اي را ايجاد كند، كاملاً محتمل است كه سرويسهاي هماهنگ كنندة بازار، به موازات بسياري از سرويسهاي ديگر، بدون منبع گردند كه نتايج يك چنين اتفاقي بيشتر از وقتي است كه تعداد كمي واسطه در سيتم ارزش وجود داشته باشند.

اگر اين فرضيه (فرضية 1) ضعيف يا سست گردد، جنبه‌هاي مختلفي از معامله‌ها در طرق مختلف تحت تأثير قرار مي‌گيرد كه با اين امر امكان دستيابي به نتايج

مختلف امكان‌پذير مي‌گردد. (شكل 7-6)

                 T1>T2+T3         قبل از اينترنت         T1

T1

                                          پس ازاينترنت

       T1>T2+T3

 

واسطه زدايي،تنها يكي از پيش‌گويي‌هاي امكان پذير برپاية فريضه 1 است. ديگر امكانها عبارتند از:

بازار مستقيم تكميل شده. بازاريابان مستقيم موجود، نظير شركت DELL ، از اينترنت براي تكميل فعاليتهاي خود استفاده مي‌كنند.

وقتي شركتها براي بالا بردن ميزان معاملاتشان از تجارت الكترونيك استفاده مي‌كنند، پايگاه شبكه‌اي معاملات، ساختار موجود را تقويت مي‌كند يعني هدف و دانشي را كه به عنوان نتايج تكنولوژيهاي فيزيكي حاصل شده است. اين مسئله زماني محقق مي‌شود كه شبكه به دلالان موجود اجازه دهد اقتصادي با هدف و دانش كه منجر به پشتيباني اطلاعات و يا سرويسهاي مديريت ديسك مي‌شود را خلق كنند. مثال اين مورد مي‌تواند شركتهاي صادر كنندة كارتهاي اعتباري باشد كه از اينترنت براي پشتيباني برگشت پول مشتريانشان در آن سوي شبكه استفاده مي‌كنند.

cybermediarieS ، از اينترنت براي كاهش هزينة معاملات

توليدكننده             دلال              مشتري استفاده مي‌كند.      Cybermediaries

فرضيه 2 كه نقش دلالان را عموماً به عنوان هماهنگ كننده توصيف مي‌كند اغلب سؤال برانگيز است، چرا كه خدمات ارائه شده توسط يك دلال قابل تخمين نمي‌باشد. براي مثال دلالان ممكن است باعث سود مشتريان شوند كه از آن جمله مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

كمك رساندن در جستجو و ارزيابي، تشخيص نيازها و تأمين كالا، كاهش ريسك و توزيع يا تحويل كالا. دلالان هم چنين ممكن است براي توليد كنندگان نيز سودمند باشند به اين صورت كه با خلق و نشر اطلاعات مربوط به كالا و خلق آگاهي نسبت به محصول، بر خريد مشتريان اثر گذاشته، اطلاعات مربوط به مشتريان را تهيه كرده، احتمال در معرض ديسك قرار گرفتن را كاهش داده و هزينه‌هاي توزيع در سنجه‌هاي  اقتصادي را نيز كاهش مي‌دهد. در پايان، ديگر عملكرد مشترك دلالان همانا يكپارچگي و بالانس نيازهاي رقابتي توليد كنندگان و مشتريان مي‌باشد.

به بيان ديگر در آينده احتمال دارد جايگاهي براي دلالان در تجارت الكترونيك باز شود، اگر چه آنها ممكن است جز اولين‌ها باشند. بعضي از دلالان جديد در حال به وجود آمدن بر اساس مطلب بالا هستند.

 

عدم اجماع/ اجماع مجر

در جايي كه تغييرات عدم ميانجي‌گرايانه ساختار زنجيره توزيع خارجي كارخانه و عدم اجماع شامل فعاليت‌هايي غير وابسته شده به هم در كارخانه مي‌شود، همة فعاليتها در زنجيرة ارزش از قبيل طراحي، توليد، بازاريابي توزيع و حمايت از مشتري بدون برنامه‌ريزي باقي مي‌ماند. براي اغلب تجارت‌هاي  سنتي زنجيره ارزش مرتبط است با جريان فعاليت‌هاي فيزيكي از قبيل انتقال مواد خام از ذخاير به كارخانه، پردازش مواد به كالاهاي تمام شده، انتقال كالاهاي تمام شده به زنجيره توزيع و فروش و پس و تحويل به مشتري. به هر حال در بسياري از تجارت‌هاي امروزي كه حجم اطلاعات بسيار زيادي را مبادله مي‌كنند، كالا نيستند كه به صورت فيزيكي در كارخانه حمل و نقل شوند بلكه اطلاعات جابجا مي‌شوند. براي مثال در بسياري از تجارت‌هاي توليدي امروزي كالاها به صورت فيزيكي از جايي به جاي ديگر حمل نمي‌شوند. اغلب كالاها توليد سر هم‌بندي و توزيع شده‌اند كه اين فرآيندها از همان سايت با جريان اطلاعاتي گرفته شده از دپارتمان  ديگر تبعين مي‌شود. ارزش اصلي همان جريان اطلاعاتي است كه بر روي اين كالا وجود دارد. به طور مثال در طراحي كالاي سر هم‌بندي شده در تحقيق بازار، در تبليغات و ارتقاء وايون و وستنر مباحثه‌اي در مورد تجارت الكترونيك داشته‌اند كه تأثير بسزايي بر روي بسياري از صنايع با تغيير ارزش جريان اطلاعات خواهند گذاشت، كه مبحث تأثيرگذار در مورد كانال ‌هاي اطلاعاتي مرسوم صورت گرفته است در بسياري از صنايع مبادله بين صورت و دسترسي به اطلاعات صورت مي‌گيرد به طور مثال يك كارخانه ممكن است بين دو مقولة نيروي فروش بزرگ به خاطر ارتباط با ژرفاي خواست مشتري، و يك مقولة تبليغاتي وسيع براي رسيدن به بازار بزرگتر انتخاب و سرمايه‌گذاري كند. اينترنت مباني اقتصادي بنيادي براي كارخانه توسط فراهم آوردن هر دو مزيت ثروتي، مالي و دسترسي و همچنين افزايش قدرت مشتري را تغيير داده است. اونس و ورستنر همچنين مباحثه‌اي در مورد اينكه كارخانه‌ها به صورت غير قابل انكاري نياز روزافزوني به هم‌كُنش ثروت و دسترسي و همچنين چيزي را كه آنها تقابل مي‌نامند به صورت بسيار نزديكي به هم با توجه به علايق مشتري دارند. همانطور كه ما در بخش 4 برخي از روشهاي بدست آمده از قبيل CRM، خصوصي‌سازي يا الباقي تكنيك‌هاي بازاريابي براي شناسايي بهتر نوع نيازهاي مشتري مشاهده كرديم. اونس و وستنر  در مورد اين تغيير اقتصادي راجع به چسب نگهدارندة تفاوت‌هاي مختلف كارخانه صحبت مي‌كنند، كه كم‌كم ذوب مي‌شود و مجدداً اسباب تجزية اركان تجارت را به وجود مي‌آورند.

دان‌ و موي در مورد تعامل تئوري هزينه تا نهايت در مبحث قانون انحلال كارخانه‌ها مباحثه كرده‌اند. همانطور كه هزينه‌هاي تعامل در بازار به صفر مي‌رسد، همچنين اندازة كارخانه‌ها نيز كوچك مي‌شود اين مسأله به صورت منطقي از تئوري ارائه شده توسط كواس در مورد اولين كارخانه‌ها نشئت گرفته است. كواس كسي بود كه در مورد دليل اينكه چرا كارخانه‌ها براي اولين بار شكل گرفتند براي آنكه تعامل‌هاي مطمئني در هزينه‌هاي پائين‌تر عرضه كنند، كه اين كارخانه‌ها هزينه‌هاي بسيار پائين‌تري از بازار آزاد داشته و همانطور كه مشهود است كه نظريه كواس از اولين تا آخرين نوع سير روند كارخانه‌ها را مي‌تواند پيش‌بيني كند و اگر كواس درست گفته باشد هزينه تعامل در بازار آزاد كاهش پيدا مي‌كند و هيچ دليلي در تعامل به صورت اوليه باقي نمي‌ماند اين مسأله در بسياري از صنايع قابل رويت است بسياري از فعاليت‌هايي كه شامل حجم اطلاعات وسيعي و كمتري هستند از قبيل سر هم‌بندي و توزيع اقلام هم اكنون در بسياري از كارخانه‌ها به صورت فزاينده صورت مي‌پذيرد به طور مثال در مورد مصرف الكترونيكي و مصرف كننده‌هايشان از قبيل sony بدين صورت است كه ممكن است sony در ژاپن طراحي شده باشد ولي بسياري از قطعات آن به خاطر ارزش و هزينة نيروي كار ارزان‌تر در چنين سر هم‌بندي صورت مي‌گيرد كه اين سر هم‌بندي و توليد قطعات مي‌بايست با انتقال اطلاعات و و داده‌ها از شركت مادر در ژاپن صورت بپذيرد كه در اينجا ارزش تعامل نشان داده مي‌شود و با تغييرات هزينه‌اي تعامل كه توسط تجارت الكترونيك به صورت تمايل بسيار افزاينده‌اي در حال توسعه و شتاب‌گيري در فعاليت‌هاي ديگر هستند مي‌توان مسائلي از اين دست را مشاهده كرد و به طور مثال در پشتيباني تلفن‌هاي انگليس بسياري از مراكز تماس تخصصي واقع در مكان‌هاي ارزان‌ قيمت‌تر مي‌باشد كه مي‌بايست اين قبيل خدمات از مكان‌هاي ارزان قيمت به مصرف‌ كنندگان و مشتريان در سراسر نقاط انتقال يابند و بيشتر نيازهاي مشكل ارجاع شده در ستاد خانگي را حل كنند.

ما بالاخص مي‌توانيم هزينه طراحي محصول مورد نياز و سفارش اطلاعات را از طريق زنجيره ذخيره‌اي طراحي يا فروش كه براي تحويل و توليد محصول صورت مي‌گيرد، كاهش دهيم. مثلاً فورد و کرايسلر و جنرال موتور در صنعت شبكه‌اي اتومبيل تعامل‌هاي بسيار نزديكي با هم در بسياري از قطعات اتومبيل و وسايل مشترك دارند كه تنها فناوري و اطلاعات تخصصي مبادله نمي‌شود كه اين تعامل شامل همه چيز از قبيل فايل‌هاي CAD براي خريداري شكل‌ها و فرمت‌هاي اجزا نيز مي‌شود. كارخانه‌ها ممكن است مجبور به عدم اجماع شوند كه اين مسأله به خاطر فشارهاي بازار مي‌باشد. اگر هزينه‌هاي جستجو و فراهم آورندگان به صورت قابل ملاحظه‌اي كاهش پيدا كند و به جاي آنكه به نزديك‌ترين منبع بروند مشتري‌ها ممكن است ارزان‌ترين و يا بهترين فرآهم آورنده در دنيا در بالاخص در محصول يا خدمات باشند. به طور مثال در بانك‌هاي خيابان‌هاي بزرگ در حال حاضر خدمات زنجيره‌اي فراواني شامل حساب جاري، حساب پس‌انداز، حساب چرخشي، توصيه‌هاي مالي ارائه مي‌دهند كه در گذشته مشتري‌ها تنها روي يك بانك براي برطرف كردن نيازهاي خود وابستگي ايجاد مي‌كرد كه در اين مسأله و نبودد فناوري اطلاعات سبب ايجاد هزينه‌هاي مختلفي براي مشتري در راستاي جابجايي بين بانك‌ها مي‌شد كه هم اكنون به خاطر وجود اين تعامل در هر بانكي اين خدمات ميسر گرديده است. اين مسائل سبب مي‌شد كه مشتري به روي يك بانك مشهور با سابقه تاريخي زياد وابستگي ايجاد كند و در همان زمان بانك‌ها اطلاعات قابل توجه‌اي به مشتريان ارائه مي‌كردند به خاطر آنكه هيچ رقيبي وجود نداشت و رابطه بين بانك و مشتري رابطه بسيار يك‌طرفه‌اي از لحاظ اطلاعات و قدرت بود. با اطلاعات بيشتر و انتخاب بيشتر محصولات موجود كه در اينترنت مهيا گشت توازن قدرت تغيير پيدا كرد. يك تهديد ممكن براي بانك‌هاي سنتي آن است كه مشتري وفاداري كمتري خواهد داشت و بهترين فراهم آورنده براي هر محصول را يك فراهم آورنده براي ارزان‌ترين و بهترين خدمت حساب جاري يكي ديگر براي پس‌انداز و ديگري براي حساب در گردش.

 

اجماع مجدد

اگر چه عدم اجماع در برخي از صنايع رخ داده در بقية موارد بيشتر از عدم اجماع، اجماع مجدد رخ داده است. به طور مثال به جاي تمركز روي تنها يك فعاليت پيش‌بيني شده بسياري از بانك‌ها ادغام مي‌شوند تا نتوانند خدمات بيشتري را با بهره‌گيري از سيستم‌هاي اطلاعات براي بدست آوردن آينده اقتصادي بهتر ارائه دهند. ًتيمرزً پيشنهاد كرد كه تمايل به سمت يكپارچه سازي جريان اطلاعات و افزودن  ارزش به فعاليت‌هاي اضافه شده وجود دارد او انواع تجارت‌ها را بنا به ادغام عملكردي و درجه ابداعيشان تقسيم‌بندي كرد. درجه ادغام عملكردي از اجراي تجارت تك عملكردي از قبيل مغازه‌هايي كه تنها بازاريابي اينترنتي دارند با فعاليت‌هاي ادغامي چند منظوره در زنجيره ارزش گسترش مي‌يابد. درجه نوآوري از جايگزيني براي روش‌هاي سنتي انجام تجارت الكترونيكي ضروري تا روش‌هاي بيشتر نوآورانه از قبيل پيشنهاد عملكردهايي كه قبلاً در دسترس نبودند، گسترش مي‌يابد. ترجيحاً منجر شدن به عدم اجماع يا تقسيم فعاليت يا هر دو اينها در آينده تمايل به ادغام فعاليت‌ها را منجر مي‌شود.

 

همگرايي ديجيتالي

در جائي كه عدم ميانجي‌گري و عدم اجماع شامل تغييراتي در زنجيره ارزش صنعت مي‌شود تأثير سوم شامل به هم پيوستن زنجيره‌هاي ارزش، صنعتي مي‌شود. در بخش پيشين ما به برخي از تكنولوژيهاي كليدي استفاده شده در تجارت الكترونيك و آنكه چطور بسياري از تكنولوژي‌ها همگرايي داشتند و اين همگرايي اجازة انتقال اطلاعات بين دستگاه‌ها و سيستم‌هاي مختلف داشت مطالعه كرديم. اين همگرايي تكنولوژيكي در برخي موارد منجر به شكسته شدن حد و مرز صنايع سنتي و همگرايي بين صنايع مشمول اين شكسته‌شدن، شد.

به طوري كه در گذشته سخت‌افزار و نرم‌افزار براي تلويزيون اجازه تعامل مشترك اطلاعات با سخت‌افزار و نرم‌افزار كامپيوتر را  نمي‌داد ، ولي هم اكنون ممكن شده است كه برنامه‌هاي تلويزيون به روي كامپيوتر مشاهده كرد و همچنين برخي از دستگاه‌هاي تلويزيون اين ميزان قابليت را نيز دارند كه توانايي پردازش داشته باشند كه اين همگرايي سبب شده است كه حد و مرز بين تلويزيون و كامپيوتر مشخص نباشد. و يك جريان مشابه در حيطه زنجيره ارزش ديجيتالي در همة ابعاد چه از طريق مشتري، چه از طريق صنعت تحميل مي‌گردد. گرين‌اشتين و خانا دو نوع از همگرايي را مشاهده كردند، همگرايي در اجزاء و همگرايي در مكمل‌ها. همگرايي در اجزاء زماني رخ مي‌دهد كه كارخانه‌هاي متفاوت محصولات خودشان را با اجزاء مشابه گسترش مي‌دهند به طور مثال تلويزيوني كه از اجزاء مشابهي كه در كامپيوتر است بهره مي‌برد، و كامپيوتري كه از اجزاي مشابهي كه در تلويزيون است بهره مي‌برد. به زودي محصولاتي كه بيشتر و بيشتري را سهيم مي‌شوند، قابل تعويض خواهند شد. همگرايي در مكمل‌ها زماني رخ مي‌دهد كه كار توليدي در تركيب بهتر از تجزيه و تكي سازي جواب مي‌دهد. به طور مثال يك دستگاه تلويزيون كه اجازه مي‌دهد اطلاعات به صورت سريع به كامپيوتر دانلُود شود انواع مختلفي از همگرايي تأثيرات مختلف اقتصادي بسياري دارند و تنوع آنها از زنجيرة ارزش ديجيتالي مفاد محتوايي توليد كننده به مصرف كننده منتقل مي‌شود. براي همگرايي ما مي‌توانيم اين مفاد را به سه بخش تقسيم كنيم. مفاد توليد، توزيع و مفاد بازيافت.

توليد محتوا

كارخانه‌هاي معمولي در بخش زنجيره ارزش از قبيل استوديوهاي فيلم‌ساز مثل ديزني، گردآورندگان اخبار از قبيل رويتر و شبكه‌هاي تلويزيوني از قبيل BBC شامل يك اين چنين ويژگي‌هايي هستند. همگرايي در توليد تا آنجايي كه نويسنده مطلع است بسيار مكمل كننده مي‌باشد. در سال‌هاي اخير مشاهده شده است كه اين همگرايي و تشريك مسائل در بسياري از شبكه‌هاي تلويزيون، فيلم، موسيقي، اخبار، اطلاعات، بازيها، تجارت و نرم افزارهاي تحصيلي از قبيل timwarner  در آمريكا، پيرسن در انگليس، نوزكورپوريشن در استراليا و برتلزمن در آلمان وجود داشته است. اين تشريك مساعي مزاياي مشهودي براي كنترل كردن همة انواع مختلف مفاد درون اين گروه‌ها بالاخص زماني كه مفاد ديجيتالي مي‌شود دارد و از آنجايي كه آنها ممكن است توزيع مشابه تصويري داشته باشند و ممكن است مشتري‌هاي يكساني را خدمت رساني كنند استفاده از ساخته‌ها و فراهم آورده‌هاي يكديگر را مي‌پسندند گر چه برخي از مطالعات انجام شده نشان مي‌دهد كه مردمي كه با اينترنت كار مي‌كنند به صورت كلي زماني كه تخصيص به تماشاي تلويزيون مي‌دهند را به صورت بهينه‌تر و كاراتر بهره مي‌گيرند ولي همچنان بهره‌گيري مشترك چند رسانه از يك محصول و تبادل اين برنامه‌ها به هم كمك شاياني به اين نوع صنايع كرده است و ترجيحاً مردم تنوع بيشتري از محتويات و مفاد را مي‌بينند.

 

توزيع:

علاوه بر زنجيره ارزشي در مرحله توزيع همگرايي به صورت عمده زير عنوان مي‌شود. كمپاني‌هاي معمولي كه در اينجا شامل كمپاني‌هاي تلفن BT و كمپاني‌هاي كابل مثل    NYNEX از اين دو توزيع بهره مي‌گيرند. در اينجا نيز تعداد بي‌شماري از اين نوع مشاهده مي‌شود كه در شبكه‌هاي كابلي، ماهواره‌اي، تلويزيوني، الكتريكي و تجارت‌هاي مرتبط با تلويزيون همانطور كه آنها در جستجوي آن هستند كه شبكه‌هاي خود را گسترش بدهند تا بتوانند ترافيك رو به رشد در مناطق مختلف اطلاعاتي خود را منتقل كنند كه البته اين نوع ترافيك تنها منحصر به اطلاعات نمي‌شود بلكه سرگرمي‌ها و محتواي تحصيلي براي مصرف كننده‌ها نيز شامل اين مقوله مي‌شود به طور مثال در انگليس چند فراهم آورندة سيمي از قبيل تلوست  و كمپاني‌هاي سيمي از قبيل BT در حال حاضر دسترسي به اينترنت را فراهم مي‌كنند كه در حال رقابت با ISP هايي هستند از قبيل AOL و فري سلو. در راستاي توسعه تكنولوژي جديد توسط نورتك و نرم‌افزارهاي يكپارچه شده‌‌اي اينك كه براي مصرف كننده‌ها تكنولوژي دسترسي به اينترنت با سرعت بسيار بالا را بر روي خطوط قوي فراهم آورده‌اند، كمپاني‌هاي الكتريكي نيز مي‌توانند به آنها ملحق شوند. سيستمي كه سيگنال‌هاي داده‌اي را از الكتريكي جدا مي‌كنند نيز طراحي شده‌اند تا بتوانند ترافيك اطلاعاتي در يك مگا پيكسل را تقريباً 10 برابر سريعتر از خطوط سرويس‌هاي ادغام شدة شبكة ديجيتالي انتقال دهند. ولي اين نوع تكنولوژي شامل صدا و تصوير نمي‌شود. مشتريان براي دريافت اين نوع سرويس پر سرعت احتياج به نصب يك جعبه كوچك نزديك الكتريك سنج دارند تا بتوانند اطلاعات را بفرستند و دريافت كنند كه اين سخت‌افزار هزينه‌اي در حدود 300 دلار كه به همان اندازة يك كارت ISDN مي‌شود دارند، كه در اين صورت هزينه‌هاي خدماتي بر دوش كاربران مجزا مي‌باشد.

 

 

بازيافت محتوا و پردازش

در آخر زنجيرة مشتري همگرايي هم در زير عنوان‌ها و هم در مكمل‌ها مشاهده مي‌شود به طور مثال هم اكنون ممكن است كه شما به اينترنت دسترسي داشته باشيد با استفاده از سخت‌افزارهاي متنوعي از قبيل تلويزيون، كامپيوتر، PDA ها و تلفن‌هاي موبايل. اين مسأله شبيه‌سازي‌هاي بسياري در صنايع مختلف صنعت در بين كارخانه‌ها ديده مي‌شود. كارخانه‌هايي از قبيل IBM و مايكروسافت و توليد كننده‌هاي الكترونيكي از قبيل sony و ماتسوشيتا از اين نوع همگرايي‌ها به صورت قابل توجه‌اي بهره مي‌گيرند به طور مثال Apple  و sony روي يك كار مشترك براي توسعة تلويزيون‌هايي كه بتوانند به اينترنت وصل شوند، كار كرده‌اند. كه هم زمان دستگاه‌هاي متنوع زيادي در صنعت اطلاعات و داده‌ها كه از اين نوع تكنولوژي بهره مي‌گيرند از قبيل كامپيوترها و موبايل‌هايي كه بين اين دو كمپاني رد و بدل مي‌شوند از همين تكنولوژي مذكور بهره مي‌گيرند. محصولات مكمل كنندة جديدي نيز مانند دوربين‌هاي ديجيتال كه مي‌توانند تصاوير را روي كانپيوتر ذخيره كنند و يا آنكه تصوير را روي دستگاه تلويزيون نمايش دهند وجود دارد.

همانطور كه در كتاب ًتقارب تكنولوژيكيً  اين ايده مطرح شده است كه از مديريت روابط مشتري اين نتيجه بدست مي‌آيد كه حد و مرزهاي صنايع در آينده توسط روابط مشتري ديكته مي‌شود. به طور مثال بسياري از بانك‌ها منافعي در رسانه‌هاي گروهي، ارتباطات تلفني و مسافرت در زماني كه بسياري از كمپاني‌هاي توليد كننده از قبيل جنرال موتور پيشنهاد سرويس‌هاي مالي مي‌دهند دارند. همانطور كه در بخش 4 مشاهده شد، تجارت الكترونيك مي‌تواند با مديريت روابط مشتري (CRM) ادغام شود.

براي آنكه رقابت در صنايع همگرا شونده را تجزيه و تحليل كنيم ضروري است كه توجه كنيم  نه تنها نيروهاي رقابتي درون يك صنعت بلكه همچنين نيروهايي از صنايع وابسته نيز اين نوع همگرايي را بدان صنعت خاص تحميل مي‌كنند. دالينگ (1998) پيشنهاد مي‌كند كه اين مسأله مي‌تواند انجام شود با توجه به روابط متقابلي كه پديد آمده از نيازهاي مشتري در اطراف صنايع متقارب است.

همانطور كه در بالا نشان داده شده است تأثير تجارت الكترونيك بر روي صنايع معكوس شده و       بسته به چند فاكتور است. به هر حال يك جمله عمومي مي‌توان گفت كه تأثير رقابتي سريع سبب مي‌شود كه كارخانه‌ها مواجه با تعداد فزاينده و رقباي متنوع بزرگتري باشند كه همانطور كه اين رقبا به تازگي وارد بازار مي‌شوند، سبب مي‌شوند كه توليد كننده‌هاي پيشكسوت‌تر را به سمت اين نوع همگرايي‌ها و تقارب بكشانند. يك تغيير عمدة ديگر به عنوان نتيجة تكنولوژي‌هاي همگرا اين است كه دامنة رقابت نيز تغيير پيدا كرده است در گذشته رقابت نيز بين دو كارخانه بين زنجيرة ارزش بود به طور مثال در ارتباط مشتري‌ها به شبكه تلفن. رقابت فزاينده بين بخش‌هاي متفاوت زنجيرة ارزش است به طور مثال در محتوا و تحويل سرويس‌هاي اطلاعاتي و بين زنجيره‌هاي ارزش به طور مثال فيما بين كمپاني‌هاي  تلويزيون كابلي اين قضيه نياز دارد كه كارخانه‌ها نگاه جانبي به صورت موازي به زنجيره‌هاي ارزشي و در عين حال به همراه زنجيره‌هاي ارزش سنتي داشته باشند. به جاي تعريف هدف تجارت با واژگان توليدات يا موقعيت در زنجيرة ارزشي، سؤال مطرح شده در آينده ممكن است اين باشد كه چه عملياتي كارخانه انجام مي‌دهد كه به مشتري‌ها خدمات مطلوب‌تري برساند يا آنكه چه هستة كامل و چند منظوره‌اي كارخانه دارا مي‌باشد كه سبب مي‌شود خدمات پس از فروش و خدمات جامع و كامل‌تري را كارخانه ارائه دهد. اگر اين نوع تمايل به جاي زنجيرة ارزش خطي گسترش پيدا كند ما شاهد آن خواهيم بود كه در بيشتر صنايع آينده زنجيره‌هاي ارزشي متصل شده و چند منظوره يا اينكه كارخانه‌ها پيشنهاد محتواي متنوع و چند منظوره‌اي را ارائه دهند، شوند.

 مي‌توان به صورت واضح و روشن‌تر در مثالي اين منظور را بررسي كرد.

مثلاً شركت sony دستگاه تلويزيون خود را به همراه بسياري از مشتقات آن از قبيل كامپيوترها دستگاه‌هاي صوتي تصويري، دوربين، پرينتر و غيره از مشتقات آن به يكباره ارائه مي‌دهد كه بهره‌گيري از هر كدام از آنها توجه مشتري را به سمت استفاده از دستگاه‌هاي ديگر اين شركت سوق مي‌دهد كه اين به معناي چند منظوره بودن كارايي اين شركت مي‌باشد.

اينترنت مي‌تواند تهديدي براي جايگزيني شبكه‌هاي تلفن عمومي سنتي باشد ما در بخش 2 ديديم كه چطور پروتكل‌هاي اينترنتي اجازه مي‌دادند كه بسته‌هاي ديجيتال بين كامپيوترها در يك شبكه انتقال پيدا كنند و چطور اطلاعات مي‌توانستند به صورت  فاكس، متن و از اين قبيل بشوند كه اين مسأله خطر بزرگي را به شبكه‌هاي تلفني تحميل مي‌كرد. برخي از كمپاني‌ها از قبيل نورتك نتورك و Communication  ADC دارند شروع مي‌كنند كه شبكه‌هاي تلفنIP   ارائه دهند كه اين نوع شبكه‌ها قادرند اطلاعات رسانايي با صداي بلند و سرعت بالا در مسافت‌هاي طولاني منتقل كنند. VOIP  تلفني به سادگي توسعه و بسطي است كه اجازه مي‌دهد شبكه‌هاي IP  به صورت بدون نقص با PSPN  ادغام شوند. اين قضيه با استفاده از دستگاهي  فيما بين  شبكه IP و خطوط تلفن خارجي كه سيگنال‌هاي صوت را فشرده مي‌كند و بعد از فشرده‌سازي آنها در بسته‌هايي با همديگر و با بهره‌گيري از اطلاعات سريع جمع مي‌كند به دست آمده است. اگر چه مسائل به صورت سريعي در حال تغيير هستند ولي مزيت آن اين است كه هزينه بسيار كمي را در مسافت‌هاي طولاني دارند. در حال حاضر تلفن‌هاي راه دور نسبتاً در مقايسه با تلفن‌هاي محلي گران هستند ـ در آمريكا مجاني  و در اروپا بسيار ارزانتر ـ از آنجايي كه دسترسي به اينترنت با نرخ محلي است. استفاده از VOIP آن نيز با همان نرخ محلي محاسبه مي‌شود. در عين حال كه شما را به سر تا سر دنيا متصل مي‌كند بسيار مقرون به صرفه مي‌شود چرا كه همانند آن مي‌ماند كه شما به همسايه بغل دستي خود زنگ زده باشيد.

 

دو هدف مختلف آينده:

مشخص نيست كه اين سير تحول به كجا مي‌رود بسته به دو نيروي مختلفي است كه در بالا متذكر شده است كه ما تعامل و توسعه اين دو بند را مورد بررسي قرار داديم. ما چند راه سناريو توسعه را براي تجارت بر مبناي الكترونيك و تعامل آن بر روي اين نيروها در بخش 7 مورد آزمايش قرار داديم. در ضمن اينجا دو هدف متفاوت از آينده توسط جان اسكالي، CEO پيشين كامپيوترهاي Apple و كاليس استادهاي مدرسه تجاري هاروارد.                 .

اگر چه بحث بالا به روي صنايع رسانه‌اي سنتي تمركز داشت در بلند مدت فعاليت‌هاي مشابهي در موضاعات مختلف به وجود آمده است از قبيل سرويس‌هاي مالي خريد و تبليغ و هر چيزي كه در حال حاضر از طريق كانال‌هاي ديگري انجام مي‌شود و مي‌تواند توسط رسانه‌ي ديجيتالي صورت پذيرد.

 

 

تأثير بر روي صنايع جهاني:

همانطور كه در بخش 3 نشان داده شد تفاوت‌هاي عمده‌اي بين كشورها هم در نفوذ اينترنت و هم حد استفاده از آن وجود دارد. از اين رو در تأثير تجارت الكترونيكي يحتملاً به صورت قابل توجه‌اي در سر تا سر دنيا متفاوت است. يك قالب كاري كه براي امتحان تفاوت‌هاي بين‌المللي مورد استفاده قرار گيرد را توسط كلتمن مي‌بينيم، كسي كه ايدة تعامل هزينه‌ها را با قالب كاري پاسخ‌گوي يكپارچه عمومي پر اهالات و دوز (1987)  و بارتلت  و قشقال ادغام كرد را پيشنهاد داد. از اين رو كاهش هزينه تعامل بعد ديگري است كه به اضافة قيمت مي‌بايست مد نظر قرار گيرد. به طور مثال اگر چه كاهش‌ها در هزينه‌هاي تعاملي ممكن است از فشارهاي قوي در صنعت بانك فزوني گيرد ولي اين مسأله نياز دارد كه در مقابل فشارهاي قوي براي مسؤليت پذيري محلي به تعادل برسند در صنعت ابزار IT  فشارهاي مشابهي منتج از كاهش هزينه‌هاي تعاملي به وجود آمد، ولي اينها احتياج دارند كه در مقابل فشارهاي قوي كه براي يكپارچه سازي بين‌المللي در راستاي بدست آوردن مقياس اقتصادي هستند، به توازن برسند.

كلتمن پيشنهاد مي‌كند كه به خاطر تصميم‌گيري تأثير تجارت الكترونيك روي صنايع بين‌المللي تأثير هر كدام از اين فشارها براي تغيير نيازها مي‌بايست در هر مرحلة زنجيرة ارزشي موارد آزمون و امتحان قرار گيرد تا آنكه نقاط فشار شناسايي شوند. از اينرو در بانك‌داري فشار براي كاهش هزينه‌هاي تعاملي و پاسخ‌گويي‌هاي محلي متوقع هستند كه منتج به تغييرات اساسي بارزي در توزيع و بازاريابي شوند.

در صنعت ابزار IT  در مقابل فشار ناشي از كاهش‌هاي هزينه تعاملي و ادغام جهاني متوقع است كه منجر به تغييراتي در مرزهاي بخش‌هاي لجستيك زنجيره ارزش صنعت شود. تأثيرات متقابل

 نقاط حساس براي موسيقي و ماهي‌گيري شكل نشان داده شده است.

 

فاكتورهاي غير اقتصادي

بحثمان تا به حال بر روي تأثيرات نيروهاي اقتصادي بروي صنايع به طوري كه تجارت الكترونيكي معرفي شد تمركز داشت بهرحال ممكن است نيروهاي غير اقتصادي ديگران در كار بويژه صنعت يا بازار باشند كه ممكن است نيروهاي تأثير گذار بر روي خروجي باشد. بالاخص 4 نيروي ديگر احتياج است كه مورد توجه قرار گيرند. توانايي‌هاي سازماني، روابط مشتري، فاكتورهاي مؤسسي و سياست عمومي.

  

 

 

قابليت‌هاي سازماني:

همانطور كه در بالا بحث شد ميانجي‌گري انجام شده چندين عملكرد را انجام مي‌دهند برخي از آنها ممكن است كه به سختي صورت بگيرند. اگر چه كه ممكن است منجر به هزينه‌هاي كمتر شوند ولي برخي كارخانه‌ها ممكن نيست كه بخواهند حالت موجود صنعت خود را بخاطر كمبود منابع و مهارت‌هايي كه بايد به خاطر غلبه بر اين ميانجي‌گري‌هاي موجود مزاياي آن لاين بودن رو به رشدي را دارا هستند به طور مثال   اينگرم ماکرو يك ميانجي‌گري موجود در زنجيرة فرآورده‌هاي PC براي استانداردهاي تجارت الكترونيك صنعت توسط توافق نامه اعضاي اين گروه به وجود آورده است.

 

 

روابط مشتري و تأمين كننده:

فاكتور ديگري كه اغلب توسط كارخانه‌ها  تهديد تجارت الكترونيكي مد نظر است،آن است كه حتي اگر دلايل اقتصادي مبني بر تغيير از يك فراهم آورنده به فراهم آورندة ديگر وجود داشته باشد مشتري‌ها ممكن نيست كه بدين دلايل اقتصادي تن درهند. اولاً به خاطر مرگ كاذب (سبات). ثانياً چرا كه آنها ممكن است روابط طولاني مدت با فراهم آورنده را ارزش گذاري كنند، اين نكته‌اي بود كه توسط كلمنس در كتاب(( حركت به سوي هيپنوتيز مياني)) مورد اشاره و نقد و بررسي قرار گرفته بود. آنها بر روي اين قضيه بحث مي‌كنند كه هزينه‌هاي مشاركت افزايش پيدا كرده و همچنين ريسك رفتار فرصتي افزوده شده كارخانه‌ها را به سوي همكاري فزاينده با تأمين كننده‌هاي مورد اعتماد و مشتري‌ها هدايت مي‌كنند. اين مسأله بالاخص موضوعي است كه كارخانه‌ها مي‌بايست توافق‌هاي بلند مدت با فراهم آورنده و همچنين تحقيق و تفحص‌هاي وسيعي در اين راستا براي انجام اين نوع مشاركت انجام دهند تا بهترين نوع شراكت در اين زمينه تحقق بخشد در اين راستا سيستم‌هايي از قبيل سيستم JIT و كمك و استفاده از اطلاعات بسيار سودمند مي‌باشد. كارخانه‌ها مي‌توانند همچنين از تجارت الكترونيك براي بهبود روابط مشتري‌هاي موجود و بيشتر از آن و شكل‌دهي مجدد صنعت خود استفاده كنند، كه اين موضوع مي‌تواند نقش تعيين كننده داشته باشد. به طور مثال در جايي كه كارخانه‌ها بازاريابي روابط مشتري (CRM) تقبل مي‌كنند و اطلاعات مشتري و پايگاه داده را براي بهبود سرويس به مشتري‌هاي در حال حاضر به كار مي‌زنند. همانطور كه در بخش 4 مورد بحث قرار گرفت مي‌بايست عوامل لازم مورد توجه قرار گيرد. يك مثال، انتشار مك‌گراهيل عظيم بود كه نياز به ادغام چندين منتشر در اين گروه داشت هر كدام از آنها موضوعات مختلف و مشتريان مختلفي را پوشش مي‌دادند. آنها اين مشكل را با وجود آوردن معماري طراحي صفحات وب و اتصال آن به سيستم جستجوگر JAVA براي توليد محصول برتر و انبار داده‌هاي كمپاني را رفع كردند. كه در اين راستا نظر ادغامي مشتري نيز لحاظ گرديد. اين سيستم در حال حاضر شامل كاربرهاي جديدي از قبيل DOWNLOD الكترونيكي از كتاب‌ها براي آكادمي‌ها مي‌شود.

 

 

مؤسسه گرايي:

برخي بخش‌ها ممكن است همچنين از جهات مختلفي توسط تجارت الكترونيك تأثير پذيرفته باشند به طوري كه فاكتورهاي مؤسسه گرايي مهمي مطرح شده باشد. به طوري كه سرزنيک توضيح مي‌دهد كه مؤسسه گرايي به عنوان يك فرايند در سازماني كه با ارزشي فراتر از نيازهاي تكنيكي در دسترس كار مي‌كنند به طور مثال مثلاً در جايي كه كاربردهاي اجتماعي دارد و به صورت خالص تجاري نيستند به طور مثال در مكان‌هاي تحصيلي و الباقي سرويس‌هاي عمومي اين نوع ارزش وجود ندارد در اين سازمان‌ها تعقيب اهداف اقتصادي معمولاً به همراه اهداف غير اقتصادي هستند كه فعاليت بدون در نظر گرفتن محتواي اجتماعي فهميده نمي‌شوند. از اين رو اگر چه ممكن است كه مسائل اقتصادي نيز موجود باشند، چطور ممكن مي‌شود كه اين نوع مؤسسات عمومي به ضرر و زيان منافع اقتصادي تن درهند كه البته اين نوع پذيرش در راستاي ضرر و زيان اقتصادي به خاطر آن است كه بقاي آن مؤسسه را محقق سازد و به طور مثال در دنياي هنر بدين صورت است كه به صورت طبيعي اهداف سود مالي نمي‌باشند.

سؤالي كه نياز است مورد توجه قرار گيرد آن است كه چطور محيط مؤسساتي كه مسائل اقتصادي را به صورت كلي مد نظر ندارند مي‌بايست مورد ارزيابي و سنجش قرار گيرند. برت با توجه به مشاهداتش نظر مي‌دهد كه ميانجي‌گري موجود در اين مؤسسات مي‌بايست توسط گروهي به نام گروه سوم مورد بررسي قرار گيرد. گروه سوم مي‌تواند ارزش روابط را در جايي كه دو گروه براي يك چيز مشترك هستند يا جايي كه دو گروه نيازهاي در تضاد دارند را تخمين بزنند. يك مثال كلاسيك در ميانجي‌گري دواير ديپلماتيك در جايي كه دو گروه متخاصم نمي‌خواهند به صورت مستقيم با يكديگر ارتباط برقرار كنند وجود دارد كه احتياج به گروه ميانجي‌گرايانة سوم است كه رفع اختلاف كنند . يك مثال در تجارت الكترونيك در جايي باشد كه يك مشتري يا فروشنده در مورد اعتمادپذيري گروه ديگر در معاملة الكترونيكي مشكوك است و نمي‌داند كه آيا فروشنده يا خريدار به صورت حقيقي موجود مي‌باشد يا خير در اين صورت نياز به يك گروه سوم ميانجي‌گرايانه مي‌باشد كه حقيقت وجود مشتري يا فروشنده را تضمين كند. سازمان‌هايي كه يك سرويس معادل را بر روي اينترنت انجام مي‌دهند، وري ساين و اي اسكرو مي‌باشند.

 

بافت سياست عمومي:

تغييرات صنايع كه به وضوح صورت مي‌پذيرند خط مش سايت‌گذاري عمومي را خيلي راحت‌تر مشخص مي‌كنند كه البته با مسائلي از اين دست در بخش 10 و با جزئيات بيشتر اشاره خواهيم كرد. سياست دولت ممكن است عليه برخي از نيروهاي اقتصادي كه جلوتر اشاره شد قرار بگيرند به طور مثال اگر چه نيروهاي اقتصادي ممكن است عدم اجماع اقتصادي يا اجماع اقتصادي را به سود منافع خويش ببينند ولي حكومت‌ها ممكن است پا درمياني كنند تا از اين دست اتفاقات جلوگيري كنند. تغييرات همچنين سؤال‌هاي مهمي را براي سياست‌گذاران عمومي به وجود مي‌آورند به طور مثال آيا كمپاني‌هاي بزرگ از قبيل تلکو كه در حال حاضر در موقعيت بازاري بسيار قوي در بازار دارند و در صنعت خود حرف اول را مي‌زنند آيا مي‌بايست به آنها اجازه داد در فراهم‌آوري ISP  و خدمات سرگرم‌كننده نيز وارد شوند و اگر اين چنين شود چه كسي آنها را كنترل خواهد نمود، ثانياً آيا بايد استانداردهاي خاصي به تكنولوژي كه براي گسترش تجارت الكترونيك جهاني ضروري است تعلق گيرند و اگر اين چنين چه چيزي جايزة مناسبي براي شركت‌هاي نوآور خواهد بود (بخش پاياني بالاخص مشابه فعاليت‌هاي اخير انجام شده توسط دولت آمريكا بر عليه مايكروسافت مي‌باشد)

 


جمع بندي

بر مبناي تجزيه و تحليل شكل گرفته در بخش قبلي اين بخش نشان داد كه چطور تجارت الكترونيك در ساختار بسياري از صنايع با تغيير دادن بنيان‌هاي اقتصادي آنها تغيير ايجاد كرده است.

اين مسأله ممكن است در يك تغيير سريع قدرت ميان بازيگران متفاوت در يك صنعت يا به صورت مشهودتر در شكل گيري مجدد ساختار صنايع، منعكس گردد. تأثيرات اساسي مي‌تواند به صوررت دو يا سه  سري خلاصه شود.

ـ عدم ميانجي‌گري / ميانجي‌گري مجدد

ـ عدم ادغام / ادغام

ـ همگرايي ديجيتالي

اين مناسبات اصلي  تغيير در ساختار صنايع، تغييرات در ساختارهاي هزينه‌اي هستند اگر چه فشارهاي مؤسسه‌اي، فرهنگ ملل و سياست عمومي نياز دارند كه مورد توجه قرار بگيرند.

 

 

 

 

ويروسهاي كامپيوتري

 

بررسی رفتار و ساختار         ويروسهاي كامپيوتري                                                                                                                         

1-1 آشنايي با برنامه هاي مخرب

     هر نرم افزار با توجه به دستورالعمل هايي كه در آن وجود دارد عمليات خاصي را انجام مي دهد . برنامه نويس يك نرم افزار با توجه به هدفي كه از ايجاد نرم افزار دارد يكسري دستورالعمل هايي را   در نرم افزار پيش بيني مي كند. حال اگر يك برنامه نويس قصد داشته باشد برنامه اي توليد كند كه به برنامه هاي ديگر و فايلها و اطلاعات كامپيوتر آسيب برساند يكسري دستورالعمل را جهت نابود كردن و يا خراب كردن فايلهاي كامپيوتر در نرم افزار قرار مي دهد.

     برنامه هاي مخرب با اهداف مختلفي توليد مي شوند. گاهي اوقات يك برنامه مخرب جهت ضربه زدن به شركت هاي رقيب نرم افزاري و بدنام كردن محصولات شركت رقيب تهيه مي شود . گاهي اوقات برنامه مخرب توسط برنامه نويسان حرفه اي جهت ضربه زدن به اطلاعات شبكه هاي كامپيوتري كشورهاي ديگر و يا نشان دادن قدرت نرم افزاري خود و مطرح كردن نام يك گروه در دنياي برنامه- نويسان باشد .

 

1-2 انواع برنامه هاي مخرب

     برنامه هاي مخرب را از لحاظ نوع آسيب رساني مي توان به چهار دسته تقسيم كرد :

 

  • ·       برنامه هاي مخرب نرم افزارها

اين برنامه ها براي ضربه زدن و نابود كردن  يك نرم افزار مشخص يا محصولات يك شركت                           خاص توليد مي شوند .

 

  • ·       برنامه هاي مخرب سخت افزارها

             اين برنامه ها جهت آسيب رساندن به يك قطعه سخت افزاري نظير مانيتور،  كارت گرافيكي ،  Hard Disk            ،  BIOS IC و ... تهيه مي شوند.

 

  • ·       برنامه هاي مخرب اطلاعات

             اين برنامه ها فقط به اطلاعات موجود در بانكهاي اطلاعاتي آسيب مي رساند .

 

  • ·       برنامه هاي جاسوسي و نفوذ كننده

اين برنامه ها توسط نفوذ كننده ها (Hackers) جهت نفوذ به شبكه ها كامپيوتري ، كامپيوترهاي شبكه ،كامپيوترهاي شخصي و ... تهيه مي شوند .

1-3 راههاي انتقال برنامه هاي مخرب

    از طرق مختلفي مي توان برنامه هاي مخرب را مثل  ديگر برنامه هاي كامپيوتري بر روي كامپيوترها  منتفل كرد . ولي اگر دريافت كننده اين برنامه بداند كه ممكن است اين برنامه مخرب باشد آنرا  اجرا نمي كند . به همين منظور توليد كنندگان برنامه هاي مخرب سعي مي كنند اين برنامه ها را بدون اطلاع كاربران روي كامپيوتر آنها منتقل كرده و اجرا كنند و يا اينكه به روشهاي مختلفي اطمينان كاربران كامپيوتر را جلب كنند و برنامه هاي مخرب را برنامه هايي مفيد و سودمند جلوه دهند .

 

1-4 آشنايي با مفهوم ويروس كامپيوتري

 

1-4-1 بمبهاي منطقي (Logical Bombs)

    يك بمب منطقي مجموعه اي از دستورالعمل هاست كه به برنامه موجود اضافه مي گردد و با پيش- آمدن وضعيت مناسب و بر اساس يك شرط منطقي فعال مي شود . بمب منطقي توسط افراد آشنا كه هدفي خصمانه نسبت به محيط كار يا يك سازمان دارند و كليه نرم افزار هاي اداري و حسابداري و ... آنها توسط يك سيستم سرويس داده مي شود وارد سيستم مي گردند .

    از آنجا كه فقط يك برنامه كاربردي خاص آلوده مي شود در انتها شخص تهيه كننده آن قادر است بمب منطقي را به راحتي از برنامه جدا و سيستم را پاكسازي نمايد . براي مثال يك بمب منطقي         مي تواند به نحوي برنامه ريزي شود كه به برنامه Calculate.exe متصل شده و در هر بار اجرا تاريخ سيستم را بررسي نمايد و در صورتي كه برابر با تاريخ مشخصي باشد شرط برنامه بمب منطقي برقرار شده عمل تخريب و پاك كردن بانكهاي اطلاعاتي و مختل شدن سيستم انجام مي پذيرد .

  

1-4-2 كرمها (Worms)

    نوع ديگري از برنامه هاي مخرب كه روي داده ها ، اطلاعات حافظه و سطح ديسك مي خزند و مقادير را تغيير مي دهند كرمها (Worms) ناميده مي شوند . يك كرم مي تواند همه محتويات قسمتي از حافظه را صفر كرده  و باعث از كاراندازي سيستم گردد . براي مثال تكنيك به كار برده شده در ويروس چرنوبيل كه حافظه CMOS را صفر مي كند خود يك كرم خزنده است . همچنين به عنوان مثالي ديگر مي توان فرمولهاي كد كننده استفاده شده در كرمها را نام برد كه كد داده هاي تايپ شده در يك فايل TXT را تغيير داده و باعث تخريب اطلاعات تايپ شده مي شود .

 

 

1-4-3  Trojan ها

    يك Trojan برنامه مخربي است كه هيچگونه عوامل مشكوكي ندارد و ظاهرا بي خطر و طبيعي جلوه مي نمايد . مثلا يك Trojan ممكن است يك برنامه ترسيماتي و گرافيكي مفيد باشد كه اعمال روزمره يك سازمان را انجام مي دهد ولي در حين ترسيمات و نمايشات به كد كردن تعدادي از سيلندرهاي هارد ديسك نيز مي پردازد .

Trojan     ها مي توانند ساختار بسيار پيچيده و بزرگ داشته باشند و ضررهاي جبران ناپذيري را نيز به امكانات سخت افزاري كه برنامه كاربردي منبع با آن درگير است وارد نمايد . مثلا شماره شيار و سكتور را مقداري خارج از محدوده وارد نمايد . حين عمل خواندن و نوشتن هد آن گرداننده گير كند و ديگر قادر به خواندن و نوشتن روي سطح آن ديسك نباشد .

    تفاوت Trojan ها با بمب منطقي در اين است كه بمب منطقي محدود به يك شرط و پيش آمدن يك شرايط مناسب است ولي Trojan ها در هر بار اجراي برنامه تاثير مخرب خود را روي سيستم گذاشته و محدود به شرايط خاصي نيستند .

 

1-4-4 ويروسها (Viruses)

    ويروسهاي كامپيوتري به برنامه هاي مخرب كوچكي گفته مي شوند كه مخفيانه وارد كامپيوتر         مي شوند و بدون اطلاع و اختيار كاربر خود را تكثير مي كنند .

    نام ويروس به اين علت روي اينگونه از برنامه ها گذاشته شده است كه عملكردي مشابه ويروسهاي بيولوژيك دارند . يك ويروس بيولوژيك از طرق مختلفي ممكن است وارد بدن انسان شود و ممكن است تا مدت زيادي به فعاليت مخفيانه  در بدن بپردازد و پس از مدتي علائم وجود ويروس مشخص شود . يك ويروس كامپيوتري نيز از طرق مختلفي ممكن است وارد كامپيوتر شود و تا مدتها به فعاليت خود ادامه دهد و پس از مدتي اختلالاتي را در كامپيوتر ايجاد نمايد . ويروسهاي كامپيوتري مي توانند به اطلاعات و برنامه هاي موجود در كامپيوتر آسيب رسانده و آنها را از بين ببرند .

    برنامه هاي ويروس كامپيوتري از نظر تخريب كنندگي كامل ترين برنامه ها و در بر گيرنده خصايص ويژه بمبهاي منطقي ، كرمها و Trojan ها مي باشند . علاوه بر اين داراي قدرت تكثير و قابليت سرايت از فايل به حافظه ، فايلي به فايل ديگر ، از ديسكي به ديسك ديگر و در كل از سيستمي به سيستم ديگر مي باشند .

 2-1 انواع ويروس از نظر محل تاثيرگذاري

    ويروسها مثل ساير برنامه هاي كامپيوتري نياز به محلي براي ذخيره خود دارند با اين تفاوت كه ويروسها محلي را انتخاب مي كنند كه براي رسيدن به اهداف خود در دسترس تر و نزديكتر باشند .

محلهايي كه ويروسها آنها را براي جايگيري خود در نظر مي گيرند به شرح زير مي باشند :

  • فايلهاي اجرايي
  • فايلهاي غير اجرايي
  • ركورد راه انداز (Boot Record)
  • جدول پارتيشن (Partition Table  يا Master Boot Record)

 

2-1-1 ويروسهاي تاثيرگذار بر روي فايلهاي اجرايي

    بيشتر ويروسها بطور انگل وار به فايلهاي اجرايي مي چسبند و آنها را آلوده مي كنند تا پس از اجرا شدن آنها فعال شده و ضمن تكثير خود اطلاعات را از بين ببرند . به همين منظور اغلب نرم افزارهاي ضد ويروس ، فايلهاي اجرايي يا انعشاب هاي زير را بررسي يا پاكسازي مي كنند :

 .SCR ، .DLL ، .OVL ، .BIN ، .SYS ،.COM ، .EXE

بنابراين فايلهاي اجرايي با انشعاب هاي فوق از اصلي ترين محلهاي جايگيري ويروسها مي باشند .

2-1-2 ويروسهاي تاثيرگذار بر روي فايلهاي غير اجرايي

    به ندرت ويروسها در فايلهاي غير اجرايي مثل فايلهاي متني يا بانكهاي اطلاعاتي جاي مي گيرند . از اين نوع ويروسها مي توان به ويروسهايي اشاره كرد كه در انتهاي اسناد Word يا Excel  خود را پنهان مي كنند . اين ويروسها بصورت دستورات نرم افزارهاي Word يا Excel هستند كه پس از باز شدن سند بصورت خودكار اجرا مي شوند . معمولا آثار مخرب ويروسها بر روي فايلهاي غير اجرايي نمايان مي شود و كمتر مشاهده شده است كه ويروسها خود را در فايلهاي غير اجرايي پنهان كنند .

 

2-1-3 ويروسهاي تاثيرگذار بر روي ركورد راه انداز (Boot Record)

    اين نوع ويروسها به Boot Record سيستم آسيب مي رسانند و اطلاعات اين بخش را از بين     مي برند در نتيجه موقع شروع به كار سيستم برنامه Bootstrap كه عمليات راه اندازي DOS را آغاز مي كند وجود نداشته در نتيجه كامپيوتر راه اندازي نمي شود و پيغام خطايي از طرف سيستم مبني بر عدم وجود فايلهاي سيستمي در صفحه نمايش ظاهر مي شود .

 2-1-4 ويروسهاي تاثيرگذار بر روي جدول Partition ديسك

    اين ويروسها تمايل خاصي به پنهان شدن در جدول Partition دارند زيرا اين جدول شامل اطلاعات تقسيم بندي هارد ديسك است كه در سكتور شماره صفر هارد ديسك قرار دارد    (Master Boot Record) . ويروسهاي تاثيرگذار روي جدول Partition ديسك مي توانند از نظر منطقي ظرفيت تك تك Partition ها را به هم ريخته آنها را كم يا زياد كرده و يا حتي روي نحوه تقسيم بندي ديسك تاثير بگذارند . در اين صورت ممكن است نتوان به بعضي از فايلها در جايگاه خودشان دسترسي پيدا كرد .

    همچنين ويروسهايي يافت مي شوند كه اطلاعات مربوط به setup سيستم را نيز خراب كرده يا  تغيير مي دهند .

 

2-2 روشهاي انتقال ويروس

    ويروسهاي كامپيوتري ممكن است از راههاي زير به كامپيوتر انتقال يابند :

 

2-2-1 انتقال ويروس از طريق ديسكت يا CD آلوده

    بعضي از ويروسها با چسبيدن به انتهاي فايلهاي اجرايي (با پسوند EXE و COM) يا با قرار گرفتن روي سكتور ديسكت يا سي دي خود را به روي كامپيوتر منتقل مي كنند . با اجراي فايلهاي آلوده يا با قرار دادن ديسكت يا سي دي آلوده در كامپيوتر و استفاده از آن ويروس به كامپيوتر منتقل شده و فعاليت خود را آغاز مي كند .

 

2-2-2 انتقال ويروس از طريق شبكه

    چنانچه يكي از كامپيوترهاي متصل به شبكه آلوده به ويروس باشد ممكن است ويروس از طريق شبكه همه كامپيوترها را آلوده نمايد . بعضي از ويروسها مخصوص شبكه هستند و ابتدا كامپيوتر سرويس دهنده (Server ) را آلوده مي كنند و سپس توسط كامپيوتر سرويس دهنده كليه  كامپيوترهاي شبكه را آلوده مي سازند .

 

2-2-3 انتقال ويروس از طريق اينترنت

    با گسترش استفاده از اينترنت ويروسهاي اينترنتي به عنوان نسل جديدي از ويروسها مطرح شدند . ويروسهاي اينترنتي بسيار سريعتر از ويروسهاي ديگر در سطح دنيا انتشار مي يابند بصورتيكه ظرف  چند روز ميليونها كامپيوتر در سراسر دنيا به يك ويروس جديد آلوده مي شوند . اين نوع ويروسها ممكن است از طريق پست الكترونيك (E-mail) ويا از طريق دريافت فايل از اينترنت و ... به كامپيوتر منتقل شوند .

3-1 تشخيص ويروسي شدن سيستم

     عملكرد ويروسها كه در واقع راههايي جهت تشخيص ويروسي شدن سيستم مي باشند را مي توان به شرح زير دسته بندي كرد :

  • ايجاد تاخير ، وقفه يا اختلال در عمليات راه اندازي كامپيوتر يا اجراي برنامه ها و فايلهاي اجرايي .
  • تخريب يا حذف اطلاعات و برنامه ها و يا حتي فرمت كردن ديسكها .
  • اشغال حافظه و تكثير در حافظه بطوريكه جايي براي اجراي برنامه هاي ديگر وجود نداشته باشد .

اختلالات فوق ممكن است به محض فعال شدن ويروس انجام شوند .

    بطور كلي علائم زير مي تواند نشان دهنده ويروسي شدن كامپيوتر باشد :

 

3-1-1 كند شدن سيستم

    البته هر نوع كند شدن سيستم را نمي توان در رابطه با ويروسها قلمداد كرد . كند شدن سيستم ممكن است به علت اجراي برنامه هاي متعدد ، كم بودن حافظه اصلي كامپيوتر ، پايين بودن مشخصات كامپيوتر و ... باشد . ولي اگر كامپيوتري قبلا با همين وضعيت سرعت مناسبي داشته و هم اكنون سرعت اجرايي برنامه ها كم شده است اين امكان وجود دارد كه سيستم ويروسي شده باشد .

 

3-1-2 ايجاد اشكال در راه اندازي سيستم

    اگر هنگام راه اندازي كامپيوتر مشكلي پيش آيد و كامپيوتر راه اندازي نشود ممكن است كامپيوتر ويروسي شده باشد . معمولا اين ويروسها بر روي سكتور صفر هارد ديسك (Boot Sector) قرار مي گيرند و وارد حافظه اصلي مي شوند و شروع به فعاليت مي كنند و اشكالاتي را ايجاد مي نمايند . بعضي از اين ويروسها هنگام راه اندازي سيستم پيغامي را نمايش مي دهند و به كاربر اعلام مي كنند كه كامپيوتر ويروسي است . يكي از اين ويروسها ، ويروس One Half  است كه در هنگام          راه اندازي كامپيوتر عبارت زير را نمايش مي دهد :

This is One Half …    

 

 

3-1-3 ايجاد اشكال در اجراي فايلهاي اجرايي

    ويروسهايي كه به فايلهاي اجرايي حمله مي كنند خود را به آنها مي چسبانند و با هر بار اجراي اين فايلها به همراه آنها وارد حافظه شده و فعاليت خود را شروع مي كنند . بعضي از ويروسها هر بار كه به فايلي اضافه مي شوند يك نسخه از خود را روي فايل تكثير مي كنند . بدين ترتيب طول فايل اصلي با هر بار اجرا بيشتر مي شود كه اين خود نشانه اي از وجود ويروس در آن فايل است و به راحتي قابل تشخيص مي باشد .

 

3-1-4 پيغام Program big to fit in memory

    پيغام Program big to fit in memoryبه اين معناست كه براي اجراي برنامه به حافظه بيشتري احتياج است . اين احتمال وجود دارد برخي از برنامه هايي كه قبلا اجرا شده اند هنوز قسمتي از حافظه را اشغال كرده باشند در اين صورت براي خالي كردن حافظه مي توان سيستم را مجددا راه- اندازي نمود . اما اگر دوباره اين پيغام نمايش داده شد اين احتمال وجود دارد كه كامپيوتر ويروسي شده باشد چون بعضي از ويروسها با روشن كردن كامپيوتر از ديسك آلوده به حافظه RAM منتقل شده و تا وقتيكه كامپيوتر خاموش نشود در حافظه اصلي (RAM ) باقي مي مانند (ويروسهاي مقيم حافظه) در نتيجه قسمتي از حافظه را اشغال مي كنند و به همين دليل است كه براي اجرا و شروع به كار برنامه ها در حافظه RAM فضاي كمتري باقي مي ماند .

 

3-1-5 كند شدن ارتباط با اينترنت

    بعضي از ويروسها اطلاعات كامپيوتر را بصورت مخفيانه از طريق اينترنت به نويسنده ويروس ارسال  مي كنند . بعضي از ويروسها ممكن است از طريق اينترنت خود را تكثير كنند . يعني پس از متصل  شدن كامپيوتر به اينترنت شروع به تكثير خود در اينترنت نمايند . بنابراين كند شدن ارتباط با اينترنت نيز مي تواند يكي از دلايل ويروسي شدن كامپيوتر باشد .

4-1 مقابله با ويروسي شدن سيستم

    بطور كلي راههاي اصلي مقابله و مبارزه با ويروسها به دو دسته زير تقسيم مي شوند :

  • شناسايي ويروسها و جلوگيري از ورود آنها به كامپيوتر (پيشگيري)
  • از بين بردن ويروسهاي وارد شده به كامپيوتر و در صورت لزوم به وضعيت عادي برگرداندن سيستم (درمان)

    بعضي از راههاي مقابله با ويروسي شدن سيستم عبارتند از :

  • ويروسها هنگام ورود به سيستم به ناچار بايد روي حافظه ، برنامه و يا ناحيه سيستمي ديسك قرار گيرند لذا معمولا در سيستم يك حالت نوشتن اطلاعات بوجود مي آيد كه اين عمل تا حدودي قابل كنترل است . مثلا با Write Protected كردن فلاپي ديسك يا             Only Read  كردن پارتيشن هاي ديسك مي توان از نوشتن جلوگيري كرد . (پيشگيري)
  • از اتصال به كامپيوترها و شبكه هايي كه اطميناني از عدم ويروسي بودن آنها وجود ندارد بايد پرهيز كرد . (پيشگيري)
  • از فلاپي ديسكهايي كه از عدم ويروسي بودن آنها اطميناني نيست هرگز نبايد استفاده كرد . (پيشگيري)
  • حتما بايد برنامه هاي ضد ويروسي كه قابليت مقيم شدن در حافظه دارند را روي سيستم    نصب كرد . (پيشگيري)
  • بايد تنظيمات مربوط به كنترل ويروس را در Set up سيستم انجام داد . (پيشگيري)
  • وقتي ويروسي بر روي ناحيه سيستمي ديسك يا بر روي فايل برنامه مي نشيند اندازه ، تاريخ يا بعضي ديگر از مشخصات فايل اجرايي را تغيير مي دهد . لذا مي توان با تهيه  Backup هاي مرتب و مقايسه مشخصات فايلهاي اجرايي و برنامه ها با نسخه هاي قبلي آنها از وجود احتمالي ويروس آگاهي پيدا كرد . (درمان)

 

4-2  روشهاي مقابله با ويروسهاي اينترنتي

    با گسترش شبكه اينترنت ويروسها راه مناسب و سريعتري را براي گسترش وتكثير خود پيدا كرده اند بصورتي كه اكثر ويروسهاي امروزي از طريق اينترنت منتقل مي شوند .

 

    ويروسهاي اينترنتي به اغلب از راههاي زير وارد كامپيوتر مي شوند :

  • انتقال  از طريق نامه هاي الكترونيكي (E-mail)
  • انتقال از طريق دريافت فايل آلوده از اينترنت

    بهترين راه مبارزه با ويروسهاي اينترنتي  پيشگيري از آلوده شدن به اينگونه ويروسها است . براي جلوگيري از آلوده شدن به ويروسهاي اينترنتي بايد به توصيه هاي زير توجه كرد :

  • نامه هاي الكترونيكي مشكوك و ناشناس و ضميمه هاي آنها را نبايد باز كرد .
  • اگر ضميمه نامه ها ، فايلهاي اجرايي يا اسناد نرم افزارهايي نظير Microsoft Word بود بدون بررسي توسط نرم افزارهاي ضد ويروس نبايد آنها را اجرا كرد .
  • فايلها و برنامه هايي كه از اينترنت دريافت مي شود حتما بايد نرم افزارهاي ضد ويروس بررسي شود د پس از اطمينان از سالم بودن آنها استفاده گردد .
  • سيستم عامل ، نرم افزارهاي اينترنتي و نرم افزارهاي ويروس ياب را بايد به موقع بروز رساني كرد .
  • همواره بايد از اخبار ويروسهاي جديد از طريق سايتهاي مربوط در اينترنت اطلاعات جديد بدست آورد .

 

4-3 مراحل پاكسازي سيستمهاي آلوده

    در صورتيكه به هر دليلي كامپيتر به ويروس آلوده شد بايد هر چه سريعتر براي پاكسازي آن       اقدام كرد.

    براي پاكسازي ويروسها نمي توان روش مشخصي را تعيين كرد زيرا هر ويروس عملكرد خاصي دارد كه با توجه به نحوه تاثير گذاري ويروس ، نوع ويروس ، نحوه آلوده كردن سيستم و... بايد روش مناسبي را جهت پاكسازي ويروس انتخاب كرد .

 

4-3-1پاكسازي ويروسهاي مقيم در حافظه

    ويروسهاي مقيم در حافظه اغلب ويروسهايي هستند كه بر روي ركورد راه انداز يا جدول Partition قرار دارند و در هنگام راه اندازي كامپيوتر فعال شده و در حافظه باقي مي مانند . تا هنگامي كه اين ويروسها در حافظه قرار دارند نمي توان براي پاكسازي آنها اقدام نمود .

    جهت پاكسازي اين نوع ويروسها مراحل زير را بايد انجام داد :

  • در صورت روشن بودن كامپيوتر بايد آنرا مجددا راه اندازي كرد .
  • بايد كامپيوتر را با يك ديسكت يا CD راه انداز سالم و عاري از ويروس راه اندازي كرد .
  • ديسكت يا CD ضد ويروس مناسب را بايد در درايو قرار داده و ويروسها را پاكسازي كرد .
  • در صورتيكه سيستم عامل كامپيوتر آسيب ديده باشد و يا سيستم راه اندازي نشود مي بايد با توجه به نوع سيستم عامل عمليات بازسازي و احياي سيستم انجام شود . 

 

4-3-2 پاكسازي ويروسهاي غير مقيم در حافظه

    چونكه اين ويروسها در حافظه فعال نيستند كا فيست با نرم افزار ضد ويروس مناسب آنها را پاكسازي كرد . جهت پاكسازي اين نوع ويروسها بايد ديسكت يا CD ويروس ياب مناسب را در درايو قرار داده و ويروسها را پاكسازي نمود .

 

4-3-3 پاكسازي ويروسهاي اينترنتي

    همانطور كه مشخص است ويروسهاي اينترنتي از طريق اينترنت به كامپيوتر منتقل مي شوند . پس هنگام پاكسازي اين ويروسها بايد اتصال به اينترنت را قطع نمود زيرا ممكن است بلافاصله پس از پاكسازي ويروس كامپيوتر مجددا آلوده شود .

    جهت پاكسازي اين نوع ويروسها مراحل زير را بايد انجام داد :

  • بايد ارتباط با اينترنت را قطع كرد .
  • با توجه به دستورالعمل پاكسازي ويروس ممكن است نياز باشد كه كامپيوتر مجددا راه اندازي شود .
  • ديسكت يا  CD ضد ويروس مناسب را بايد در درايو قرار داده و ويروسها را پاكسازي كرد .

 

4-4 نرم افزارهاي ضد ويروس

    يكي از روشهاي جلوگيري از انتقال ويروس به كامپيوتر و حذف ويروسها از كامپيوتر استفاده از نرم افزارهاي ضد ويروس است . نرم افزارهاي ضد ويروس نرم افزارهايي هستند كه فايلهاي آلوده به ويروس را شناسايي كرده و ويروس را از روي كامپيوتر حذف مي كنند .

    از معروفترين و متداولترين نرم افزارهاي ضد ويروس مي توان به نرم افزارهاي زير اشاره كرد :

- McAfee Virus Scan

- Norton Antivirus

- Panda Antivirus

- Dr Web

 

    نرم افزارهاي ضد ويروس فقط مي توانند ويروسهاي شناخته شده را تشخيص دهند و قادر نيستند ويروسهاي جديد را تشخيص دهند . براي حل اين مشكل در نرم افزارهاي ضد ويروس امكان بروز رساني در نظر گرفته شده است بصورتيكه از طريق اينترنت مي توان نرم افزارهاي    ضد ويروس را بروز رساني كرد .

 

4-5 روشهاي مقابله نرم افزارهاي ضد ويروس با ويروسها

     نرم افزارهاي ضد ويروس به روشهاي زير با ويروسها مقابله مي كنند :

  • پيشگيري از آلوده شدن به ويروس :

    در هنگام وارد شدن ويروس به كامپيوتر پيغام هشدار دهنده اي را به كاربر نمايش مي دهند و از

فعال شدن ويروس خودداري مي كنند .

  • پاك كردن ويروس :

    فايلهاي سالمي كه به ويروس آلوده شده اند را شناسايي مي كنند و در صورت امكان آنها را ويروس زدايي كرده و بصورت اوليه باز مي گردانند به اين عمل Disinfecting (ويروس- زدايي) مي گويند .

  • قرنطينه كردن فايل ويروسي :

    در صورتيكه نتوانند فايل آلوده را ويروس زدايي كنند آن فايل را قرنطينه كده و به كاربر اطلاع     مي دهند كه اين فايل آلوده به ويروس است و امكان ويروس زدايي آن نيست و فعلا در قرنطينه است . در صورتيكه كاربر مايل باشد مي تواند اين فايل را به كلي حذف كند . همچنين             نرم افزارهاي ضد ويروس به كاربران اجازه مي دهند فايلهاي مشكوك را به قسمت قرنطينه منتقل كنند .

 

5-1 عملكرد چند ويروس

 

5-1-1 ويروس AntiCMOS

    اين ويروس Boot Sector فلاپي و Partition Table هارد ديسك را آلوده مي كند و داراي دو نگارش AntiCMOS.a  و AntiCMOS.b  مي باشد . 

 

5-1-2 ويروس Arya  

    اين ويروس فايلهاي COM ، EXE و Partition Table هارد ديسك را آلوده مي كند و اندازه آن 4616 بايت مي باشد و در روزهاي سيزدهم هر ماه از نيمه دوم سال به بعد هنگام كار با فايلهايي با پسوند ZIP ، DEF ، GIF ، DAT و... آنها را تخريب مي كند . همچنين اين ويروس اطلاعات CMOS RAM را نيز تخريب مي كند و باعث اختلال در سخت افزار سيستم مي گردد .

 

5-1-3 ويروس Die-hard

    اين ويروس خود را بطور مخفيانه در حافظه مقيم مي كند و داراي دو نگارش 3000 و 4000 بايتي است . نگارش 3000 بايتي فقط فايلهاي COM را آلوده مي سازد . در صورتي كه نگارش ديگر آن داراي سرعت عمل بسيار بالاتر نسبت به نگارش قبلي خود است و فايلهاي EXE را نيز آلوده مي كند .

 

5-1-4 ويروس  W/32 FunLove 

    اين ويروس فايلهاي اجرايي تحت ويندوز با FAT 32  از قبيل EXE ، SCR و OCX را آلوده مي كند و هنگام اجرا فايل FLCSS.EXE را ايجاد مي نمايد كه منجر به آلوده شدن كليه فايلهاي سيستم و شبكه از نوع مذكور مي شود .

 

5-1-5 ويروسهاي اينترنتي

    تعدادي از ويروسهاي شبكه اينترنت كه از طريق  E-mail (پست الكترونيكي) مي توانند منتقل شوند عبارتند از :

  • كرم موريس ( Morris Worm)                                                                                     
  • ميكل آنژ ( Michelangelo)                                                                                       
  • ورد كانسپت (  Word Concept)
  • وازو ( Wazzu )
  • مليسا (  Melissa )
  • ويروس چرنوبيل (Chernobyl )
  • اكس پلور زيپ (Explore.Zip )
  • بابل بوي (Bubble Boy )
  • لاو باگ (Love Bug )

فهرست منابع

 

1-    مهندس موسوي ،  سيد علي ، مهندس سبزعلي گل ، مجيد  ، مهندس قرباني ،  مهدي .            

       ويروسهاي كامپيوتري ، چاپ اول . تهران : صفار : اشراقي ، 1383 .

2-  واحد تحقيقات و انتشارات مجتمع فني تهران ، مهندس الله وردي ، مجتبي ، آجوداني ، حسين ، پزشكي ، افشين . NC و ويروسهاي كامپيوتري ، چاپ يازدهم .تهران : موسسه فرهنگي هنري ديباگران تهران ، 1383 .

3-  سعيدي ، روح اله . بررسي ساختار ويروسهاي كامپيوتري ، چاپ اول . تهران : موسسه فرهنگي هنري ديباگران تهران ، 1381 .

 

                                    

 

یاد مولانا -یار مرا غار مرا  

 

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا

یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی

سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا

نور تویی سور تویی دولت منصور تویی

مرغ که طور تویی خسته به منقار مرا

قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی

قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا

حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی

روضهٔ امید تویی راه ده ای یار مرا

روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی

آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا

دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی

پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا

این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی

راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا